به گزارش می متالز، سویه دیگر این مساله، نتایج آن برای سیاستگذاران در زمینه جهتگیری سیاستهای اقتصادی است؛ اینکه با توجه به نتایج رابطه بین تجارت و مهاجرت، سیاستگذاران در هر موردی چه سیاستهایی را باید در قبال مهاجران و میزان بازشدن مرزها داشته باشند. به این منظور در این یادداشت مروری کلی بر نتایج پژوهشهای مرتبط به رابطه مهاجرت و تجارت بینالملل صورت خواهد گرفت.
نگاهی کلی به پژوهشهای گسترده در این رابطه نشاندهنده رابطه علّی مثبت میان مهاجرت و تجارت بینالملل است. برای نمونه، یک ارزیابی کلی نشان داده است که ۱۰ درصد افزایش در انباشت مهاجران در کشور میزبان، بهطور متوسط تجارت بینالملل را به میزان ۵/ ۱ درصد افزایش خواهد داد. یکی ار نکات جالب این پژوهشها این مساله است که با تسامح میتوان گفت که هیچ رابطه منفی بین مهاجرت و تجارت دیده نشده است. البته باید در نظر داشت که بعضی از نتایج این مطالعات را باید با احتیاط تفسیر کرد؛ چراکه ممکن است نتایج مثبت آنها ناشی از برآورد بیش از حد واقع باشد. همچنین تفاوتها بین نتایج پژوهشهای مختلف را میتوان به تفاوت در روشهای اقتصادسنجی مورد استفاده نسبت داد.
بهطور کلی میتوان از مرور پژوهشها نتیجه گرفت مهاجرت افزایشدهنده تجارت است؛ با این حال اندازه این تاثیر به نوع کشور فرستنده مهاجر، نوع کالاها، نوع مهاجران و اندازه جامعه مهاجر در کشور میزبان بستگی دارد. روابط و پیوندهایی که مهاجران با وطن خود دارند، میتواند تسهیلکننده جریان تجارت بین کشور میزبان و فرستنده مهاجر باشد. بر این اساس یکی از نتایج اصلی این پژوهشها پی بردن به این مساله است که مهاجران بهواسطه مکانیزمهایی مشخص میتوانند به تسهیل تجارت بین دو کشور منجر شوند. نخست از طریق کاستن هزینه مبادله و دیگری از طریق اثر ترجیحات. مهاجران بهواسطه برتری داشتن در زمینه دانشی که از بازارهای کشور خود، زبان، رویههای کسبوکار و قوانین دارند، میتوانند هزینه مبادله بین دو کشور را کاهش دهند. نکته جالب آنکه این اثر زمانی به بیشترین حد خود میرسد که تفاوتها در زمینه فرهنگ، زبان، نهادها و... بین کشور فرستنده مهاجر و کشور میزبان در بیشترین میزان ممکن خود باشد. اینجاست که مهاجران با برتری داشتن در زمینه دانش و اطلاعات در مورد موانع غیررسمی میتوانند هزینه مبادله را کاهش دهند. با این حال اثر ترجیحات تنها میتواند واردات را به کشور میزبان افزایش دهد. این اتفاق از طریق کانال مصرف و افزایش تقاضا برای کالاهای کشور فرستنده مهاجران رخ میدهد. این اثر همچنین میتواند تقاضای جامعه میزبان برای کالاهای مورد علاقه مهاجران را نیز افزایش دهد.
پژوهشهای بسیاری تلاش کردهاند تا میزان و شدت این رابطه علّی و فاکتورهای تعیینکننده آن را تعیین کنند. بر این اساس به نظر میرسد بتوان شدت تاثیر مهاجرت بر تجارت را به کمک «کشش تجاری مهاجران» برآورد کرد. بهطور خلاصه کشش تجاری مهاجران نشاندهنده درصد تغییر در تجارت به ازای یک درصد افزایش در انباشت مهاجران در جامعه میزبان است. بنابراین برای سنجش و برآورد تاثیر مهاجران بر تجارت، اندازه کشش تجاری مهاجران را که تحتتاثیر عوامل متعدد برشمرده شده است، میتوان در هر مورد خاص برآورد کرد. در واقع کشش تجاری مهاجران میتواند به مثابه ابزاری برای تخمین تاثیر مهاجران بر تجارت در دستان اقتصاددانان و سیاستگذاران در راستای تنظیم سیاستهای تجاری و مهاجرتی عمل کند. به نظر میرسد کشش تجاری در زمان ورود مهاجران به جامعه میزبان در بالاترین حد خود است و رفتهرفته و با شکلگیری و تثبیت جامعه مهاجران در کشور میزبان، کاهش پیدا میکند. همچنین تفاوت بین کششها در میان کشورهای مختلف را میتوان به تفاوت در سیاستهای مهاجرتی و تجاری کشور میزبان نسبت داد.
بهطور متوسط میزان این کشش ۱۵/ ۰ گزارش شده که البته مقدار اندکی بهنظر میرسد. با این حال نباید از تاثیرات اقتصادی آن غافل شد. برای نمونه میزان این کشش برای کشورهای OECD حدود ۱۱/ ۰ برآورد شده است. این به آن معناست که یک مهاجر بیشتر میتواند به میزان ۲۷۰۰ دلار خلق ارزش تجاری کند. یا در نمونه دیگری، کشش مذکور برای جهان در سال ۲۰۰۰ حدود ۰۵/ ۰ برآورد شد که این رقم نشان میدهد که ۱۰ درصد افزایش در انباشت جمعیت مهاجران میتواند تجارت جهانی را به میزان ۲۹ میلیارد دلار افزایش دهد. برآورد میشود یک مهاجر سنگاپوری بتواند بیشترین تاثیر را در میان مهاجران جهان داشته باشد؛ بهطوریکه میتواند صادرات را به میزان ۲۹هزار و ۳۵۹ دلار و واردات را به میزان ۴۷هزار و ۷۰۸ دلار افزایش دهد. کمترین تاثیر بالقوه هم به مهاجران فیلیپینی بازمیگردد که تنها ۶ دلار واردات و ۴ دلار صادرات را افزایش داده است. بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۲ ورود هر مهاجر به کانادا، ۸ هزار دلار واردات و ۴ هزار دلار صادرات را افزایش داده است.
در پایان میتوان نتیجه گرفت که طبق شواهد موجود، تاثیر مهاجران بر تجارت بستگی به نوع مهاجر دارد؛ بهطوریکه مهاجران با تخصص بیشتر یا تحصیلات بهتر، بیشترین تاثیر را بر گسترش تجارت خواهند داشت؛ بهخصوص اگر این مهاجران جذب شبکه تجارت داخلی شوند. بنابراین طبق پژوهشها، هر دو کشور فرستنده و میزبان مهاجر، از جریان مهاجرت سود خواهند برد؛ بهطوریکه میتوان آن را یک بازی برد-برد دانست. این مساله نشان میدهد سیاستهای بازتر نسبت به مساله مهاجرت در کشورهای میزبان، میتواند گشایش تجاری را بهدنبال داشته باشد که خود را در کاهش موانع تجارت نشان میدهد. بنابراین این بازی برد-برد نشان میدهد که با در دستور کار قرار دادن سیاستهای لیبرالتر نسبت به مهاجران، دولتها و کشورها میتوانند از منافع سرشاری بهرهمند شوند. همچنین این نتایج میتواند این انگیزه را برای سیاستگذار به وجود آورد که برنامههایی را در دستور کار قرار دهد تا همزمان با تشویق جذب مهاجران ماهر و متخصص، از اثرات مثبت آن برای بخش تجاری کشور منتفع شود.