در داخل کشور نیز مدتهاست، اقتصاد دانشبنیان به یکی از گفتمانهای اصلی اقتصاد مقاومتی تبدیل شده است. به طوریکه قوانین و سیاستهای مختلف مانند قانون برنامه ۵ساله چهارم و پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران، سیاستهای کلی علم و فناوری، سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف، سیاستهای کلی نظام در امور «تشویق سرمایهگذاری»، سیاستهای کلی تولید ملی و سیاستهای کلی اشتغال بر این مسئله تاکید دارند و اهمیت آن از نگاه سیاستگذاران تا حدی است که قانون مشخصی با عنوان قانون حمایت از شرکتها و موسسههای دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات در سال ۱۳۸۹ به تصویب رسیده است.با توجه به اینکه بخش معدن سهم قابل توجهی در رشد اقتصادی دارد و دارای ظرفیتهای گسترده است، از این رو میتواند به عنوان یکی از مهمترین عملگرها در توسعه اقتصادی باشد. با استفاده از ظرفیتهای علمی و فناورانه مناسب در بخش معدن میتوان رشد اقتصادی را افزایش داد. این امر در صورتی امکانپذیر است که بخش معدن بر مبنای اقتصاد دانشبنیان عمل کند. بنابراین رشد تولید و افزایش ارزشافزوده ایجاد شده در این بخش بر این مبنا خواهد بود. چنین رویکردی سهم این صنایع را در تولید ناخالص داخلی (جیدیپی) نسبت به قبل افزایش قابل توجهی میدهد. این موضوع وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی را کاهش داده که اصلیترین عامل در اقتصاد مقاومتی است.
به منظور رسیدن به این هدف لازم است ارتباط معدن با علم و تبدیل آن به دانش و فناوری بیش از پیش تقویت شود. بیشک، بخش معدن در اقتصاد کشور نقش مهمی در ایجاد ارزشافزوده و اشتغالزایی ایفا میکند. این بخش یکی از بخشهای مولد اقتصاد کشور به شمار میرود و میتواند به عنوان تکمیلکننده سایر بخشهای دیگر به رشد تولید و ارزشافزوده سایر بخشها منجر شود. بخش معدن از یک طرف، از محصولات تولیدی سایر بخشها به عنوان نهادی واسطه استفاده میکند و به این وسیله سبب رشد تولید میشود. از طرف دیگر، بخش معدن کالاهای واسطه و سرمایهای مورد نیاز سایر بخشها را تامین میکند که میتواند سبب رشد تولید و ایجاد ارزشافزوده سایر بخشها شود.به عنوان نمونه در صنعت فولاد، مراکز تحقیقاتی و مطالعات پژوهشی میتواند نقاط ضعف، قوت، تهدیدها و فرصتها را شناسایی کند و از طریق افزایش سرمایهگذاریها در جهت توسعه و رشد این صنعت گام بردارد. این صنعت، سهم قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی دارد که در تامین خدمات و کالاها به عنوان یک صنعت مادر عمل میکند. صنعت فولاد به عنوان یکی از واحدهای پیشرو صنعت از جهات مختلف فناورانه، گردش مالی و اشتغالزایی در کشور جایگاه ویژهای دارد.نمونه دیگر در صنعت سیمان که یکی از مهمترین فرآوردههای معدنی است و نقش بسزایی در پیشبرد برنامههای عمرانی دارد، در بخشهای اساسی ساختوساز مصرف میشود.
سیمان به عنوان یکی از تامینکنندگان نیازهای اساسی فعالیت سازهای اهمیت قابلتوجهی دارد. از اینرو نرخ سیمان به طور مستقیم در نرخ تمامشده بسیاری از طرحها موثر است، به طوری که تغییرات واردشده بر صنعت در تولید، مصرف و نرخ آن بر صنایع بالادستی و پاییندستی موثر خواهد بود. تولید سیمان با فناوری بالا و متناسب با اقتصاد دانشبنیان و اقتصاد مقاومتی، موجب صرفهجوییهای اقتصادی در مراحل تولید و کاهش هزینههای تولید میشود. این امر سبب کاهش نرخ تمام شده سیمان شده و در نهایت میتواند در تولید ناخالص داخلی اثرگذار باشد.با توجه به مطالب بیان شده میتوان گفت ارزشافزوده اقتصاد دانشبنیان در بخش معدن نقش مهمی در رشد تولید ناخالص داخلی کشور ایفا میکند. بنابراین، بررسی عوامل موثر بر رشد اقتصادی و وجود رابطه بلندمدت بین این عوامل از اهمیت ویژهای برخوردار است. مطالعات از این قبیل، میتواند زمینهساز تدوین برنامهای جامع برای سیاستهای اقتصادی در بخش معدن بر محور اقتصاد دانشبنیان و اقتصاد مقاومتی باشد.
سیدعلیرضا آشفته - مدیرعامل مهندسین مشاور ژئودالامپر