به گزارش می متالز، بررسی پروژههای تعریف شده در راستای رفع تنش آب شرب در برخی از شهرهای کشور نشان میدهد حجم پروژههای تعریف شده بسیار زیاد بوده و با وجود گذشت قریب به دو سال از آغاز این برنامهها، برخی از این پروژهها پیشرفت فیزیکی کم یا صفر داشتهاند. همچنین در بررسی وضعیت عملکرد اعتباری و پیشرفت فیزیکی پروژههای تعریف شده، برخی عدم هماهنگیها مشاهده میشود، به این معنا که در برخی از این پروژهها به رغم تامین اعتبار ۱۰۰ درصدی، تنها ۱۰ درصد پروژه انجام شده یا با وجود تامین اعتبار اندک، پیشرفت فیزیکی۱۰۰ درصدی حاصل شده است که این امر بیانگر عدم دقت در برنامهریزی اولیه است.
خدمات آب شرب، یکی از حیاتیترین خدمات دولتها در تمام کشورهای دنیاست. اثرگذاری بسیار بالای این خدمات بر مردم جامعه، موجب شده هرگونه نارسایی در ارائه مستمر این خدمات، سبب بروز مشکلات و تنشهای اجتماعی شود. در کشور ایران نیز محدودیت منابع آب با کیفیت مناسب از یک طرف و نبود سازوکار مناسب از طرف دیگر، موضوع تامین آب شرب برای برخی از مناطق کشور را به یک امر چالشی تبدیل کرده است. همچنین بهدلیل وقوع خشکسالیهای پیدرپی و بروز پدیده تغییر اقلیم در دهههای اخیر، متوسط بارندگی کشور و میزان آب تجدیدپذیر کاهش چشمگیری داشته است. اگر چه در سال آبی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ بهدلیل وقوع بارشهای سیلآسا، میانگین بارندگی کشور بالاتر از نرمال بوده است، اما با افزایش فراوانی پدیدههای حدی هیدرولوژیکی و هواشناسی و بروز شواهدی دال بر وقوع پدیده تغییر اقلیم، در برنامهریزیهای بلندمدت بهخصوص جهت تامین آب شرب باید این موضوع مدنظر قرار گیرد. بهرغم وجود ترسالی در سال آبی ۱۳۹۸-۱۳۹۷، سال آبی ۱۳۹۷-۱۳۹۶ از نظر کاهش بارش یکی از خشکترین سالها طی پنجاه سال اخیر بوده است و در تابستان ۱۳۹۷ شهرهای زیادی با تنش آب شرب مواجه شدند. بهطوری که در مواردی تنشهای مذکور به مناقشات اجتماعی- امنیتی نیز مبدل شدند. در تابستان سال ۱۳۹۷ با کمبود آبی معادل ۲/ ۲۳ مترمکعب در ثانیه، تعداد ۲۳۴ شهر با جمعیت ۳۴ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر و ۶۷۰۰ روستا با جمعیت دو میلیون و ۲۵۰ هزار نفر در معرض تنش آبی در پیک مصرف آب قرار داشتند. با توجه به اهمیت موضوع آب شرب و وضعیت نامطلوب آب کشور، لازم است همواره برنامهریزیهای لازم برای حل مشکلات و معضلات این بخش توسط مسوولان مربوطه صورت پذیرد. در گزارش حاضر که از سوی «مرکز پژوهشهای مجلس» تهیه و منتشر شده است ابتدا به آخرین وضعیت منابع آب کشور اشاره شده و سپس موضوع تنش آب شرب و سابقه این موضوع در کشور و همچنین اعتبارات و آخرین وضعیت عملکرد طرحهای ارتقای پایداری و کیفی آب شرب در کشور مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
بررسی آمار بارندگی در سال آبی جاری نشان میدهد که ارتفاع ریزشهای جوی از ابتدای سال آبی یعنی یکم مهرماه لغایت ۲۹ فروردینماه سال آبی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ در کل کشور معادل ۷/ ۲۷۶ میلیمتر بوده است. این مقدار بارندگی نسبت به میانگین دورههای مشابه بلندمدت (۶/ ۲۰۹ میلیمتر)، ۳۲ درصد افزایش نشان میدهد. همچنین بررسیهای آماری نشان میدهد که میزان بارندگی استانی از ابتدای سال آبی تا روز ۲۹ فروردینماه سال آبی ۱۳۹۹-۱۳۹۸، براساس درصد اختلاف با نرمال (۵۱ ساله) در استانهای اردبیل و هرمزگان به ترتیب کمترین و بیشترین درصد اختلاف با نرمال را داشته است. همچنین در سال آبی جاری تا ۲۹ فروردینماه، کمترین و بیشترین بارندگی به ترتیب در استانهای یزد و گیلان اتفاق افتاده است.
