به گزارش می متالز، در سطح جهان، بهطور میانگین بالغ بر 80 درصد کل آلومینیوم مصرفی از منابع معدنی حاصل میشود. هر چند که در طول سالهای آتی انتظار میرود که با افزایش دسترسی به منابع ثانویه (قراضه آلومینیومی) از این میزان کاسته شود، اما همچنان در آینده بلندمدت قسمت عمده مصرف آلومینیوم جهان وابسته به منابع معدنی و آلومینا خواهد بود.
در نمودار 1، مقدار مصرف آلومینا همراه با نسبت مصرف به تجارت آن طی 2 دهه گذشته نشان داده شده است. همانطور که در این نمودار مشاهده میشود، با افزایش مقدار تولید آلومینیوم در سطح جهان، بر میزان مصرف آلومینا نیز افزوده شده است؛ بهطوری که مقدار مصرف این ماده در کل جهان، از حدود 48 میلیون تن در سال 2001، با نرخ رشد متوسط سالانه 5.8 درصدی به حدود 119 میلیون تن در سال 2017 رسید. در حالی که کشورهای غیر از چین، هر سال با افزایش مصرف آلومینا، سهم بیشتری از تقاضای خود را از طریق واردات تامین کردند. چین در روندی متفاوت، سهم واردات آلومینا برای تامین تقاضای خود را بهشدت کاهش داد؛ بهطوری که سهم واردات در تأمین تقاضای آلومینای چین در سالهای اخیر بهحدود 4.1 درصد رسید؛ در حالی که این میزان برای کشورهای غیر از چین بیش از 91.7 درصد بود.
مهمترین دلیل این امر را میتوان در روند توسعه ظرفیتهای بالادستی چین توجیه کرد؛ طی نیمه دوم دهه اول از دوره مورد بررسی که با آغاز سیاستهای مالی انبساطی شدیدی در چین همراه بود، ظرفیتهای بزرگی از ذوب آلومینیوم در این کشور شکل گرفت که سبب شکلگیری مازاد ظرفیت قابل ملاحظهای در این کشور شد؛ روندی که همچنان تا به امروز ادامه دارد. مازاد ظرفیت ذوب، تمایل به توسعه ظرفیت ذوب را کاهش داد؛ بدین ترتیب، بهتدریج سرمایهگذاری به دیگر حلقههای زنجیره تأمین صنعت آلومینیوم معطوف شد. در این بین، چون حلقه تولید آلومینا، پس از حلقه ذوب، دارای بیشترین حاشیه سود است، ظرفیتهای تولید آلومینا در چین شروع به توسعه کردند و این امر باعث کاهش تقاضای آلومینای وارداتی این کشور شد. اما در سایر کشورهای جهان، عمده سرمایهگذاریها در جهت توسعه ظرفیتهای ذوب صورت میگیرد که بالاترین حاشیه سود را در بین بالادستیهای آلومینیوم دارد. این امر باعث میشود تا تقاضای آلومینا افزایش یابد در حالی که برای تامین آن، سرمایهگذاری چندانی صورت نگرفته است و بدین ترتیب مازاد تقاضای شکل گرفته از محل واردات تهیه میشود.