به گزارش میمتالز، در ابتدا قبل از هر سختی این واقعیت یا این اصل را باید قبول کنیم که همیشه و در همه حال، گروهی هستند که برای شکار موقعیتهای مناسب برای نوسان گیری از بازار به کمین نشستهاند؛ لذا تاریخ همیشه تکرار میشود و این تاریخ است که اگر حافظه یاری کند، همیشه بزرگترین معلم و آموزگار انسان بوده است. قیمت آهن هم از این قاعده مثتنی نبوده است، شروع تحرکات بازار داخلی از زمانی شروع شد که زمزمه تغییر فرمول تعیین نرخ پایه عرضه شمش برای هفته جاری پیش درآمد آن بود.
حقیقت معمولا نیاز به ادله فراوان به جهت اثبات ندارد، گروه یا عواملی که پشت صحنه تحریک بازار در تلاش بودند تا روند افزایشی پیش رو را به اذهان القاء نمایند، به طور مداوم بحث افزایش نرخ دلار و به تبع آن افزایش نرخ پایه عرضه شمش در هفته آتی را پیش میکشیدند و این در حالی است که به فرض این که نرخ پایه شمش در دامنه قیمت ۴۰۰۰ تا ۴۲۰۰ تومان تعیین گردد، در حالی که نرخ رقابتی میانگین موزون شمش به مراتب بالاتر از این نرخ بسته میشود، چه جای القای هیجان به بازار باقی خواهد ماند مگر هدفی مشخص که از پیش نوشته شده باشد؟!
میانگین نرخ شمش رقابتی در هفتهای که گذشت با رقمی حدود ۴۳۳۰ تومان و بالاتر از نرخ پایه جدیدی که بنا بر برخی گمانه زنیها قرار است تعیین شود؛ بسته شده است؛ با این حساب، تحرکات هفتهای که گذشت تماما با برنامه ریزیهای دقیق و حساب شده، صرفا به منظور موج سازی در بازار اتفاق افتاد.
۱) حوزه شمش القایی، اولین حوزهای است که در این شرایط نگاهها را به سمت خود جلب میکند. چند هفتهای بود که تقریبا از اواخر اسفند ماه سال گذشته تا روز یکشنبه هفتهای که گذشت؛ نرخ شمش القایی زیر خیمه سنگین عرضه شمش قوس در بورس کالا نمیتوانست قد علم کند، لذا به نوعی با انباشت انبارها در این حوزه مواجه بودیم، این حوزه بیش از هر حوزه دیگری نیازمند شروع یک موج برای تحریک و تخلیه انبارها بود. افزایش حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ تومانی نرخ شمش القایی ماحصل هیجان اخیر بازار بود.
۲) کسادی بازار شمش حوزه القایی، یعنی عقب نشینی از خرید قراضه آهن گران قیمت و کاهش پاداش ها، بدیهی است که فعالان حوزه قراضه آهن هم از ایجاد یک موج جدید در این بازار استقبال میکردند، کما این که شنیدیم طی هفته جاری و خیلی با عطش بالا برخی از انبارها تا سقف نزدیک به کیلویی ۴۰۰ تومان نرخ قراضه آهن را افزایش دادند.
۳) هزاران تن میلگرد آجدار خریداری شده از بورس کالا؛ به جهت وجود آرامش حاکم بر بازار با عدم استقبال خریداران انباری یا آهن فروشان خُرد مواجه شده بود و این سکوت نیازمند وجود یک هیجان برای فعالان این حوزه بود تا انگیزه کافی برای هجوم انبارهای خُرد به منظور خرید از اینها را فراهم نماید؛ پس این گروه از فعالان بازار هم مترصد فراهم شدن موقعیتی برای خالی کردن حوالههای خود بودند که اتفاقا در پروسه هیجانی شدن بازار هم کم نگذاشته و تمام عیار صعودی شدند.
۴) حوزه نورد هم عامل دیگری در سمت عرضه بود که به هر حال روی این موج سوار شد؛ اما فراموش نکنیم که این حوزه یک خط میانی است، یعنی چنانچه اگر محصول تولیدی خود را گران کند؛ مجبور خواهد شد بلافاصله شمش گران از بخش خصوصی حوزه القایی تهیه کند؛ تنها موضوعی که باقی میماند، چنانچه اگر بازار دچار وضعیت شوک هیجانی شود، نرخ رقابتی در خریدهای بالاتر محصول اینها در بورس کالا هم افزایش پیدا میکند که حالا باید منتظر واکنش و چگونگی اخذ تصمیم ناظم بازار در تایید نرخ رقابتی بورس کالا ماند تا ببینیم که آیا سقف نرخ تاییدی را افزایش میدهد یا خیر؟! گمان ما این است که به هر اندازه که نرخ پایه شمش افزایش پیدا کند، ناظم بازار به همان اندازه ممکن است اجازه رقابت بیشتر در سقف قیمتها را صادر نماید، به طور مثال اگر این هفته سقف مجاز رقابت میلگرد آجدار در بورس کالا ۵۳۰۰ تومان بود شاید هفته آتی این رقم با افزایش نرخ پایه به طور مثال ۴۰۰ تومانی شمش از حدود ۳۶۰۰ به ۴۰۰۰ تومان؛ به ۵۷۰۰ تومان ارتقاء یابد.
۵) زمزمه افزایش نرخ دلار هم عامل دیگری در تحریک اذهان عمومی بود، بدین صورت که با تغییر فرمول تعیین نرخ پایه عرضه شمش بر اساس حواله دلار نیمایی، بدیهی است که عوامل تصمیم ساز بازار داخلی همزمان با افزایش نرخ دلار، انتظار افزایش نرخ فولاد از سطح صفر تا پایینترین نقطه زنجیره تامین فولاد را داشته باشند.
