به گزارش میمتالز، اقتصاد ایران به عنوان بزرگترین کشور دارنده منابع هیدروکربوری دنیا به صادرات نفت خام وابسته است، این موضوع موجب شده است آمریکا با اعمال تحریمهای نفتی بر فروش نفت ایران، به دنبال محدودیت در صادرات و آسیب رساندن به اقتصاد و معیشت مردم باشد.
به اعتقاد کارشناسان، «بازارسازی نفت» یکی از راهکارهای ایمنسازی فروش نفت ایران در شرایط تحریم و التهابات بازار است؛ بازارسازی برای فروش نفت ایران بدین معناست که موضوع تحریم از موضوع دوجانبه آمریکا و ایران، به موضوع مورد دغدغه کشور طرف ثالث در تعاملات نفتی ایران تبدیل شود، بدین صورت بازار فروش نفت ایران اثرپذیری حداقلی از بازگشت تحریمها داشته و تداوم مییابد.
در این راستا برای بررسی ظرفیتهای بازارسازی برای صادرات نفت ایران با فریدون برکشلی رئیس دفتر مطالعات انرژی وین به گفتگو نشستیم.
مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:
عربستان و کویت با بازارسازی نفت، جریان صادرات نفت خود را ایمن کردند
چه روشهایی وجود دارد که ایران بتواند در نوسانات و تلاطمات بازار نفت مثل اعمال تحریم یا جنگ اوکراین، سهم خود از بازار نفت را حفظ کند؟
برکشلی: موضوع حفظ سهم بازار همیشه از دلمشغولیهای مهم تمام تولیدکنندگان نفت و اعضای سازمان اوپک بوده است. تولیدکنندگان عمده برای فعالیتهای بازارسازی و حفظ سهم بازار، همواره نقشهراه و استراتژی بلندمدتی را طراحی و اجرا میکنند.
وقتی شرکت نفت آرامکو عربستان، در نوامبر ۲۰۱۹ طرح عرضه اولیه سهام خود را اعلام کرد، پروفایل آرامکو و محورهای ارزشگذاری آن را مطالعه میکردم، دیدم که آرامکو در ۱۹۹۰ یک طرح ۱۰ ساله ارائه کرده بود که طی آن ۲۰ درصد نفت خام آرامکو در ظرفیتهای پالایشی این شرکت در خارج از عربستان، عرضه و پالایش شود.
البته ابتکار اقتصاد سیاسی پالایش در ابتدا توسط کویت عملی شد و این کشور از اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی به نحوی برنامهریزی کرد که شرکت ملی نفت کویت KPC، تا سال ۱۹۸۵ معادل ۳۵ درصد از نفت خام خود را توسط پالایشگاهها و پتروپالایشگاههای متعلق به کویت پالایش کند. در عمل هم حتی فراتر از آن رفت. دیدیم که در جریان حمله صدام به کویت، اقتصاد کویت، در واقعیت مستقل از کویت به عنوان یک کشور به زندگی خود ادامه داد.
حالا در ارتباط مستقیم با سوال جنابعالی یکی از راهکارهای بازارسازی نفت، در اختیار گرفتن ظرفیت پالایشی یا پتروپالایشی در کشورهای مختلف و علی الاخصوص مقاصد اصلی و کریدورهای مصرفی است. در واقع این یک استراتژی است. یک سیاستی نیست که در مواجه با یک شرایط فورس ماژور بتواند عملیاتی شود. برنامههای بلندمدت و استراتژی و نقشه راه لازم دارد.
تجربه سه کشور نفتی در سهامداری پالایشگاههای فراسرزمینی
سهامدار شدن در پالایشگاههای فراسرزمینی از چه سازوکارهایی محقق میشود؟
برکشلی: همانطور که صحبت کردیم در اختیار داشتن ظرفیت پالایشی مهمترین ابزار ضمانت سهم بازار برای کشورهای صادر کننده است. نحوه و مکانیسم آن متفاوت است. به طوری که پیشتر صحبت کردیم، مثلا کویت وارد عملیات ادغام و ترکیب شده است.
الان تقریبا ۳۸ درصد تولیدات پتروشیمی اسپانیا متعلق به شرکت نفت کویت KPC است. زیرمجموعههای KPC در تعدادی از کشورهای اروپایی، از مرحله پالایش تا پمپ بنزین را هم در اختیار دارند. اما آرامکو وارد فعالیتهای عرضه مستقیم نشده و عمدتا در پالایشگاههای بزرگ در کشورهای عمده مصرف کننده سهامدار است.
شرکت ادنوک امارات متحده عربی هم در بازارهای امریکا، کانادا و همچنین روسیه فعال است. ادنوک در خرید و فروش و معاملات سهام شرکت نفت و گاز کشورهای مختلف هم فعالیت دارد. در حقیقت مالکیت پالایشگاه یا سهام پالایشی یکی از ابزارهای مهم کسب و حفظ سهم بازار توسط کشورهای تولید کننده نفت است.
شرکت ملی نفت الجزایر قراردادهای اجاره ظرفیت پالایشی امضا میکند
آیا ایجاد روابط استراتژیک ۲۵ ساله به ایمنسازی فروش نفت کمک میکند؟ اگر بله چطور؟
برکشلی: مدت قرارداد تابعی از مطالعات میدانی در کشور یا منطقه مقصد است. وسعت و کشش بازار مهم است. ارزیابی نرخ رشد تقاضا در کشور مقصد و یا بازارهای بالقوه در کشورهای مجاور به عنوان کریدور زنجیره عرضه حائز اهمیت است. این را مطالعات میدانی باید پاسخ دهد. مهمتر از همه اقتصاد سیاسی انرژی کشور یا کشورهای مورد نظر اهمیت به سزایی دارد.
چه تجربیات دیگری از کشورها وجود دارد که آنها برای تضمین بازار خود از آنها استفاده کردهاند؟
برکشلی: بازار جهانی نفت و انرژی در حال تغییر و تحول است. از همین روی لازم است که عوامل متعددی مورد مطالعه و بررسی قرار گیرند. شرکت نفت سوناتراک الجزایر که عمدتا نفت خام سبک و ال. پی. جی تولید و به مدیترانه و اروپا صادر میکند، با تعدادی از پالایشگاهها، قراردادهای میان مدت و کوتاهمدت، یک تا پنج سال دارد. زیرا که قیمت نفت خامهای سبک نوسانات بالایی دارد.
در حقیقت قراردادهای الجزایریها، مثل اجاره ظرفیت پالایشی است. یعنی تملک ظرفیت محسوب نمیشود. این رویه ممکن است که دایما در حال تغییر باشد. مثلا همین حالا که به دلیل مسایل اوکراین، قیمتها بالا رفته و تقاضای نفت خامهای سبک و نزدیک به گاز افزایش یافته، الجزایر در حال تغییر قراردادهای قبلی و عرضه به پالایشگاههایی است که قیمت بالاتر پرداخت میکنند.
شرکت ملی نفت لازم است که یک استراتژی و نقشه راه بلندمدت برای فعالیتهای پالایشی و پتروشیمی خود در سطح بینالمللی طراحی کند. البته طرحهای مفصلی نوشته شدند و موجودند، اما لازم است که عزم جهانگرایانه ملی نفتی شکل گیرد.
منبع: خبرگزاری فارس