همچنین نتایج بررسی آخرین آمار بهرهبرداری از سدهای مخزنی کشور تا پایان ۲۹ فروردینماه سال آبی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ نشان میدهد کل ورودی و خروجی به مخازن سدهای کشور به ترتیب معادل ۷۸/ ۳۵ و ۲۷/ ۲۸ میلیارد مترمکعب است. همچنین حجم آب موجود سدها نیز تا تاریخ فوقالذکر معادل ۱۴/ ۳۶ میلیارد مترمکعب است که معادل ۷۲ درصد پُرشدگی از کل حجم مخازن سدهاست. براساس ارزیابیها، بهدلیل بارندگیهای به وقوع پیوسته، بیشتر سدهای مهم کشور از نظر درصد پُرشدگی در وضعیت مناسبی قرار دارند. موجودی مخزن سد استقلال در استان هرمزگان بیشترین درصد تغییرات نسبت به سال گذشته را داشته است. سدهای دوستی، کوچری، شمیل و نیان و چاهنیمه ۴ بین ۲۵ تا ۷۵ درصد، افزایش موجودی مخزن نسبت به سال گذشته را نشان میدهند. درصد تغییرات موجود بر مخزن سایر سدها نسبت به سال گذشته تا ۲۵ درصد افزایش یا کاهش را نشان میدهد.
تنش آب شرب در کشور، بهدلیل مصرف بالا، عمدتا در فصل تابستان رخ میدهد. طبقهبندی میزان تنش آب شرب بهصورت وضعیتهای زرد، نارنجی و قرمز انجام میشود که براساس آن وضعیت زرد، بیانگر میزان کمبود آب در اوج مصرف تا ۱۰ درصد نسبت به آب مورد نیاز، وضعیت نارنجی بیانگر میزان کمبود آب در اوج مصرف از ۱۰ تا ۲۰ درصد نسبت به آب مورد نیاز و وضعیت قرمز نیز بیانگر میزان کمبود آب در اوج مصرف بیش از ۲۰ درصد نسبت به آب مورد نیاز است.
تعداد شهرهای تحت تنش آب شرب در کشور متغیر بوده و به عوامل مختلفی بستگی دارد. از میان این عوامل، مهمترین آن میزان بارشهاست که در نتیجه آنها مخازن سدهای تامینکننده آب شرب تغذیه میشوند. ظرفیت تامین و ذخیره آب و همچنین قابلیت تامین در اوج مصرف نیز از دیگر عوامل مهم در بروز تنش آب شرب هستند. بررسیها نشان میدهد از کل جمعیت شهری ۶/ ۶۱ میلیون نفری کشور حدود ۵/ ۳۴ میلیون نفر آن (معادل ۵۶ درصد) تحت تنش آب شرب قرار داشتهاند. از این میزان جمعیت تحت تنش متمرکز در حوضه آبریز فلات مرکزی بسیار چشمگیر است. در این حوضه آبریز جمعیت شهری ۷/ ۱۶ میلیون نفری تحت تنش آب شرب قرار داشته است که شامل استانهای متعددی از کشور میشود. قابل توجه است که میزان کمبود آب شرب در اوج مصرف براساس آخرین آمار (تابستان سال ۱۳۹۷) حدود ۴/ ۲۲ مترمکعب در ثانیه بوده است. در نتیجه کمبود و تنشهای آب شرب یاد شده، نارضایتیهایی در برخی از شهرهای کشور مانند آبادان، خرمشهر، برازجان؛ کازرون، بوشهر و برخی از شهرهای استان اصفهان و... رخ داد و این موضوع چالشهایی را برای مسوولان ایجاد کرد. این امر حاکی از آن است که تنشهای ناشی از کمبود آب شرب به سرعت بهصورت نارضایتیهای اجتماعی نمود پیدا کرده و به چالش تبدیل میشود. علاوهبر آن تسری نارضایتیهای مذکور و گسترش ابعاد آن نیز بسیار محتمل است. در حال حاضر نیز بهدلیل قرار گرفتن کشور تحت فشارهای خارجی و تحریمها، تحریکپذیری جامعه بالا رفته و اتخاذ اقدامات مناسب جهت تامین آب شرب مورد نیاز جامعه شهری و روستایی، امری ضروری است.
پس از بررسی وضعیت تامین آب شرب در شهرهای دارای تنش و مطالعه پروژههای در حال انجام در این زمینه نکاتی به شرح زیر قابل بیان است:
۱- همانگونه که مشخص است در سال آبی جاری، از نظر تامین آب، وضعیت مطلوبی مشاهده میشود.
اما باید به این موضوع بسیار مهم نیز توجه داشت که مطلوب بودن بارندگیها و پُر بودن مخازن سدها لزوما به معنای وضعیت مطلوب تامین آب شرب در کشور نخواهد بود. زیرا علاوهبر موجودیت آب، وجود زیرساختهای مربوط از جمله خطوط آبرسانی و انتقال، مخازن، تصفیهخانهها و بهطور کلی شبکه توزیع مناسب در تامین آب شرب موثر بوده و وجود مشکلاتی در زیرساختها، تامین آب شرب با کیفیت مناسب را با محدودیت مواجه خواهد ساخت. بنابراین مطلوب بودن وضعیت بارندگی لزوما به معنای وضعیت مطلوب آب شرب نخواهد بود و در این زمینه باید وضعیت زیرساختها و محدودیتهای موجود را نیز در نظر داشت.
