به گزارش می متالز، از این رو وزارت صنعت، معدن و تجارت، مجوزی برای تاسیس واحدهای فولادی در مناطق کمآب نمیدهد.
با توجه به این موضوع چندی پیش عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست با بیان اینکه به دلیل نفوذ سیاسیون، همه صنایع آببر به مراکز کشور و جاهایی رفته که منبع آبی نداشتهاند، گفت: به هیچ پروژه تولید فولاد اسفنجی مجوز نخواهیم داد چراکه مصرف آب آنها زیاد است.
سیفالله امیری، مدیر دفتر صنایع معدنی وزارت صنعت، معدن و تجارت درباره جواز تاسیس واحدهای فولادی در مناطق کمآب، اظهار کرد: در چند سال گذشته به هیچ عنوان به مناطقی که کمآب هستند و مشکل کمآبی دارند، مجوز تاسیس واحدی از زنجیره فولاد داده نشده است. امیری در ادامه خاطرنشان کرد: در دولتهای گذشته، در برخی مناطق کمآب مجوزهایی صادر شد که اشتباه بود. وی همچنین یادآور شد: درحالحاضر به واحدی اجازه تاسیس داده میشود که ذخیره آب ۱۰ سال را داشته باشد.
وی افزود: در غیر این صورت راهنماییشان میکنیم که برای گرفتن مجوز به کنار دریا بروند.
درباره موضوع آمایش سرزمین در ایجاد واحدهای فولادی، حمید گرمابی، عضو کمیسیون صنایع و معادن و نماینده مردم نیشابور در مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: یکی از مشکلات چند سال گذشته این بود که برای ایجاد صنایع، آمایش سرزمین انجام نشد.
وی افزود: در زمینه صنعت فولاد نیز این اتفاق روی داد و به صورت موردی تصمیم گرفته شد که واحد فولادسازی در کجا تاسیس شود. گاهی این تصمیمها ممکن است به دلیل فشار برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا خود دولت باشد که براساس مطالعه دقیق علمی نبوده اما هماکنون مجوز تاسیسی برای واحدهای فولادی در مناطق کمآب داده نمیشود.
گرمابی در پاسخ به این پرسش که آیا بردن تمام واحدهای فولادی به کنار دریا سیاست درستی است، عنوان کرد: در حالت کلی، بردن تمام واحدهای فولادسازی به کنار دریا تصمیم درستی به نظر میرسد چراکه آب این واحدها از دریا به راحتی قابل تامین خواهد بود اما مباحث استراتژیکی نیز باید در نظر گرفته شوند که آیا واقعا به لحاظ امنیتی چنین چیزی به صلاح است؟ اگر از این نظر به موضوع نگاه کنیم شاید صد درصد درست نباشد که تمام واحدهای فولادسازی را به کنار دریا ببریم.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: علاوه بر موضوع آمایش سرزمین که تمام ابعاد طبیعی و جغرافیایی را در نظر میگیرد، باید مسائل سیاسی را نیز در نظر گرفت.
این عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی در ادامه تاکید کرد: درحالحاضر موضوع آمایش سرزمین برای صنایع کشور در نظر گرفته شده اما این آمایش نباید تنها بر مبنای عوامل طبیعی و جغرافیایی باشد بلکه باید عوامل استراتژیک و سیاسی را نیز در آن منظور کرد.
گرمابی گفت: در گذشته، مکانیابی موردی و بدون آمایش سرزمین انجام شده و ایجاد واحدها مبنای علمی نداشته و هماکنون نیز با وجود آمایش سرزمین، ابعاد دیگری برای ایجاد واحدهای فولادی نادیده گرفته میشود.
در ۳۰ سال گذشته، واحدهای فولادی و زنجیره صنعت فولاد، رشد قابلتوجهی داشتهاند اما بر اساس مطالعات آمایش سرزمین نبوده است.
این موضوع را مجید محمودی، کارشناس فولاد عنوان و اظهار کرد: در دوره ۸ ساله دولتهای نهم و دهم، سازمان ایمیدرو بهعنوان متولی آمایش سرزمین برای توسعه صنعت فولاد، بسیار ضعیف عمل کرد. رسالت ایمیدرو در صنعت فـولاد، آمایش سرزمین بود؛ بهعبارت دیگر واحدهای فـولادی باید بـر اساس مطالعات آمایش سرزمین و توجه به زیرساخت، ریل، جاده و آب، مجـوز تاسیس میگرفتند.
