به گزارش میمتالز، روند نزولی نرخ ارز به ویژه دلار مشهود بوده است. کاهش نرخی که دلار را به کانال بیست هزار تومانی رسانده است. محمد لاهوتی؛ رییس کنفدراسیون صادرات ایران در خصوص این روند و عقب نشینی چند کاناله در روزها و هفتههای گذشته با اشاره به اینکه موضوع کاهش نرخ ارز در هفتههای گذشته دلایل متعددی دارد، گفت: اول اینکه طبق یک سنت دیرینه، دولتها در اتمام کارشان علاقه دارند که بتواند حداقلِ افزایش نرخ ارز را در کارنامه عملکرد خودشان نشان بدهند و دولت دوازدهم هم متاسفانه به دلیل گرفتاری در شرایط تحریمهای ظالمانهای آمریکا شاید بیشترین حجم افزایش نرخ ارز را در دوران خودش ناخواسته تجربه کرده و در شرایط فعلی که پایان دولت است، علاقهمند است که این فاصله را به حداقل موجود برساند، لذا یک بخشی از کاهش نرخ میتواند از این بابت باشد که به هر حال همان مدیریت شناور، یک مقدار تاثیر خود را بیشتر کرده است.
وی افزود: نکته دوم سیگنالهای مثبتی است که از بحث نشست وین مطرح میشود و احتمال توافق هستهای و برگشت آمریکا به برجام هست که خوب این از نظر جو روانی در کنار فعالیتهای دولت میتواند تاثیر مثبتی بر بازار داشته باشد و کاهش نرخ ارز را در پیش بگیرد و نکته سوم این است که به هر حال اگر این توافقات به سرانجام برسد منابع زیادی از وجوه بلوکه شده ایران آزاد خواهد شد و قطعاً میتواند در کاهش قیمت ارز تاثیر گذار باشد؛ لذا این سه فاکتور دلایل عمده کاهش نرخ ارز طی هفتههای گذشته است.
رییس کمیسیون تسهیل تجارت و توسعه صادرات در ادامه این گفتگو، در خصوص تقویت پول ملی اظهار داشت: قطعاً هر شهروندی علاقمند است که پول کشورش یک پول قدرتمند باشد و در برابر سایر ارزها از قدرت بالایی برخوردار باشد، ولی بالا رفتن قدرت خرید و ارزش پول ملی با تزریق منابع ارزی اتفاق نمیافتد، در اصل اگر با تزریق منابع ارزی بدون در نظر گرفتن مهار تورم و کنترل نقدینگی باشد قطعاً میتواند همان اتفاقی رخ دهد که در سنوات گذشته رخ داد و علیرغم ارز پاشی که توسط دولت اتفاق افتاد نرخ ارز کماکان افزایش داشت و فقط یک سری از منابع ارزی کشور از بین رفت و دولت را در بزنگاهی که نیازمند منابع ارزی بود با کمبود ارز مواجه کرد.
لاهوتی افزود: پس بنابراین تقویت ارزش پول ملی، فقط با کاهش نرخ ارز نیست بلکه در مقابل باید تورم و نقدینگی کنترل شود و در نهایت خود به خود منجر به کاهش نرخ ارز و افزایش قدرت پول ملی خواهد شد و نکته آخر اینکه به هر حال دولت باید این توجه را داشته باشد که امروز چنانچه نرخ ارز بر اساس واقعیتهای موجود تعیین نشود و فقط با تزریق ارز و افزایش منابع اتفاق بیفتد اولاً این کار کوتاه مدت خواهد بود و به محض تغییر دولت مجددا نرخ ارز افزایش پیدا خواهد کرد. ثانیاً این کاهش نرخ ارز به دلیل چسبندگی بازار که معمولاً در بحث افزایش، سریع اتفاق میافتد، ولی در کاهش، چنین سرعتی وجود ندارد، قیمتها کاهش پیدا نخواهد کرد.
نکته سوم اینکه با کاهش تصنعی و غیر واقعی نرخ ارز که بعضا شنیده میشود که ارقامی مطرح میشود که خارج از فاکتورهای اقتصادی است قطعاً میتواند به خروج سرمایه، افزایش قاچاق و کاهش صادرات و تولید دامن بزند؛ بنابراین نگه داشتن نرخ ارز در یک بستر مناسب بر اساس واقعیتهای اقتصادی قطعا میتواند کمک کننده باشد، ولی اگر کاهش آن بیشتر از واقعیتها باشد قطعا میتواند تخریب کننده باشد.