به گزارش می متالز، در متن نامه کارگران هپکو که با عنوان «درد مشترک؛ از هفت تپه تا هپکو» منتشر شده، آمده است:
ان اللّه لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم
چند صباحی است که ظاهرا صدای اعتراضی از شرکت هپکو در رسانهها شنیده نمیشود، هر چند که هنوز از صداوسیمای ملی گله مندیم. اما بازهم خدا را شاکریم که در آخرین لحظات و در اوج خستگی چندین سالهِ مبارزه با رانت و فساد، جرقه بازگشت هپکو به مدار تولید در دل مسئولین زده شد، و هرچند آهسته ولی پیوسِته در حال بازگشت به قلههای افتخار هستیم، آیندهمان سراسر امید است با کمی چاشنی دل نگرانی از خلف وعدهها، ولی هرگاه به عقب مینگریم، سالها تهمت و تلخی و اضطراب را در چهره همکاران پیر و خسته ولی امیدوار به آینده را به یاد میآوریم. کارگران این مرز و بوم سالهاست با خصوصیسازیهای رانتی و صد البته دستهای پشت پرده آن که صاحبان زَر و زورِ درسایه هستند، برای حفظ صنایع کشور در حال مبارزهِ نابرابر هستند.
اما بعد…
این روزها وقتی خبرهای شرکت هفت تپه را پیگیری میکنیم لحظه، لحظهِ سالهای گذشته خودمان را به یاد میآوریم و دائم خاطرات تلخ، سوءاستفاده بیگانگان در سکوت صداوسیمای به اصطلاح ملّی، اعتراض، اخراج و تهدید و زندان، و امنیتی شِدنمان و استرسهای شبانهروزی خانوادههایمان، روحمان را آزار میدهد، و با خود میگوییم، مگر این مالکان و سهامداران دلالصفت و زالوصفت در انقلاب مستضعفین، چقدر نفوذ و ارزش دارند که با مبالغ بسیار ناچیز سرمایههای عظیم این مملکت را چندین سال است که به دست گرفتهاند و در مملکتی که از شروع انقلاب عزیز اسلامی، هر دهه و به صورت مستمر با خون شهیدان، آبیاری شده است، چند لیبرال زالوصفت باید سرمایههای مادی و معنوی را گروگان گرفته و حدود ده سال است که با رانت و فساد و… تمام اعتقاد جوانان پاک و مظلوم این مملکت را به سخره گرفتهاند.
مگر میشود باور کرد این مقدار از نفوذ و قدرت را؟
چرا با توجه به تخلفات محرز و با مستندات کافی در شرکت هپکو و فسادهای کاملا ثابت شده در شرکت هفت تپه توسط سهامدارانشان، هر روز باید شاهد مشکلات بیشمار این غولهای صنعتی در کشور باشیم. واقعا چه دستهایی پشت پرده است که همیشه باید مظلومترین و ضعیفترین قشر جامعه (کارگران) برای این نظام و مملکت متهم شوند و تاوان بدهند، در حالی که قانونشکنان در حال عیش و سرمستی قدرت و ثروتاند؟ چرا هر روز باید از خبر آزادی یا برگشت به کار یا پرداخت حِقوقهای معوقه عزیزانمان در هفت تپه خوشحال باشیم؟ مگر اینها حق ذاتی کارگران نیست؟
چرا نباید یکبار از خبرِ برخورد سخت با مفسدین اقتصادی و سهام داران فاسد خوشحال شویم؟ هر روز هر ماه خبر از دستگیری فلان تروریست و فلان سرکرده بزرگ تبهکاری در خارج از مرزها را، میشنویم و به خود میبالیم از چنین سربازان گمنامی که در سکوت اینچنین امنیتمان را تامین میکنند. اما سوال اینجاست که چرا پروندهی آشکار فساد در سازمان خصوصیسازی که جان و مال و سفره قشر عظیمی از مردم را نشانه رفته است را نمیبینیم و به آن پرداخته نمیشود، چرا پرونده مصوب اصلی این واگذاریها در دادگاه علنی برگزار نمیشود تا مرحمی باشد برای کارگران این مرز و بوم و امیدوار باشند بر محکمه انقلابی. چرا نمایندگان مدعی، انقلابیگری در مجلس سعی در اصلاح موانع و مشکلاتی که در اصل ۴۴ میباشد را ندارند تا دیگر شاهد این نوع واگذاریها و مشکلاتی که برای جامعه و کارگرانش به وجود میآورد، نباشیم.
نقش سازمان بازرسی، کمیسیونهای مجلس، دادستان کل کشور و حسابرسی کل کشور در حال و گذشته هپکو و هفتتپه، چه بود و چیست؟ به هر حال ما کارگران شرکت هپکو، خود و دیگر کارگران کشور را در کنارِ کارگران انقلابی هفتتپه میبینیم، و امیدواریم روزی فرا برسد که کارگران آسوده خاطر باشند و مسببین این روزها در استرس و تحت تعقیب و بدانیم که…خداوند وضعیت مردم را تغییر نمیدهد تا زمانی که آنها آنچه را که در خود هستند تغییر دهند…