به گزارش می متالز، ایرج موسوی؛ مدیر بازرگانی هلدینگ سیمان غدیر در خصوص تاثیر افزایش قیمت سیمان بر روند سودآوری شرکتها بیان کرد: بهای تمام شده سیمان رشد چشمگیری داشته و به نظر میرسد با ادامه شرایط کنونی، روند افزایش هزینهها در سال آینده با شیب بیشتری حرکت کند. بنابراین میتوان گفت افزایش نرخ ۲۰ درصدی سیمان، حداقل افزایش نرخ است که میتوان برای این محصول اعمال کرد. افزایش قیمت سیمان تاثیر مثبتی بر رشد سودآوری سیمانیها بر جای خواهد گذاشت.
وی افزود: البته افزایش قیمت سیمان در گرو هماهنگی سیمانیها و رعایت قیمتهای مصوب است و با توجه به شرایط فعلی بازار، در صورت افزایش قیمت سیمان احتمالا باز هم رقابت منفی دامن گیر این صنعت بوده و برخی شرکتها جهت تامین نقدینگی جاری خود، اقدام به ارایه تخفیف خواهند کرد.
این کارشناس صنعت سیمان در پاسخ به این سوال که چرا صنعت سیمان کشور ما در صادرات ضعیف عمل کرده، در حالی که ترکیه به عنوان بزرگترین تولیدکننده سیمان، به کشورهای مختلف سیمان صادر می کند؟ گفت: مهمترین معضل صادرات سیمان ایران، مسائل سیاسی و تحریمها است. در نظر داشته باشید که به سبب تحریمها حمل و نقل سیمان با مشکلاتی مواجه شده و این مشکلات، هزینههای حمل سیمان صادراتی را از مبادی جنوبی تا بازارهای هدف بطور میانگین حدود ۱۰ دلار افزایش داده است. ضمن اینکه امکان مبادلات پولی و بانکی بین المللی نیز وجود ندارد. این شرایط باعث شده در ماههای اخیر، برخی از مهمترین بازارهای صادراتی از جمله کشور بنگلادش را از دست دهیم. عدم توجه به بازاریابی علمی و سرمایه گذاری بلندمدت در حوزه صادرات هم از دیگر موانع صادرات بوده است.
موسوی اضافه کرد: از سوی دیگر، عدم هماهنگی شرکتهای سیمانی و رقابت منفی بین تولیدکنندگان در بازارهای صادراتی منطقه نیز مشکل ساز شده است. برای مثال بزرگترین تامین کننده سیمان افغانستان، ایران است؛ ولی هنوز شرکتهای سیمانی نتوانستهاند در تعیین قیمت سیمان افغانستان به اتفاق نظر برسند و قیمت را کمی افزایش دهند. بازار عراق نیز مدام محدودتر می شود و با افزایش تعرفههای واردات سیمان از سوی دولت عراق، صادرات سیمان حتی به بخش شمالی کشور عراق متوقف شده و صادرات کلینکر هم نسبت به قبل کاهش داشته است.
با وجود افزایش هزینههای تولید و صادرات، شرکتهای سیمانی جهت تامین نقدینگی، محصول خود را با قیمتی پایین تر از نرخ مصوب عرضه میکنند. فشار روز افزون بانکها جهت وصول تسهیلات نیز کار را سختتر کرده است. هزینه های مالی برخی شرکتهای سیمانی به حدی است که عملا تمام درآمد شرکتها صرف پرداخت سود تسهیلات میشود. به بیان سادهتر، برخی کارخانهها صرفا برای سودآوری بانکها مشغول فعالیت هستند. فشار پرداخت هزینههای میلیاردی گاز و برق هم در این شرایط دشوار، مزید بر علت شده است. طبیعی است که در این شرایط مدیران شرکتها صرفا جهت ادامه حیات مجموعه تحت مدیریت خود و تامین نقدینگی مورد نیاز، محصول خود را با قیمت پایین عرضه کند.