تاریخ: ۰۳ آذر ۱۳۹۹ ، ساعت ۱۸:۰۷
بازدید: ۱۸۷
کد خبر: ۱۴۴۸۶۲
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت
ساعت پنج و نیم عصر:

کیسه ای گشاد برای بازار سرمایه

می متالز - گزارش پنج و نیم امروز نیم نگاهی دارد به گرانی های سرسام آور کالاها و ارزان شدن بی حکمت سهم ها و...
کیسه ای گشاد برای بازار سرمایه

به گزارش می متالز به نقل از بورس نیوز، این روزها هر بار که پلک می زنیم، قیمت کالاها یک پله بالاتر می پرد. مثلا در فاصله گزارش پنج و نیم دیروز تا امروز، مرغ ها بال درآوردند و به کانال ۳۸ هزار تومانی رسیدند! لبنیات، مصالح ساختمانی و ده ها قلم کالای دیگر هم بی وقفه بالا می روند. دارویی ها خود را آماده یک پرواز قیمتی کرده اند و نیروگاه ها گلایه دارند که ما ارزان فروشی می کنیم و راضی نیستیم. گاوداران اما زورشان کمی بیشتر بوده و پیغام داده اند اگر ارز دولتی نرسد، قیمت مصوب را روی یخ می نویسیم و هر چند که دل مان بخواهد می فروشیم و.... اما لابلای این همه گرانی، سهم همان شرکت هایی که محصول شان لحظه ای قیمت گذاری می شود، خریدار ندارد. این بی مهری البته که ارتباطی با عدم ارزندگی سهم ها ندارد و باعث و بانی آن فقط آنهایی هستند که سنگ حمایت از این بازار را به سینه می زنند و از پشت به اعتماد سرمایه گذاران خنجر می زنند. راستی، در وانفسای گرانی های سرسام آوری که عرصه را بر مردم تنگ کرده، خبری از دلواپسانی که نگران حباب بورس بودند ندارید؟ مثلا کسی قلم به دست نشده و از گرانی مرغ و روغن و برنج و... اظهار نگرانی نکرده؟؟؟

 

کیسه گشاد پاستور برای بازار سرمایه

وقتی بنزین گران شد، قرار بود اقشار ضعیف در درآمد افزایش نرخ بنزین سهیم باشند و رفاه بیشتری تجربه کنند. اما خبری از رفاه و عدالت و... که نشد، هیچ؛ سفره ها کوچکتر هم شد. ولی نگران نباشید که درآمد افزایش نرخ بنزین بد جایی نرفته، مثلا اهالی پاستور در ۸ ماهه امسال حداقل ۳۰ هزار میلیارد تومان از صادرات بنزین کاسب شده اند! اما این تمام ماجرا نیست. این بزرگواران، به روایتی‌ امسال برای بورس هم یک کیسه ۳۲۰ هزار میلیارد تومانی دوخته اند! کار به جایی رسیده که خودشان به خودشان هشدار می دهند که دستگاه قضا باید به حقه بازی های بورس رسیدگی کند. حالا بماند که هنوز هم دست از سر این بازار برنداشته اند و برنامه تامین مالی ۳۰ هزار میلیارد تومانی دیگری هم دارند! فقط چیزی که مبهم مانده این است که این درآمدها کجا هزینه می شود؟ ما که هر چه می گردیم، جز ناله بی پولی از این دوستان، چیز دیگری نشنیده ایم.

 

یک بام و دو هوای خیابان سمیه

از جاده مخصوص اما خبرهای عجیبی به گوش می رسد. صادرات نزدیک به ۶ میلیون دلار خودرو به بلاد اجنبی از جمله اسپانیا! اینکه چطور شده که اروپایی ها از ما خودرو می خرند، بماند! ولی چند نکته برای ما جای سوال دارد. چطور است که دوستان در خیابان سمیه برای صادرات محصولاتی که مازاد تولید داریم(مثل فولاد و سیمان و کاشی و سرامیک و...) هزار جور مانع می تراشند؛ ولی در آشفته بازار خودروی کشور، به صادرات خودرو چراغ سبز نشان می دهند؟ یا اینکه چطور اهالی جاده مخصوص باد به غبغب می اندازند که ۶ میلیون دلار که چیزی نیست، ما به صادرات سالی ۶ میلیارد دلار فکر می کنیم؛ ولی برای تحویل همین چهار چرخ هایی که مدت هاست پولش را از خریدار گرفته اند، لنگ می زنند و اظهار عجز می کنند و دشمن و تحریم را عامل تمام بدبختی هایشان معرفی می کنند؟ این دوستان چطور مدعی هستند که خودروی ارزان قیمت ما برای بازارهای صادراتی جذاب است؟ اگر توان تولید خودروی ارزان دارند، بد نیست اول چشمه ای برای خودمان رو کنند؛ اجنبی ها پیشکش...

 

دهن کجی مدیر بورسی به حکم تخلیه 

مدیر یکی از هلدینگ های بورسی، علی رغم دریافت اخطار کتبی از مقام عالی خود، مبنی بر‌ تخلیه ملک متعلق به این شرکت در محله زعفرانیه ظرف مدت یک ماه، با گذشت سه روز از آن فرجه هنوز در این خانه بدون پرداخت ریالی مستقر است. باید منتظر ماند و دید آیا مدیرعامل صندوق بالادستی این هلدینگ دربرابر این دهن کجی مدیر، واکنشی نشان خواهد داد یا نه.

 

هیس، مدیران خوابند

و اما زرشک طلایی بهترین مدیر امروز می رسد به پشت میز نشینان ملاصدرا که تخلفات آشکار برخی نمادها را می بینند و انگار که نمی بینند... البته از آن بزرگواری هم که اولین بار پیشنهاد معافیت مالیاتی حقوق های زیر ۴ میلیون تومان را مطرح کرده، کمال تشکر را داریم...

عناوین برگزیده