۲- بررسی شاخصهای کلان آب و آبفا نشان میدهد تنها ۸/ ۵۰ درصد از جمعیت شهری تحت پوشش شبکه فاضلاب هستند. به این معنا که تقریبا نیمی از جمعیت شهری کشور شبکه دفع فاضلاب ندارند. در این مناطق دفع فاضلاب عمدتا از طریق چاههای جذبی بوده که این مساله بهخصوص در مناطقی که منبع تامین آب شرب از منابع آب زیرزمینی است، مشکلاتی را در کیفیت آب شرب ایجاد میکند. به دلایل نبود شبکه فاضلاب در این مناطق و وجود چاههای جذبی، نشت فاضلاب به منابع آب زیرزمینی باعث آلودگی این منابع شده و در نهایت با افزایش میزان آلایندهها در چاههای تامینکننده آب شرب، این چاهها از مدار خارج شده و نتیجه آلودگی این منابع، کاهش و ایجاد چالش در تامین آب شرب خواهد بود. به بیان دیگر بروز مشکلاتی در زمینه کیفیت آب، میتواند در نهایت منجر به ایجاد چالش در کمیت آب شرب شود. بنابراین در کنار تامین آب شرب برای مناطق مختلف کشور، باید بهبود و گسترش شبکه دفع فاضلاب نیز مورد توجه قرار گیرد.
۳- همانگونه که در مورد قبل اشاره شد، گسترش شبکه فاضلاب میتواند نقش مهمی نیز در موضوع تامین و سلامت آب شرب در مناطق مختلف کشور، بهخصوص مناطقی که منبع تامین آب شرب از منابع آب زیرزمینی است، ایفا کند. این در حالی است که تقریبا جمعیت روستایی بهرهمند از شبکه دفع فاضلاب صفر درصد است. به این معنا که در روستاهای کشور عموما شبکه دفع فاضلاب وجود ندارد و با توجه به محدود بودن جغرافیایی روستاها، احتمال آلودگی منابع آب زیرزمینی تامینکننده آب شرب به وسیله فاضلاب، نیز در این مناطق بیشتر است. بنابراین لازم است تمهیدات ویژهای در جهت گسترش شبکه فاضلاب در مناطق روستایی اندیشیده شود.
۴- بررسی وضعیت پروژههای تعریف شده در راستای ارتقای کمی و کیفی آب شرب مناطق مختلف کشور، نشان میدهد حجم زیادی از پروژهها در مناطق مختلف کشور آغاز شده است. حجم زیاد این پروژهها متناسب با اعتبارات تخصیص داده شده با این موضوع نیست و در نهایت منجر به اضافه شدن پروژههای نیمهتمام عمرانی بخش آب خواهد شد.
۵- اجرای برخی از پروژههای تعریف شده برای رفع مشکلات آب شرب برخی از شهرهای کشور، مستلزم تامین برخی تجهیزات از جمله پمپها، قطعات تجهیزات مربوط به تصفیهخانهها و... است. با توجه به وجود تحریمهای فراگیر و همچنین افزایش نرخ ارز، اجرا و اتمام این پروژهها میتواند با مشکلاتی مواجه شود. در برخی موارد ممکن است بهعنوان مثال پروژهای با پیشرفت فیزیکی ۹۵ درصد بهدلیل عدم تامین تجهیزات و قطعات لازم معطل مانده و به بهرهبرداری نرسد. در این خصوص نیز اولویتبندی پروژهها و اجرای موارد ضروریتر میتواند راهگشا باشد. همچنین در صورت امکان، میتوان از پتانسیل شرکتهای دانشبنیان داخلی برای تولید پایدار این تجهیزات و بهرهمندی از خدمات آنها در آینده نیز استفاده کرد.
۶- بهنظر میرسد با مدنظر قرار دادن مناطقی که همواره در موضوع آب شرب با چالش مواجه بودهاند، میتوان برنامهریزی مطلوبتری برای نهایی شدن پروژههای مربوط به این مناطق از جمله خوزستان انجام داد. قطعا وضعیت مطلوب منابع آب در سالجاری در کاهش مشکلات و چالشهای مربوط به تامین آب شرب مناطق مختلف کشور نقش داشته است. بنابراین باید در نظر داشت که اتمام این پروژهها در جهت کاهش مشکلات در مناطق مورد تنش به خصوص در سالهای خشک و کمبارش لازم و ضروری است.
۷- در مجموع با توجه به وضعیت اقتصادی نامطلوب کنونی، لازم است بازنگری، اصلاح و اولویتبندی در تخصیص اعتبارات و اجرای پروژههای مربوط به رفع تنش آب شرب در شهرهای مختلف کشور در دستور کار قرار گیرد. زیرا حجم زیاد پروژهها و عدم رعایت موارد فوقالذکر و بیتوجهی به شرایط کنونی اقتصادی کشور میتواند منجر به هدررفت منابع و افزایش تعداد طرحها و پروژههای نیمهتمام عمرانی بخش آب شود.