به گزارش می متالز، در برخی از مکانها با توجه به شرایط اقلیمی و همچنین وجود و یا عدم و جود حلقههای بعدی و مزیتها و عدم مزیتهای سرزمینی مانند آب و یا عدم وجود آب کافی و یا زیرساختهای صنعتی بخش معدن در بسیاری از موارد باید به صورت مستقل دیده شود و اینکه محصولات و یا تولیدات این بخش الزاما به دست صنایع پاییندستی برسد بهترین راهکار نیست.
به نظر من نگاه حاکمیت به صنعت معدنکاری باید به صورت مستقل و برمبنای تحلیل ارزش افزوده باشد. به عنوان مثال اگر محصول نهایی تولیدکنیم که ارزش افزوده آن به دلیل گران تمامشدن منفی شود مبنای درستی نخواهد داشت هرچند که محصول گرانتر فروخته میشود اما ارزشافزوده پایینتری به نسبت تولید و صادرات بخشی از مواد معدنی خود کسب کردهایم
تغییر نگاه حاکمیت به صنعت معدنکاری و اجتناب از کنار هم قرارگذاشتن واژه خام فروشی و معدنکاری اولین قدمی است که باید در حاکمیت اتفاق بیفتند چرا که در بسیاری از مواد معدنکاری به عنوان یک صنعت ارزشآفرین مطرح نمیشود و و به آن لقب خامفروشی اطلاق میشود که همین عامل مانعی در برابر نگاههای حاکمیتی به معدنکاری شده است که باید تغییر یابد.
به منظور ایجاد توسعه بازارهای صادراتی نیاز است تا رایزن اقتصادی داشته باشیم. متاسفانه در سیاست خارجی خود و وزرات امورخارجه نتوانستهایم این موضوع را عملیاتی کنیم. به اعتقاد من وجود رایزن اقتصادی در اتاق بازرگانی میتواند در بخش صادرات ما نقش موثری ایفا کند.