به گزارش میمتالز، حمایت دولت از صنایع یکنواخت نیست و برنامههای حمایتی به طور یکنواخت و عادلانه میان تولیدکنندگان توزیع نمیشود. لابی و قدرت برخی تولیدکنندگان در مسیر جهت دهی این دست حمایتها اثرگذار است. بدین ترتیب شاهد هستیم که برخی فعالان زنجیره فولاد با لابی قوی از امتیازات بیشتری در مسیر تولید بهرهمند میشوند.
در حال حاضر، بیشترین حمایت از واحدهای میانی این زنجیره میشود و یارانه قابل توجهی در اختیار آنها قرار میگیرد. اما واحدهای پایین دستی یعنی تولید کنندگان نهایی و واحدهای بالا دستی یا معدنکاران از این امتیازات بی نصیب ماندهاند.
در چنین شرایطی، واحدهای معدنی که استخراج سنگ آهن را بر عهده دارند موظف هستند محصولات خود را با نرخی معادل ۴۵ درصد قیمتهای جهانی در اختیار فولادیها بگذارند. فولاد سازان از امتیازات دیگری، نیز برخوردار هستند؛ چرا که آنها در مسیر تولید خود از انواع یارانههای انرژی همچون، گاز، آب و برق ارزان قیمت بهره میبرند. همه این موارد زمینه کاهش نرخ تمام شده محصولات این واحدها را فراهم میکند تا جایی که نرخ تمام شده شمش فولاد در ایران حدودا معادل ۴۰ درصد نرخ جهانی آن برآورد میشود؛ در چنین شرایطی، فولادسازان سالانه سود غیرمتعارفی را از آن خود میکنند.
با وجود تمام امتیازات یاد شده، همچنان این فولادسازان رغبتی به عرضه محصولات خود در بورس کالا با نرخ مناسب ندارند؛ بنابراین یارانه به توسعه منجر نمیشود. بر همین اساس، نیز در طول سالهای گذشته و در شرایط ناعادلانه موجود از سرمایه گذاری و توسعه بخش معدنی، این زنجیره به شدت کاسته شده است و نوردکاران با ضرردهی روبرو هستند.
تداوم این شرایط در آینده حیات زنجیره فولاد را با چالشهای جدی روبرو میکند و نباید به آسانی از کنار آن گذشت. در ادامه فولادسازان با کنترل عرضه محصولات خود در بورس کالا زمینه افزایش رقابت و رشد نرخ شمش فولاد را فراهم میکنند. سودی که در وسط زنجیره تولید فولاد انباشته شده است تاثیر منفی بر عملکرد صنایع دارد؛ چرا که در طرحهای توسعهای و ایجاد زیرساختهای مناسب معدنی مصرف نمیشود. در چنین شرایطی، خام فروشی رونق مییابد و شاهد صادرات فولاد ارزان ایران به کشورهای همسایه هستیم. فروش شمش فولادی با قیمتهای به مراتب ارزانتر از نرخ فروش آن در بازار داخلی به ضرر صنایع پایین دستی است و از رقابت پذیری تولید آنها میکاهد و تحت تاثیر آن، مصرف کننده و تولید کننده نهایی متضرر میشوند.
در حال حاضر، فعالیت صنایع پایین دستی فولاد رونق چندانی ندارند؛ این روند منفی در شرایطی است که سیاست گذاران و دولتمردان به طور مرتب از رشد تولید و اقدامات حمایتی سخن میگویند. در چنین موقعیتی، تولید محصولات نوردی و لوله و پروفیل کاهشی بوده و اغلب این صنایع با ظرفیت پایینی تولید میشوند. افت تولید در مجموعههای پایین دستی که اغلب هم در اختیار فعالان بخش خصوصی هستند، به منزله در خطر افتادن تولید و به دنبال آن خطر از بین رفتن موقعیتهای شغلی متعدد در کشور خواهد بود؛ بنابراین رفع این گونه مسائل باید در اولویت فعالیتهای سیاستگذاران باشند. بازار فولاد از ماههای پایانی سال ۹۸ با نابسامانی روبرو شد و در سالجاری افزایش یافت.
بی ثباتی حاکم بر اقتصاد کشور، چالشهای پیش روی فعالان صنایع فولادی را بیشتر کرد و واحدهای ذوب با مهندسی عرضه، زمینه بالا رفتن نرخ فروش شمش را فراهم کردند. این صنایع با وجود بهرهمندی از حمایتهای دولتی، محصولات تولیدی خود را بسیار کمتر از نیاز صنایع کشور در بازار داخلی عرضه میکنند. بدین ترتیب در دورههایی حتی شاهد پیشی گرفتن نرخ فروش شمش فولاد در بازار داخلی از نرخ صادراتی آن هستیم. متاسفانه فعالان صنایع بالادستی فولاد به هیچ عنوان حاضر به همکاری برای تعدیل شرایط بازار فولاد نیستند و حتی به بهانه قیمت گذاری دستوری، عرضه کافی محصولات خود در بورس کالا ندارند.
این اقدام زمینه رشد رقابت برای خرید مواد اولیه و افزایش غیر قابل قبول نرخ نهایی محصول را فراهم میکند. در این میان، صادرات شمش فولاد مشمول معافیت مالیاتی میشود. در چنین شرایطی، طبیعی است که تولیدکنندگان شمش، ترجیح بدهند تا محصول خود را در بازار بینالمللی به فروش برسانند و ضمن بهره گرفتن از معافیت مالیاتی، سودآوری خود را افزایش دهند. همین موضوع نیز زمینه کمبود هر چه بیشتر شمش را فراهم میکند و این موضوع، صادرات صنایع پایین دستی را کاهش میدهد. این افت در حالی است که فروش محصولات نهایی فولادی در بازار جهانی، اهمیت ویژهای برای تولیدکنندگان دارد.
ظرفیت صنایع پایین دستی کشور، بیش از نیاز و سرانه مصرف فولاد کشور برآورد میشود؛ به ویژه که اغلب پروژههای ساخت و ساز در طول سالهای گذشته، تحت تاثیر شرایط رکود اقتصادی محدود شدهاند.
روند تولید در زنجیره فولاد به ویژه در حلقههای انتهایی این زنجیره در طول سالهای گذشته، چنان دشوار بوده است که فعالیتهای تولیدی دیگر با سوددهی همراه نیستند؛ در چنین شرایطی، دلالی به تولید ارجحیت مییابد و نمیتوان به رشد و توسعه صنعتی و اقتصادی امید داشت.
منبع: تحلیل بازار