به گزارش میمتالز، روزها و ماههای دشواری است. نه امروز و دیروز که مدت مدیدی است که فشارها بر تولید، تولید کننده و کارگر بیشتر و بیشتر میشود. فشارهای اقتصادی بین المللی که هر روز بخشی از داشتهها و امیدها را از کف برده و هر لحظه ادامه راه را برای تک تک اقشار مظلوم جامعه ایران سختتر نموده است. شیوع ویروس کرونا و محدودیتهای ناشی از آن، نه تنها بسیاری را در داغ عزیزانشان نشانده که با تعطیلیها و رکود فزاینده اقتصادی، مشاغل مختلف را با بحرانهای بعضاً جبران ناپذیر مواجه ساخته است. کارگران به عنوان نیروی محرکه اقتصاد و صنعت کشور روزهای سختی را سپری میکنند.
صنایع مادر کشور که موتور پیشران اقتصاد به حساب میآیند، حالا با تعطیلی و دورکاری و کاهش نیروی انسانی مواجهند که خواه ناخواه سرعت و شدت تولید را میکاهد و تن خسته اقتصاد بیمار میهن را خستهتر از پیش میکند. کمبود مواد اولیه و دشواریهای تامین آن، تورم افسار گسیخته و افزایش باورنکردنی هزینه ها، پیچیدگیهای موجود در برقراری ارتباطات بین المللی و ... همه و همه نفس صنعت را به شماره انداخته اند. عدم دسترسی به فناوریهای پیشرفته و محصولات وابسته به آنها که در بسیاری از نقاط صنعت، میتواند موجب تعطیلی و توقف تولید و حرکت صنایع کلیدی کشور شود، مشکلی است که در چنین اوضاع و احوال بحرانی، میتواند به کابوسی برای صاحبان صنایع و مدیران و نیروهای زحمتکش بخش بزرگی از صنعت کشور بدل شود.
لیکن در میان همه این تاریکیها و دردها، تنها روزنه امید را در همت و دانش جوانان سرزمین میتوان یافت که امیدها را زنده میکنند و جوانههای نو شکفته را بر پیکره بیمار این درخت کهنسال به شکفتن وا میدارند. آری، با وجود همه سختیها و محدودیت ها، این جوانان سخت کوش وطن بودند که از کوشش بی دریغ نایستادند و دست بر زانو زدند و هر یک گوشهای از این سنگینی را بر دوش کشیدند تا شکست را باور نکنیم.
در روزهایی که صنایع عظیم فولاد و نفت و گاز کشور در انتظار کابوس توقف بودند، این جوانان نخبه کشور بودند که با تلاشهای شبانه روزی و تکیه بر توانمندیهای خود، هر روز قلهای از دانش را فتح کردند و یکی از دغدغههای کشور را در خصوص عدم دستیابی به فناوریهای فوق پیشرفته جهان، به آرامش بدل ساختند. کارگران غیوری که دردها را بر جان خریدند و با هدف والای مشترک، از پای نیفتادند و در کنار دانشمندان و نخبگان وطن کوشیدند تا هیچ چرخی از حرکت نایستد و دردی به دردهای وطن نیفزاید.
دست به دست هم دادند که حال که فریاد بر آورده ایم «ما میتوانیم» فریاد در گلویمان نخشکد و از میدان به در نرویم. ایستادند و مردانه جنگیدند. زن و مرد، پیر و جوان، همه و همه بغضها را فرو خوردند و اشکها را مهلت جاری شدن ندادند و کاری کردند کارستان.
دست مریزاد.
صنایع کشور یکی پس از دیگری به سویمان شتافتند و قول پشتیبانی گرفتند. میخواستند بدانند که اگر مردانه پای در میدان بگذارند، هستیم یا نه. یا علی گفتیم و قدم در راه بی برگشت گذاشتیم و باور کردیم که «همت هر چه کرد از پیش برد». دانشمندان و نخبگان از یک سو آزمودند و ساختند و شکست خوردند و آموختند و باز آزمودند و اصلاح کردند و آزمودند و ساختند و ... تا به هدف رسیدند. کارگران نیز شانه به شانه و خستگی ناپذیر ایستادند و کوشیدند و کوشیدند و کوشیدند.
اکنون، وقتی هر روز محصولاتی است که روزی رویای ساختشان هم بلند پروازانه به حساب میآمد، تریلی تریلی از درب کارخانه راهی میشوند به سوی کارخانجات عظیم فولاد و پالایشگاه و پتروشیمی، لبخندی از رضایت بر لبها مینشیند و خستگی از تن به در میرود که میدانیم هستند مردان و زنان غیرتمند دیگری که در آن کارخانجات میکوشند و میکوشند و میکوشند تا نور امید زنده بماند.
هنوز هم سختیها هستند. هنوز هم درد پنجه بر استخوان میکشد. هنوز هم آه از نهاد بر میآورد سنگینی این روزهای زندگی.
اما خوشا به غیرت مردان و زنانی که نه شعار دادند و کسی صدایشان را شنید، نه سیاست ورزیدند و نه خلف وعده، نه دروغ گفتند و نه تزویر کردند، عرق ریختند و کوشیدند و ساختند.
روز جهانی کارگر را از صمیم قلب بر همه زحمتکشان و غیور مردان و دلیر زنان صنعت کشور تبریک میگویم.
حسن نوایی