به گزارش میمتالز، نشست رونمایی از کتاب «فساد در نظام سرمایه سالار» در موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد برگزار شد.
بخش نخست این نشست با سخنرانی فرشاد مومنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی (ره) برگزار شد.
در بخش دیگر این نشست سیدمحمد بحرینیان پژوهشگر اقتصادی و صنعتی در این نشست در ابتدای سخنان خود گفت: در برخی دورههای جایزههای نوبل همزمان به دو اقتصاددان داده شده که از دو مکتب فکری متفاوت هستند، اما چرا ما در ایران فقط به یک نوع دیدگاه اقتصادی چسبیده ایم؟ پاسخ این است که جهان در برخورد با دیگاه نخبگان در یک فضای سیاه و سفید نگاه نمیکند و فکر نمیکند فقط با یک نظر میتوان به بهروزی رسید. ما ۱۲۰ سال زمان طلایی توسعه را از دست داده ایم و کشور به وضعیتی رسیده است که هیچ عقل سلیمی آن را مطلوب نمیداند، اما ما نمیخواهیم سوال کنیم که در این سالها با استفاده از مزیت منابع طبیعی در کجای دنیا ایستاده ایم؟
وی افزود: یک کاری ما در دفتر پژوهشهای اقتصاد و توسعه کردیم که ببینیم چند درصد وامهای اعطایی به کجاها پرداخت شده است. در کشوری که از سال ۱۳۸۵ با تحریمهای جدید روبرو شده است، سهم ساختمان و مسکن از تسهیلات اعطایی ۲۳.۴ درصد بوده است و در سال ۱۳۹۰ این رقم به سی درصد رسیده است بعد میگویند ما تسهیلات را به غیر مولدها نداده ایم! در سال ۱۳۸۴ سهم صنعت و معدن از تسهیلات کشور ۳۱.۶ درصد بوده و سال ۱۳۹۷ این مقدار به ۱۶.۲ درصد میرسد. من نمیدانم مسئولان نظام پولی کشور چطور میگویند ۶۸ درصد منابع تسهیلاتی کشور برای سرمایه در گردش بخش صنعت داده ایم؟ اصل آن این است که شما بگویید چنددرصد منابع مالی را به بخش صنعت داده اید؟ سهم بازرگانی و خدمات از تسهیلات نظام بانکی از ۲۷.۴ درصد در سال ۱۳۸۴ به ۵۲.۵ در سال ۱۳۹۷ رسیده است که از این تایخ به بعد نیز دیگر آمار را منتشر نمیکنند.
بحرینیان خاطرنشان کرد: یک کار خوب بانک مرکزی کرده است که از سال ۹۷ تا ۱۴۰۰ لیست دریافت گنندگان ارز دولتی را منتشر کرد که نشان دهنده یک فاجعه است. در سال ۱۳۸۹ وزارت صمت گزارش عملکرد خود را منتشر کرده است و لیست سرمایه گذاریهای ارزی را ارائه داده است. یک شرکتی مجوز اخذ سرمایه گذاری خود را میگیرد و ۱۱ میلیون و ۹۷۶ هزار دلار تحت عنوان سرمایه خارجی میآورد. در همان سه دوره سه ساله همین شرکت ۱۳۰ میلیون ارز گرفته است که ۱۲۲ میلیون دلار آن ۴۲۰۰ تومانی بوده است.
یک شرکتی دیگر در همان سال ۳۹.۴ میلیون دلار ارز آورده است و در سه ساله ۹۴ تا ۹۶ بیش از ۳۷۰ میلیون دلار ارز برای واردات مواد اولیه در صنایع غذایی گرفته است که از این میان ۳۴۶ میلیون دلار با نرخ ۴۲۰۰ تومان است. بعد از برجام یک شرکت آمریکایی خدماتی از طریق امارات چیزی حدود ۱۸ میلیون دلار برای سرمایه گذاری میآورد، اما حدود بیش از ۸۰۰ میلیون دلار ارز گرفته است. میگویند خدمات جزو تولید است، بله اگر خدمات زاییده تولید داخل باشد روی فرق سر ما جادارد، اما آیا خدمات زاییده تولید خارج هم همینطور است؟
این پژوهشگر صنعتی افزود: گای استندینگ میگوید سرمایه داری رانتی جهانی، بدهی را دوست دارد. سرمایه گذاران در بازار مالی با ایجاد انواع جدید بدهی رشد و پیشرفت میکنند، زیرا آنها با دریافت سود و وجوهی از سود غنی میشوند. حالا شما سود تقسیمی بانکها و خام فروشان کشور خودمان را ببینید. اخیرا یک پتروشیمی گفته است در ۹ ماهه سال ۱۴۰۰ حدود ۲۵۸ درصد سود خالص داشته است که تعداد این شرکتها یکی دوتا هم نیست. امروز دیدم درباره بورس صحبت میکنند که خوراک پتروشیمی ثابت و کمتر از ۵ هزار تومان شود تا بورس رشد کند. شما به بورس چکار دارید که از صندوق توسعه سرمایههای بین نسلی را به بورس اختصاص میدهید؟ بورس ما اصلا بورس نیست! سرتاپای شرکتهایی که در بورس هستند به ارز وابسته اند! باورتان میشود یک سری شرکت فولادساز در این بدبختیها ارز گرفته باشند؟ یک شرکت بیسکوییت ساز ۳۲ میلیون دلار ارز گرفته است.
بحرینیان در پاسخ به این سوال که چرا گوش شنوایی نیست؟ گفت: استیو جابز بحث انفجار نادانی را مطرح میکند و میگوید من هرکسی که از خودم قدرتر بود را به خط میکردم، چون اگر غیر از این بود انفجار نادانی رخ میداد. نفیو در کتاب هنر تحریمها میگوید هدف اصلی ما از تحریمهای ایران از بین بردن مشاغل حوزه غیر دولتی بود و درست همزمان آمریکا باید توانایی شرکتها و دولت این کشور برای فروش فناوریهای مخابراتی به ایران را افزایش میداد. اخیرا من دیدم یک روزنامه خبرداده است که افزایش واردات تلفن همراه به مرز سه میلیارد دلار رسیده است!
وی در پایان سخنان خود گفت: میخواهم بگویم مسائل کشور ما به اینجا بر میگردد که کوتوله پروری را رواج داده ایم. امیدواریم این مطالبی که گفته میشود به آشکار شدن زوایای بیشتری از ریشههای عقب نگه داشته شدن ایران بینجامد. کشورما قابلیت خروج از این وضعیت را دارد. ما نیرویهای جوان ارزشمندی داریم، اما چه کنیم که تواناییهای تصمیم گیران اقتصادی متاسفانه بسیار ضعیف است و مصادیق آن هم فراوان دیده میشود.