به گزارش میمتالز، ورود به حوزه تولید عناصر نادر خاکی از جمله آنتیموان جزو اولویتهای اصلی سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) بوده است. اهمیت استراتژیک این عناصر باعث شد اکتشاف و بهره برداری از این ذخایر در دستور کار ایمیدرو قرار بگیرد. ایران با توجه به اهمیت عناصر استراتژیک در صنایع هایتک به سمت بهره برداری از این ذخایر رفته و آنتیموان را به مرحله تولید شمش رسانده است.
دراین رابطه در بهار ۱۳۹۵ ایران با بهره برداری از نخستین واحد پایلوت تولید شمش آنتیموان در منطقه «سفیدآبه» استان سیستان و بلوچستان، به جمع ۸ کشور تولیدکننده این شمش در دنیا پیوست.
تولید چنین شمشی باتوجه به قیمتهای جهانی آن و همچنین شرایط تحریم نقش مهمی در تامین نیاز داخل و همچنین درآمدهای ارزی ایفا میکند. از سویی دیگر باتوجه به روابط تجاری میان ایران و چین صادرات این محصول به کشور اژدهای زرد میتواند در ارزآوری غیر نفتی نقش مهمی ایفا کند.
اما اینکه چرا قرعه به نام گل گهر افتاده و شرکت تهیه و تولید مواد معدنی راهبری کارخانه تولید شمش آنتیموان سفیدابه را به این شرکت واگذار کرده سوالی است که جوابش را میتوان در نگاهی به عملکرد چندسال اخیر گل گهر پیدا کرد.
شرکت معدنی و صنعتی گل گهر در سالهای اخیر با سرمایه گذاری در زنجیره ارزش فولاد توانست شعار از معدن تا فولاد را محقق نماید. امروز گل گهر اولین تولیدکننده کنسانتره سنگ آهن کشور است که نقش مهمی در تامین مواد اولیه واحدهای فولادی ایفا میکند. در کنار این موضوع با سرمایه گذاریهای درست و کارشناسی و همچنین بومی سازی تکنولوژی و عدم وابستگی به واردات، سهم ۴ درصدی در تولید شمش فولاد دارد و تلاش میکند این سهم را افزایش دهد.
اما در این میان افزایش سوددهی باعث شده گل گهر سرمایه گذاریهای خود در حوزه ماشین آلات و اکتشافات و توسعه زنجیره ارزش را بالا ببرد. از سویی دیگر برنامههای توسعهای این مجموعه تمایل سهامداران را افزایش داده درنتیجه سرعت اجرای طرحها بالا میرود. سرمایه گذاری گل گهر در طرح ملی انتقال آب خلیج فارس در کنار طرحهای توسعهای معدنی و فولادی نمونهای از توان این مجموعه برای تامین نقدینگی است.
درنتیجه واضح است که چنین توانایی باعث شد شانس راهبری کارخانه شمش آنتیموان به گل گهر برسد. این تصمیم را میتوان جزو برون سپاریهای دولت برای توسعه هرچه بیشتر بخش معدن تلقی کرد.
البته چنین تصمیمی بازی «برد-برد» خواهد بود که شاید دستاورد بیشتری برای گل گهر به همراه داشته باشد. حضور گل گهر در این مجموعه و راهبری آن در مسیر توسعه میتواند مسیری برای ورود به دیگر پروژههای مهم معدنی باشد که سکان هدایتش به این شرکت کرمانی واگذار شود. از سویی دیگر افزایش درآمد در چنین بخشهایی توان سرمایه گذاری گل گهر برای توسعه هرچه بیشتر در منطقه را افزایش میدهد و منطقه گل گهر را به اهداف پیش بینی شده یعنی تبدیل به منطقه ویژه اقتصادی و قطب تولید سنگ آهن و فولاد نزدیک خواهد کرد.
اما آن طور که پیداست مجموعه سازمانهای دولتی همچنان شرکتهای زیرمجموعه خود را برای اجرای پروژههای استراتژیک و مهم ترجیح میدهند. این موضوع شانس حضور بخش خصوصی در حوزه معدن که در زمینه تعامل خارجی توانمندی بیشتری به همراه دارند را کاهش میدهد. اما شرکتهای بزرگ مانند گل گهر میتوانند با تعامل و ایجاد کنسرسیومهای معدنی بخش خصوصی را وارد بازی توسعه کنند.
منبع: دنیای معدن