به گزارش می متالز، محمدرضا خالصی با بیان این مطلب در ادامه افزود: نوآوری در بخش معدن و صنایع معدنی دارای دو وجه است. نخست وجه آکادمیک است زیرا کار علم نوآروی است و دانشگاهها وظیفه ای جز نوآوری ندارند و در دوره های کارشناسی ارشد و به ویژه دکتری باید موضوعات روز ارائه شوند.
وی ادامه داد: حال اینکه موضوعات مطرحی از سوی دانشگاهها و دانش آموختگان چگونه به نوآوری در حوزه صنعتی تبدیل میشود دارای یک مکانیزیم است که متاسفانه حلقههای آن مفقود هستند. حال اگر با توجه به تعداد زیاد دانشجویان ایرانی به ویژه در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری به نسبت جمعیت کل جهان، تنها سهم خیلی کمی از نوآوری هایی که در پایان نامه های آنها وجود دارد به صنعت انتقال داده شود به طور حتم شرایط حوزه نوآوری و ابداع در کشور خیلی بهتر از امروز خواهد شد. اما اکنون ارتباطی که باید بین حوزه نوآوری دانشگاهی و صنعت وجود داشته باشد را شاهد نیستیم.
خالصی ادامه داد: متاسفانه این حلقه اتصال و پلهای ارتباطی کامل نیست و برخی از حلقه های این زنجیره مفقود است.
دانشیار دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: نوآوری در دنیای امروز یکباره به وجود نمی آید زیرا بر اساس یکسری بنیان ها یعنی علم و تحقیقات آکادمیک و دانش است. در واقع ما نمیتوانیم شرکتهای نوآور داشته باشیم اما دانشگاههای ما نوآور نباشند و البته بالعکس این موضوع نیز صادق است. یعنی اگر دانشگاههای ما در صنعت نیازی را احساس نکنند، نوآوری آنچنانی از لحاظ صنعتی و کاربردی اتفاق نمی افتد.
خالصی ادامه داد: به نظر میرسد که دانشگاه های ما در وضعیت مناسبی برای نوآور بودن نیستند به این معنا که ارتباط مناسب با صنعت و جامعه ندارند و نمی توانند موضوعات خوبی را انتخاب کنند که نوآوری آنها اثربخش باشد. همین طور صنعت کشور نیز بیشتر وارداتی بوده و مدیریت آن دولتی است، در نتیجه صنعت بسیاری از نیازهای نوآورانه خود را به خوبی نمیشناسد تا آن را با مراکز تحقیقاتی و دانشگاهها به اشتراک بگذارد و راه حلهای مناسب برای آن پیدا کند.
به عقیده دانشیار دانشگاه تربیت مدرس، اگر ارتباط درستی بین دانشگاه و صنعت برقرار نباشد ایجاد شرکتهای استارت آپی، مراکز نوآوری، پارک های علم وفناوری و ... تنها در حد اسم باقی خواهد ماند و در بلند مدت نتیجه بخش نخواهند بود. بنابراین اگر قرار است نوآوری اثربخش باشد باید گامهای نخست آن در دانشگاهها برداشته شود.