به گزارش می متالز، «راه اول از اندیشه میگذرد؛ این والاترین راه است. راه دوم از تقلید میگذرد؛ این آسانترین راه است و راه سوم از تجربه میگذرد و این تلخترین راه است.» این عباراتی است که کنفوسیوس حکیم چینی، هزاران سال پیش در خصوص شاکله هستی آدمیان بر زبان آورده است.
عباراتی که هر چند در تعداد محدودی از کلمات و عبارات خلاصه میشود، اما اقیانوسی از معنا را در خود جای داده است. عباراتی که از فرط تازگی، انگار همین امروز برای اقتصاد و مدیریت کشورمان سروده شده است. در شرایطی که هر روز خبر تازهای از تصمیمسازیهای غیرکارشناسی منتشر میشود، باید گفت که اقتصاد ایران آبستن حوادث تازهای است. به عبارت روشنتر، ریسکهای اقتصادی در ایران سر جای خود قرار دارد و هیچ تغییری در این روند مخرب مشاهده نمیشود. اقتصاد ایران همچنان در حال پمپاژ نقدینگی است، ضمن اینکه تورم، تغییر ناگهانی نرخ بهره، اقتصاد دستوری و... به چشم میخورد. ضمن اینکه جدای از این موارد ریسکهای مضاعفی نیز متوجه اقتصاد کشور است.
ادامهدار شدن تحریمها، عدم فروش نفت، رشد اقتصادی منفی و... که مجموعه این عوامل موضوع ریسک در اقتصاد ایران را در شرایط خاصی قرار داده است. در کشوری که فقط در ۳سال گذشته ۲۰درصد اقتصاد کوچکتر شده و در طول یک دهه گذشته متوسط رشد اقتصادی بهطور متوسط در نقطه صفر یا منفی قرار داشته است، تصمیمسازیهای اقتصادی بسیار مهم است. اگر این موارد ذکر شده را در کنار عوامل سیاسی مثل انتخابات ریاست جمهوری، مذاکرات با ۱+۵ و... بگذاریم، این نتیجه مشخص حاصل میشود که در یک چنین روندی نوسانات حرف اول را میزند.
در یک چنین شرایطی این پرسش مطرح میشود که بهترین راه برای سرمایهگذاری مناسب بر اساس مدلهای کنترلی چه میتواند باشد. اساسا قرار نیست همیشه سرمایهگذاران اکتیو باشند و دست به اقدامات عملیاتی بزنند تا به ارزش افزوده بیشتر دست پیدا کنند. برخی موارد سکون و آرامش بهترین تصمیم ممکن است. این در حالی است که برخی تصور میکنند اگر یک روز اقدامات عملیاتی جدی اقتصادی نداشته باشند، آن روز را تلف کردهاند. در حالی که اینگونه نیست. عوامل بنیادین در اقتصاد ایران که از سال ۹۸ به سال۹۹ منتقل شده بود با شرایط فعلی و نوع تصمیمسازیهایی که مجلس در پیش گرفته است به سال ۱۴۰۰ منتقل خواهند شد.
فقط در چند حالت میتوان امیدوار بود که بتوان از دالان مشکلات اقتصادی فعلی عبور کرد؛ نخست اینکه تحریمهای اقتصادی دامنهدار امریکا پایان پذیرد، دوم رشد اقتصادی در فضای اقتصادی ایجاد شود تا بتوان این فشار نقدینگی را با تورم ۳۰درصدی تحمل کرد. اگر این اتفاقات رخ ندهد، یعنی بنا به هر دلیلی تحریمها برداشته نشود و برخی تصمیمسازیهای اشتباه تقنینی تداوم داشته باشد و... فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران کشور باید اول شناخت خود را از حوزههای اقتصادی عمیقتر کنند، ساختار سرمایه خود را بشناسند و در کنار آن درک درستی از بازارهای اقتصادی و مکانیزم اقتصادی ایران با یک چتر مدیریت ریسک داشته باشند. اگر یک چنین مواردی را مورد توجه قرار دهیم در آنصورت تلخیهای جمله کنفوسیوس در مورد ما صدق نخواهد کرد و ما قادر به بازیابی درست از نادرست و راست از دروغ در فضای اقتصاد و معیشت خواهیم بود.
اما باید بدانیم که فاصله میان والاترین راه و تلخترین راه، به اندازه تصمیماتی است که در مواجهه با شرایط گوناگون اتخاذ خواهیم کرد. حالا این ما هستیم در آستانه فصلی دشوار در اقتصاد کشور که میبایست با خردمندی و تعامل طی شود. اگر مدیران و مسوولان به فکر ما نیستند، چرا ما خود از طریق آگاهیبخشی و اطلاعرسانی سره را از ناسره تشخیص ندهیم و این تشخیص را در قالب مطالبات عمومی از تصمیمسازان به کار نگیریم. خانمها؛ آقایان؛ همه ما مسوولیم.