به گزارش میمتالز، فکت نخست: پیدا کردن شغل و ماندن در آن این روزها، برای بسیاری از جوانان، به یک رویای دست نیافتنی تبدیل شده است؛ با وجود این همان برخی که میتوانند برای خود-با هرترفندی که میدانیم- کاری دست وپا کنند، ریسک ازدواج را آنهم با دختری شاغل، میپذیرند، اما با دستمزد هر دو نفرشان و کمک والدین، تنها میتوانند بخشی از وسایل ضروری زندگی را تهیه کنند. به همین دلیل غیرضروریها را یک جوری سرهم بندی کرده و میگذرند؛ یکی از غیرضروریها، خرید سرویس طلای بدلی برای عروس است.
فکت دوم: اغلب طلافروشان بازار، از کسادی بازار گلهمندند؛ هم به دلیل گرانی بسیارطلا و هم بیکاری و عدم توانایی مردم برای خرید. بنابراین، بازار طلای ما که رونق آن «ریشه در تاریخ» دارد، خلوت است و اگر مشتری به سراغ طلافروشی برود، اغلب قصد اجاره طلا فقط برای یک شب را دارد تا جلوی فامیل، شأن عروسش را حفظ کند!
فکت سوم: دهه نود، برای اغلب مردم ما، آغاز افزایش تورم، افزایش روزبهروز و حالا لحظه به لحظه قیمتها، افزایش بیکاری، کاهش ازدواج و زادآوریست. در این دهه، اقشار متوسط کم کم برای تامین مایحتاج زندگی، شروع میکنند به فروختن طلا و یا گرو گذاشتن آن در بانک کارگشایی. بانکی که قدمتی صد ساله (تاریخی) دارد و با گرو گرفتن ۳۰ گرم طلای متقاضی-ترهین طلا- تا سقف دو میلیون و ۲۰۰ هزار تومان و در قبال ۱۰۰ گرم طلا، ۲۰ میلیون تومان وام «قرضالحسنه»! میدهد. این شرایط البته برای افرادی مناسب است که تحت هیچ شرایطی نمیخواهند طلای بسیار گران شده خود را بفروشند و نیاز کمتری به پول دارند و با همین مقدار کارشان راه میافتد.
فکت چهارم: مدتی است بانکهای مختلف هم وارد عرصه ترهین طلا شدهاند؛ البته این بانکها، درصورت تماس تلفنی این مسئله را انکار میکنند، اما با یک جست وجوی مختصر در اینترنت، میتوان اطلاعات بسیاری از سایت همین بانکها در مورد «گواهی سپرده سکه» و نه طلای ساخته شده به دست آورد. «گواهی سپرده سکه طلا»، برگهای است شامل دارایی فیزیکی سکه طلا؛ با این تفاوت که مالک بهجای نگهداری سکه به صورت فیزیکی، برگهای را که به نام او منتشر شده و قابلیت نقل و انتقال در بورس! را دارا ست، نگهداری میکند و سکه خود را به خزانه سکه بانک تحویل میدهد. با این «گواهی سپرده» میتوان از بانک مذکور انواع تسهیلات بانکی را دریافت کرد. از آنجا که دیگر اغلب کارمندان رسمی کشوربازنشسته شدهاند وآنانی که باقی ماندهاند، قبلا ضامن شدهاند؛ بانک سکه متقاضی را بلوکه میکند و به این ترتیب، مشکل پیداکردن ضامن حل میشود!
فکت آخر: در مورد اینکه بیکاری، از کجای «تاریخ» سرزمین ما آغاز شده، اطلاعی نداریم؛ ما تنها به همان دهه نود و وقایعی که درطول آن آغاز شده و ادامه دارد، بسنده کردیم و خواستیم بگوئیم وضع مردم چنان ناگوار است که نه توان دل کندن از طلای خود را دارند و نه میوانند بدون طلا، وامی تهیه کنند و بانکها هرطور شده، بخشی از اموال مردم را به قیمتی اندک، گرو میگیرند. دهه نود هم طبعا محصول سه دهه قبل از خود است. اگر این چهل و چند سال را «تاریخ» مورد نظر رئیس مجلس حساب کنیم، آنگاه پرسش مهم این است که چگونه قرار است این بیکاری و عقبماندگی «تاریخی» با قدمت چهل و چند ساله طی پنج، شش ماه، حل شود و چرا این پنج، شش ماه، تا به امروز، طول کشیده است؟!
منبع: روزنامه اینترنتی فراز