محمودی گفت: در دوره یاد شده، سازمان ایمیدرو از مطالعاتی که باید در صنعت فولاد انجام میداد، منفک شد زیرا سیاست دولتهای نهم و دهم این بود که واحدهای فولادی که صنعتی زودبازده و اشتغالزا بهنظر میرسیدند، در نقاط محروم ایجاد شوند.
او ادامه داد: ایمیدرو در آن زمان مجری این کار شد و نه سیاستگذار، از اینرو مجبور بود آنچه را از بالا دیکته میشد، انجام دهد.
وی یادآور شد: بهدنبال این سیاستها، طرحهای هشتگانه و مشابه نیز به تصویب رسیدند. این کارشناس فولاد ادامه داد: طرحهای فولادی برخلاف تصور زودبازده بودن و اشتغالزایی، بهموقع به بهرهبرداری نرسیدند.
به گفته وی، اگر واحدهای فولادی در جای مناسبی ایجاد نشوند نهتنها اقتصادی نخواهند بود، بلکه ضررده نیز هستند.
محمودی با اشاره به موضوع آب و توجه به آن در آمایش سرزمین، گفت: موضوع دیگر در ایجاد واحدهای فولادی، توجه به تامین آب است زیرا فولاد یک صنعت آببر بهشمار میرود و به هیچ عنوان نباید از آبهای زیرزمینی برای آن استفاده کرد، همانگونه که در هیچ جای جهان نیز این کار انجام نمیشود زیرا آبهای زیرزمینی سرمایه ملی بهشمار میروند و رسالت دیگری دارند.
به گفته وی، در چند سال گذشته، واحدهای فولادی را در استانهای کرمان، یزد و خراسان که با مشکل کمآبی روبهرو هستند، مستقر کردند، در حالی که بهترین جایی که میتوانستیم واحدهای فولادسازی را در آن مستقر کنیم، بندرهای جنوبی کشور بودند.
این کارشناس فولاد عنوان کرد: سایر کشورها مانند ژاپن واحدهای فولادسازی را در بندرها ایجاد کردهاند تا مواد اولیه به راحتی انتقال داده شوند و محصول تولید شده، به بازار داخلی منتقل یا صادر شود.
وی افزود: زنجیره فولاد در استانهای کرمان و یزد در حالی کامل شده که این استانها با مشکل کمآبی روبهرو هستند.
محمودی گفت: از اینرو مجبورند با هزینههای سنگین به غیر از آبشیرینکنهایی که به کار میگیرند، آب را از جنوب به مرکز ایران و این کارخانهها انتقال دهند.
وی ادامه داد: البته بهتر بود این صنایع در جنـوب ایجاد میشدند و سنگآهـن از گلگهـر یا چادرملو با ریلهای باری بـه جنوب حمل میشد زیـرا هزینه انتقال سنگآهن به مراتب کمتر از آب است. این کارشناس فولاد ادامه داد: سیاست کلـی این است که واحـدهای فولادی جدیـدی برای رسیدن به تولیـد ۵۵ میلیون تن فولاد در حاشیه خلیجفارس ایجـاد شوند.
محمودی خاطرنشان کرد: در چابهار برنامه ایجاد یک مجموعه بزرگ فولادسازی در نظر گرفته شده است. اگر واحدهای فولادی را در حاشیه خلیجفارس یا دریای عمان مستقر کنند، بسیار مناسب خواهد بود زیرا تامین آب در تولید فولاد، حرف نخست را میزند.
سنگآهن را با استفاده از ریل منتقل یا اگر کمبودی وجود داشته باشد، آن را از خارج وارد میکنند. در سالهای آینده نیز ممکن است بخشی از سنگآهن را وارد کنیم زیرا معادن ما به اندازه ظرفیت ۵۵میلیون تن تولید فولاد، توسعه نخواهند یافت. بنابراین اگر قرار است واردات سنگآهن داشته باشیم تبدیل آن به فولاد در بندرها بسیار بهتر و راحتتر است.