به گزارش میمتالز، امروزه، بخش معدنی کشور متاسفانه با بسیاری از مشکلات پایهای دست به گریبان است؛ از جمله این مشکلات، میتوان به حضور افراد غیرمتخصص در بخشهای مختلف معدن به ویژه در جایگاه مدیریتی اشاره کرد. به نظر میرسد تا زمانی که مدیران سیاسی و غیرتخصصی در رأس اغلب فعالیتهای معدنی کشور باشند علم مهندسی معدن و نگاه مهندسی به صنایع معدنی، جایگاه تعیین کنندهای در معادلات این حوزه نداشته و پیشرفت و توسعه معدنی کشور از تمامی جهات از جمله اکتشاف و استخراج شکل نخواهد گرفت.
به نوعی شاید بتوان گفت که متاسفانه بهره برداری سیاسی از معادن، مانند موضوع استفاده از مدیران نامرتبط با بخش معدنی کشور، مهندسی معدن و همچنین پیشرویهای معدنی را تا حدی زمین گیر کرده است.
اهمیت علم مهندسی معدن در معادن از کشف ظرفیتهای معدنی کشور گرفته تا بهره برداری علمی با حداقل خسارتهای جانبی، بر هیچ شخصی پوشیده نیست. بنابر عقیده برخی از کارشناسان این حوزه یکی از دلایل مطرح شدن کمبود اکتشافات کشور، به کارگیری تقریبا نامناسب از مهندسان معدنی کشور است که جایگاه کمرنگی طی این سالها در بخش معدن داشته اند.
فارغالتحصیلان رشته مهندسی معدن، به دلیل وجود ظرفیتهای معدنی بسیار در کشور میتوانند با بازار کار به نسبت خوبی مواجه باشند، اما گزینشهای غیرتخصصی به ویژه در سطوح مدیریتی به بیکاری، بیانگیزگی و حتی مهاجرت بسیاری از آنها منجر شده است؛ چه بسا که در میان این مهاجرتهای گاه ناخواسته، بسیاری از مهندسان درجه یک معدنی و متخصصان کار بلد را از دست دادهایم و این سرمایههای مهم انسانی از گنجینه کشور کاسته شدهاند.
بیتردید تداوم این رویه، بعنوان روشی غلط در به کارگیری افراد در بخش معدنی، میتواند به کاهش جدی تقاضا برای تحصیل در رشته مهندسی معدن منجر شود. در ادامه، نیز کشور با کمبود مهندس و متخصص معدنی، مواجه شده که این امر پیامدهای ناگوارتری برای بخش معدن در پی خواهد داشت.
اگر بخواهیم درباره نقش دانشگاه و تحصیل پایهای در بخش معدن صحبت کنیم؛ نمیتوانیم حرفهای امیدوار کننده بزنیم. رابطه دانشگاه با معدن را میتوان به یک ازدواج اجباری تشبیه کرد که طرفها زیر یک سقف، اما بدون تعاملی سازنده، تنها ایام میگذرانند. به این معنا که اغلب دانشجویان به اجبار رشته مهندسی معدن را به دلیل کسب مدرک تحصیلی، ادامه داده و نبود کار مرتبط و مناسب نیز به بیعلاقگی آنان افزوده و در نتیجه، بیشتر این دانشجویان رشته مهندسی معدن را در مقاطع بالاتر ادامه نمیدهند.
وضعیت تحصیل و مباحث درسی تدریس شده در دانشگاه، به نحوی مطلوب است، اما متاسفانه عمده مهندسهای معدنی که تازه فارغالتحصیل میشوند مهارتهای مورد نیاز بازار کار را ندارند و نیاز به آموزشهای متعدد هنگام خدمت دارند. از این رو، تا زمانی که بین دروس دانشگاهی و آموزشهای کاربردی قرابت لازم و کافی صورت نگیرد نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که مهندسهای معدن کشور بتوانند در بازار و رقابت جهانی، ارزش آفرینی قابل توجهی داشته باشند. همچنین کمبود کار عملی در دانشگاهها و نبود زمینه مناسب برای کسب تجربه برای دانشجویان، در داخل کشور، نیز مشکلات فراوانی را طی این سالها در پی داشته است.
به این دلیل که اگر صاحبان معادن و فعالان معدنی قصد به کارگیری دانشجویان را داشته باشند؛ به دلیل تجربه کم دانشجویان از این کار منصرف میشوند چرا که بخش معدنی کشور، بخشی حساس بوده و آزمون و خطا در آن ممکن است خسارتهای جبران ناپذیری به دنبال داشته باشد. در چنین شرایطی، تنها پروژههای شخصی استادهای دانشگاه در ارتباط با معادن، مهمترین و بیشترین ردی است که در عمل از دانشگاه و بخش آکادمیک بر بخش معدنی کشور دیده میشود که با وجود ظرفیتهای علمی کشور، دستاورد مطلوبی نخواهد بود.
از طرف دیگر، شایان ذکر است که دانشگاههای کشور برای درگیر کردن دانشجویان با تجربه و پرورش آنان برای کار حرفهای نیاز به منابع مالی مناسبی دارند. به عقیده کارشناسان دانشگاه، برای تعامل با صاحبان معادن، برگزاری دورههای تخصصیتر و همچنین بازاریابی و شرکت در مناقصههای معدنی برای دریافت پروژههای معدنی و صنایع وابسته به آن، ساختار حرفهای و بودجه لازم را نداشته و به دنبال آن در پروژههای بزرگ کشور نیز اغلب سهمی ندارند. همین گونه سلسله وار با حذف دانشگاه و علم مهندسی معدن از معادن و صنایع معدنی، شاهد عدم اثربخشی مهندسی معدن در تحولات و توسعه معدنی کشور خواهیم بود.
منبع: تحلیل بازار