۶) عدم عرضه شمش فولاد سازان در روز چهارشنبه در بورس کالا به جهت اطلاع از افزایش نرخ پایه شمش در هفته پیش رو، به نوعی عاملی در جهت خالی نمودن میدان و سپردن سکان بازار شمش به حوزه القایی برای تاخت و تاز و افزایش ۲۰۰ تومانی نرخ شمش بود.
در شرایطی که همچنان دولت موفق به مهار اپیدمی کرونا در کشور نشده و تحریمهای آمریکا بیش از پیش همچنان پر قدرت پابرجاست، کشور با فقدان منابع ارزی به دلیل عدم صادرات نفت، کمبود منابع طبیعی و همچنین رکود بازار مسکن دست و پنجه نرم میکند. دیگر عامل مخربی که اخیرا با آن مواجه بودیم سقوط شارپ نمادهای بورسی و از میان رفتن سرمایه درصد زیادی از مردم در بورس بود. تمامی اینها عواملی شد ارزش پول ملی روز به روز بیشتر سقوط کند، و به دنبال آن نرخ ارز به شدت افزایش یابد و به طبع آن قیمتها در حوزههای فولادی اینگونه افسارگسیخته بالا برود.
پس از برگزاری جلسات و تصمیمات متعدد در خصوص کنترل افزایش قیمت مقاطع فولادی در نهایت در جلسهی آبان ماه ۹۹ در مجلس قرار بر تعیین قیمت بر مبنی میزان عرضه و تقاضا و رفع قیمت گذاری دستوری در بازار شد. هم اکنون که سال به نیمه خود رسیده است رشد بیش از ۳۰ درصدی در تمامی مقاطع فولادی را شاهد بودیم، ولی متاسفانه در حال حاضر متاسفانه شاهد کمبود تقاضا در بازار هستیم. گویی به نوعی با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بازارها به حالت انتظار فرو رفته اند. اکثر مردم ترجیح را بر تماشای این اوضاع داده اند تا تکلیف معلوم شود.
این در حالی است که اکثر فعالان در مبادی آهن از اوضاع پیش آمده بسیار ناراضی بوده و تداوم این بلاتکلیفی را همراه با رکود سنگین بازار آهن دانسته اند. اما این نکته را نباید از یاد برد که در صورت بروز توافقاتی تنها بخشی از تحریمها رفع خواهد شد، ضمن آنکه در صورت انتشار چنین خبری پالسهای گذرا به بازار وارد خواهد شد که اثر آن کوتاه مدت است چرا که مشکلات موجود در بازار آهن که بر قیمتها و میزان معاملات اثر میبخشد به همینجا ختم نمیشود. بر همین اساس رفع چالشهای موجود مستلزم برنامهی بلند مدت و با حضور دستگاههای اجرایی میباشد.
حدودا مدت زمان یک ماههای است که بازار آهن با کاهش تقاضا همراه است. این مساله در کنار ثبات قیمت ارز و همچنین کاهش پروژههای عمرانی و ساختمان سازی همگی موجب شده تا این بازار به رکود فرو رود. همچنان که اکثر بازارها من جمله ارز و به دنبال آن آهن همگی منتظر تعیین تکلیف آینده برجام، انتخابات ریاست جمهوری در ایران و همچنین بودجه سال ۱۴۰۰ هستند. چرا که هرگونه اتفاقی چه مثبت و چه منفی در این سه مورد میتواند نرخ ارز را در ایران یا به شدت بالا ببرد و یا به شدت کاهش دهد. از همین رو اکثرا بازارها به خواب فرو رفته اند، خرید و فروش با احتیاط زیاد انجام میگیرد و اغلب نوردکاران و تولیدکنندگان مقاطع فولادی قیمتهای اعلامی خود را ثابت و یا با میزان اندکی کاهش اعلام میکنند.
از سوی دیگر سبدهای فولادی در بورس کالا که مشتریان زیادی ندارد و میتوان گفت بی مشتری مانده اند. اما علی رغم عدم استقبال از سوی خریدار و همزمان با انتشار گزارش نشریه متال بولتن داستان را جور دیگری در این بازار رغم زد. به این صورت که قیمت میلگرد CIS که به عنوان محصولی برای تعیین نرخ پایه میباشد ۵.۸ درصد کاهش داشت و اگر قیمت دلار در ایران در هفته سوم بهمن ماه همچنان با ثبات یا کاهش همراه میشد و همچنان کمبود تقاضا وجود داشت، میتوانست قیمت مقاطع را در بورس کالا کاهش دهد.
اما تقاضا تا میزان ۵۳ درصد حجم کل مقاطع طویل افزایش داشت که با در نظر گرفتن شیوه نامه جدید ناظر بورس میتواند برای عرضه مقاطع از ضریب ۸۰ درصدی استفاده کند که این مساله متاسفانه میتواند قیمت مقاطع فولادی را تا ۴ درصد بالا ببرد. شاید دلیل اصلی نوسانات و افزایش قیمتها در بازار را بتوان اینگونه تحرکات برنامه ریزی شده و به دنبال آن اقدامات هیجانی از سوی خریدار دانست. تا این لحظه که مشغول به تحریر این خبر هستیم بازار آزاد آهن در برابر افزایش قیمت مقاومت دارد. خبرهای داغ از بازار آهن را با ما دنبال کنید.
منبع: تحلیل بازار