منحنی بازده خطی است که نرخ بهره اوراق قرضه با کیفیت اعتباری مشابه اما سررسیدهای مختلف را در طول زمان به نمایش در میآورد. در بازار آمریکا پرکاربردترین منحنیهای بازده از مقایسه بازده اسناد خرانه سه ماهه، دو ساله، 5 ساله، 10 ساله و 30 ساله به دست میآید. منحنیهای بدست آمده از مقایسه بازده اسناد مذکور، به عنوان معیاری برای سایر انواع بدهی از جمله نرخ وام رهنی یا نرخ استقراض از بانک استفاده می شود.
شکل ظاهری منحنی بازده نمایی کلی از وضعیت تغییرات آتی نره بهره و فعالیتهای اقتصادی را فراهم میکند. سه شکل کلی برای منحنی بازده قابل تصور است که شامل منحنی بازده عادی (normal)، تخت (flat) و معکوس (inverted) میشود.
منحنی بازده عادی یا نرمال منحنیای است که در آن اوراق با سررسید بلندمدت دارای بازدهی بالاتری نسبت به اوراق کوتاهمدت هستند. علت اصلی بالاتر بودن بازدهی اوراق بلندمدت، ریسکهای بیشتری است که این اوراق تا زمان سررسید با آن روبرو هستند که از جمله این ریسکها میتوان به ابهامات پیشروی نرخ بهره در آینده اشاره کرد.
منحنی بازده تخت وضعیتی را منعکس میکند که بازده سررسیدهای مختلف بسیار نزدیک هستند. این وضعیت میتواند گویای تغییر وضعیت اقتصادی در آینده نزدیک باشد. در این میان، در نمودار معکوس، نرخ بازده کوتاهمدت از بازده بلندمدت پیشی میگیرد.
منحنی بازده معکوس وضعیتی در فضای نرخ بهره است که در آن ابزار بدهی بلندمدت (برای مثال، اوراق قرضه دولتی یا اسناد خزانه) بازدهی کمتر از ابزار کوتاهمدت دارد. این نوع از منحنی بازده، نادرترین نوع در میان سه نوع منحنی کلی بازده به حساب میآید و به عنوان ابزاری برای پیشبینی رکود اقتصادی به کار میرود.
وضعیت معکوس جزئی به وضعتی گفته میشود که تنها برخی از اوراق کوتاهمدت (برای مثال اوراق 5 یا 10 ساله) بازدهی بالاتری از اوراق 30 ساله دارند و وضعیت معکوس کلی نیز حالتی است که تمام اوراق کوتاهمدت بازده بالاتری را نسبت به اوراق بلند مدت منعکس میکنند.
به صورت تاریخی منحنی بازده معکوس در بسیاری از مواقع در برآورد رکود اقتصادی آمریکا موفق عمل کرده است. به همین دلیل از این نمودار به عنوان معیاری دقیق برای پیشبینی تغییر چرخههای تجاری مورد استفاده قرار میگیرد.
به صورت عادی نرخ بازده اوراق با درآمد ثبت بلند مدت بالاتر از نرخ اوراق کوتاه مدت است. نرخ بازده بالاتر اوراق بلند مدت ناشی از پریمیوم ریسک بالاتری است که این اوراق تا زمان سررسید با آن روبرو هستند. با این وجود نرخ این اوراق ممکن است در برخی از شرایط روندی نزولی را تجربه کند. برای مثال در صورتی که چشمانداز رشد اقتصادی ضعیف باشد، این امر میتواند دورنمای نرخ بهره را نیز نزولی کند. در شرایط تعضیف اقتصاد، نرخ بهره پایینتر به معنای انجام سیاست انبساطی و محرک رشد اقتصادی خواهد بود. در چنین شرایطی اوراق قرضه کوتاه مدت بازده بالاتری را نسبت به اوراق بلند مدت ارائه خواهند کرد.
شکل منحنی بازده با توجه به وضعیت اقتصادی تغییر میکند. منحنی عادی نشان دهنده این است که اقتصاد به روند رو به رشد خود ادامه میدهد و منحنی معکوس پیام نزدیک شدن اقتصاد به وضعیت رکودی را به همراه دارد. رابطه مذکور میان بازده و وضعیت اقتصادی را می توان از این طریق توجیه کرد که با انتشار قرضه بلند مدت با بازده پایین، دولت و کسب و کارها در حال تلاش برای جذب سرمایه لازم در نرخ های بهرهای هستند که در شرایط تضعیف اقتصاد بتوانند از عهده پرداخت آن برآیند.
آنچه به تغییر نرخ بازده اوراق در بازار منجر می شود، تغییر در تقاضای سررسیدهای مختلف این اوراق است. زمانی که اقتصاد به سوی رکود در حرکت است، سرمایه گذاران علاقه دارند به سوی اوراق بلند مدت حرکت کنند تا از این طریق برای سالهای اینده بازدهی برابر با بازده فعلی را بدست آورند. در پی این امر تقاضا برای اوراق بلند مدت بالا میرود و همین امر منجر به افزایش قیمت این اوراق شده و بازده آنها پایینمیآید. در مقابل سرمایهگذاران کمتری علاقهمند به خرید اوراق کوتاه مدت هستند و همین امر کاهش قیمت و افزایش بازدهی این اوراق را به همراه دارد.