به گزارش می متالز؛ بررسی نظام تعرفه گذاری قیمت اوج بار در بسیاری از کشورها نشان میدهد که میتوان نظامهای تعرفه گذاری برق در این کشورها را به 4 دسته کلی تقسیم کرد که عبارتند از: از الف)روش زمان استفاده (TOU) ، ب)روش قیمت لحظهای واقعی (RTP) ، ج)قیمت بحرانی اوج بار (CPP) و د)تخفیف کاهش اوج بار (PTR).
همچنین استفاده از دو روش در کنار هم و به خصوص ترکیب روش زمان استفاده با قیمت بحرانی اوج بار در بسیاری از کشورها متداول است. بهکارگیری هر کدام از این روشها بسته به زیرساختهای فنی و همچنین شرایط اقتصادی و اجتماعی هر کشوری دارد و بنابراین در ایران نیز لازم است ضمن درنظرگرفتن شرایط مختلف از جمله وضعیت اقتصادی و فرهنگی مردم، از یک روش مناسب استفاده شود.
بدون شک یکی از ابزارهای مهم برای کنترل مصرف برق در زمان اوج بار، استفاده از یک مدل مناسب قیمتگذاری برق است. نتایج مطالعات اندیشکدههای معتبر در آمریکا نشان میدهد که استفاده از مدلهای قیمتگذاری مختلف بین 3 تا 55 درصد بر کاهش مصرف برق در زمان اوج بار موثر بوده و میزان تاثیر آنها نیز با بهبود زیرساختهای مربوطه افزایش یافته است. خلاصه روشهای قیمتگذاری برق در چندین ایالت امریکا و کانادا در شکل زیر آورده شده است. برای اطلاعات بیشتر به مقالات پروفسور فرخی و همکاران مراجعه کنید.
با توجه به شکل زیر کاملا مشخص است که موثرترین روش استفاده از مدل قیمتگذاری بحرانی (CPP) بوده و استفاده از این مدل با تکنولوژیهای مناسب میتواند حتی تا بیش از 50 درصد بر کاهش مصرف برق در زمان اوج بار موثر باشد.
نظام تعرفه گذاری کنونی کشور بدین صورت است که علاوه بر پلکانی بودن تعرفههای برق خانگی، در مناطق عادی به مقدار 45 تومان بر هر کیلووات ساعت مصرف در ساعات اوج بار به قبوض برق اضافه شده و به میزان 22.5 تومان بر هر کیلووات ساعت نیز در زمان کمباری به آنان تخفیف داده میشود. اعداد جریمه و تخفیف نیز برای مناطق گرمسیری 1 و 2 با ضرایب و محاسبه میشود.
با توجه به مدل قیمتگذاری فعلی به نظر میرسد که استفاده از جریمه و تخفیف فعلی بر مبنای روش زمان استفاده(TOU) طراحی شده اما در عمل خلاف آن رخ میدهد. در روش زمان استفاده بایستی «نسبت قیمت اوج برق به کمباری» برای همه مشترکین یکسان باشد اما به علت ثابت بودن اعداد جریمه و تخفیف و پلکانی بودن تعرفههای فعلی برق خانگی، «نسبت قیمت اوج برق به کمباری» برای مشترکین کممصرف برابر 4 و برای مشترکین پرمصرف حدود 0.5 است. نتیجه این شیوه قیمتگذاری این میشود که درصد جریمه اوج بار نسبت به کل بهای برق برای مشترکین پرمصرف بسیار کمتر از مشترکین پرمصرف است. این موضوع به خوبی در شکل زیر مشاهده میشود.
همچنین بایستی به این نکته نیز توجه کرد که چون بیشتر مشترکین به مطلق جریمه منهای تحفیف(در زمان کمباری) در قبوض خود توجه دارند، اثر جریمه اوج بار بر نحوه مصرف مشترکین در شرایط فعلی کمتر هم میشود.
قیمت گذاری برق در زمان اوج بار در حالی به نفع مشترکین پرمصرف است که مشکل اصلی صنعت برق از این مشترکین ناشی میشود و نه عموم مردم. با توجه به داده های مصرف بخش مشترکین در بخش خانگی میتوان گفت که مصرف برق 80 درصد از مردم در حد الگو بوده اما 20 درصد از مشترکین خانگی چندین برابر دیگران برق مصرف کرده و مصارف بیرویه بحران ساز میشوند.
با توجه به اطلاعات توزیع قبض مشترکین، 20 درصد از مشترکین مناطق عادی حدود 42 درصد از برق خانگی این مناطق را به خود اختصاص دادهاند. توزیع ناهمگن مصرف برق در استانهای جنوبی کشور وضعیت وخیمتری دارد به طوری که 20 درصد از مشترکین این استانها بیش از 50 درصد از برق بخش خانگی این استانها را مصرف میکنند. با توجه به این دادهها میتوان گفت که اگر مصرف برق مشترکین پرمصرف در فصل تابستان نیز مانند سایر مردم میبود آنگاه بیش از 8000 مگاوات از توان مصرفی کل کشور کاسته شده و نه تنها خاموشی برق در کشور اتفاق نمیافتاد بلکه صادرات برق نیز به کشورهای همسایه نیز قطع نمیشد. مشترکین پرمصرف نه تنها بهای برق خود رابه طور کامل پرداخت نمیکنند بلکه در مناطق عادی، یارانه یک درصد مشترک بسیار پرمصرف نسبت به مشترک با مصرف حداقلی بیش از 65 برابر است! همچنین متوسط یارانه 20 درصد از مشترکین پرمصرف نسبت به متوسط 80 درصد مشترکین بیش از 2.5 برابر است.
با توجه به مطالب گفتهشده کاملا واضح است که نظام تعرفهگذاری فعلی برق در زمان اوج بار بر خلاف عدالت بوده است و از منطق علمی پیروی نمیکند و در نتیجه اصلاح آن ضرورت دارد.
با استفاده از تجربههای موفق دنیا در زمینه قیمتگذاری برق در زمان اوج بار، بایستی یک الگوی بومی و متناسب با شرایط کشور طراحی کرد. باید به هنگام قیمتگذاری به این نکته توجه داشت که غالب مشترکین کممصرف در زمان اوج بار از حداقل وسائل ضروری استفاده میکنند و نبایستی انتظار داشت که میزان مصرف خود در زمان اوج بار را چندان کاهش دهند. حال آنکه مشترکین پرمصرف میتوانند با اصلاح رفتار خود و اجتناب استفاده از وسائل غیرضروری در زمان اوج بار، توان مصرفی خود را در زمانهای حساس کاهش داده و یا اینکه بهای واقعی برق خود را در زمان اوج بار پرداخت کنند.
از آنجایی که اختلاف توان مصرفی در فصول سرد و گرم بسیار بالا بوده و تامین برق مردم در تابستان با مشکل مواجه است، بهترین مدل برای شرایط فعلی کشور، قیمتگذاری بحرانی برق در فصل تابستان است. اما از طرفی اعمال این مدل به همه مردم باعث فشار اقتصادی و نارضایتی عمومی شده و علاوه بر ناعدالتی، غیرقابل اجرا هم خواهد بود. به همین دلیل راهکار صحیح، استفاده از مدل قیمتگذاری بحرانی همراه با الگوی مصرف است.
در همین راستا میتوان الگوی مصرف برق در زمان اوج بار را طوری تعیین کرد که 80 درصد از مشترکین داخل الگو قرار گرفته و حداکثر 20 درصد از مشترکین، خارج از الگوی مصرف باشند. همچنین لازم است الگوی مصرف برق برای هر اقلیم آب و هوایی و به طور جداگانه تعیین شود. پس از تعیین الگوی مصرف برق لازم است تا قیمت برق مصارف بالای الگو افزایش یافته و به مقدار واقعی نزدیک شود. در صورت اجرای این مدل یا مشترکین پرمصرف نسبت به اصلاح رفتار خود اقدام میکنند و یا اینکه بهای واقعی برق خود را پرداخته و درآمد حاصل از آن صرف توسعه تجهیزات فرسوده شبکه برق کشور میشود. در نتیجه بخش قابل توجهی از بحران برق در سال آتی کاسته شده و در صورت متنوعسازی راهکارها میتوان به کلی بر بحران برق سال آینده غلبه کرد.
اظهارات وزیر نیرو و دیگر مسئولان این وزارتخانه نشان میدهد که وزارت نیرو عزم جدی برای واقعی نمودن قیمت برق مشترکین پرمصرف دارد و در همین راستا و با هدف جلوگیری از بحران برق در سال آتی، طرحهای مشابهی را هم به هیات دولت و شورای اقتصاد ارائه کرده و هم اکنون نیز منتظر اخذ مجوز از این نهادها است. اما با توجه به نفوذ مشترکین پرمصرف بایستی دید که آیا هیات دولت با واقعی سازی قیمت برق مشترکین پرمصرف، اقدامات گذشته خود را جبران میکند یا اینکه با دادن رانت یارانه برق به افراد پرمصرف همچنان کشور و به خصوص بخش تولیدی را فدای این چند درصد از مردم خواهد کرد؟
یادداشت از ابراهیم شاه حسینی، کارشناس انرژی