به گزارش میمتالز، فرشاد مومنی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه در نشست انجمن علمی مطالعات صلح ایران با موضوع «صلح آفرینی در پرتو توسعه اقتصادی» با بیان اینکه توسعه به مثابه فرآیند مهار خشونت در نظر گرفته شده است، به نتایج یکی از گزارشات بانک جهانی در سال ۲۰۱۱ اشاره کرد و گفت: نابرابری، فقر و بیکاری سه متغیر ابرتعیین کننده در شکل گیری جنگهای داخلی و خارجی است. فقط در فاصله ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۱ نزدیک به ۶۰ درصد از ۵۰ کشور بسیار فقیر جهان دچار جنگ یا درگیری داخلی بوده اند. در فاصله سالهای ۱۹۴۵ تا سال ۲۰۱۴ درحالیکه بیش از ۴۷ جنگ داخلی در جهان مشاهده شده، تنها دو مورد در کشورهای غیر فقیر رخ داده است. در ارتباط با جنگهای داخلی هیچ عنصری به اندازه فقر و نابرابری توضیح دهنده علل وقوع آن نیست. نظریهها درباره چگونگی استمرار فقر تصریح میکند که سیاستهای اقتصادی غلط و نابرابرساز دولت بیشترین قدرت را در زمینه فقرزایی دارد.
۲۵ درصد از کل جنگهای رخ داده پس از جنگ جهانی دوم، در دهه ۱۹۸۰ رخ داده است
یعنی همان دههای که سیاستهای تعدیل ساختاری در بسیاری از کشورهای درحال توسعه اجرایی شد
وی افزود: از ۵۹ جنگ که پس از جنگ جهانی رخ داده، ۱۱ مورد به جنگهای استقلال طلبانه، ۱۱ مورد به حمله قدرتهای بزرگ که ۸ مورد آن توسط آمریکا صورت گرفته و مابقی جنگهای رخ داده به جنگ بین دو کشور در حال توسعه مربوط بوده است. جنگهای بین فقرا جنگهای نیابتی است یعنی یکی از ویژگیهای دوران پسا جنگ جهانی دوم این است که قدرتهای جهانی تسویه حسابهای خود را به کشورهای در حال توسعه ارجاع میدهند. نکته بسیار کلیدی گزارش توسعه جهانی سال ۲۰۱۱ بانک جهانی این است که ۲۵ درصد از کل جنگهای رخ داده پس از جنگ جهانی دوم، در دهه ۱۹۸۰ رخ داده یعنی همان دههای که سیاستهای تعدیل ساختاری در بسیاری از کشورهای درحال توسعه اجرایی شد که از آن به عنوان دهه از دست رفته یاد میشود.
ادعای اصلی بازارگراها این است که جنگ به واسطه ایجاد ممانعت در دسترسی به منابع مادی کشورها رخ میدهد
مومنی در ادامه خاطرنشان کرد: ادعای اصلی بازارگراها این است که جنگ به واسطه ایجاد ممانعت در دسترسی به منابع مادی کشورها رخ میدهد لذا اگر دروازهها را باز کنید، جنگ منتفی خواهد شد. شبیه به چنین بحثی از سوی هایِک نیز مطرح شده است. او توضیح داده است اجازه عملکرد آزادانه دادن به نیروهای بازار تبدیل کننده دشمن به دوست است، اما کارهای تجربی بسیار پرشماری که در این زمینه صورت گرفته ایده بازارگرایان را مردود تلقی میکند. یکی از عبرت آموزترین و از جهاتی تکان دهندهترین یافتهها این است که پدیده توسل به بازکردن دروازهها یک پدیده پسا تعرض نظامی بوده است یعنی کشورهای قدرتمندتر پس از تسخیر نظامی کشور ضعیف تر، در راستای تحقق مطامع خود این کشورها را ملزم به اجرای رهنمودهای بازار میکنند. این نکته یکی از حیاتیترین خلاهای معرفتی اداره اقتصاد کلی در شرایط کنونی ایران نیز محسوب میشود. مهمترین خواسته متجاوزهای اشغال کننده ایران در مفاد ترکمانچای و گلستان این است که از سوی دولت تعهد داده شد کمترین تعرفه وضع و کمترین مداخله از ناحیه دولت صورت بگیرد.
جهت علیت به ویژه در جنگهای داخلی عموما ازشوکهای اقتصادی منفی به جنگ بوده است
وی با اشاره ضعف دولتها در مساله وقوع جنگ نیز گفت: جنگهای داخلی و خارجی عموما زمانی موضوعیت پیدا میکند که دولت مرکزی قادر به اعمال حق حاکمیت خود نباشد. مطالعات تجربی در اختیار نشان میدهد اختلافات قومی، نژادی، زبانی و ... کمترین نقش را در جنگهای داخلی داشته است و بیشترین نقش در وقوع جنگها به طمع تسلط بر منابع مادی مربوط است. جهت علیت به ویژه در جنگهای داخلی عموما ازشوکهای اقتصادی منفی به جنگ بوده است. از این زاویه کسانی که مسائل ایران را دنبال میکنند را دعوت میکنم کارنامه اقتصادی-اجتماعی ایران در دهه ۱۳۹۰ را مطالعه کنند. جای دریغ است که نهادهای حکومتی و غیر حکومتی اندیشهای ما تاکنون کمترین اعتنای بایسته را در این زمینه نشان داده اند. همه کسانی که اهل اندیشه از دریچه توسعه هستند را فرا میخوانم که در این زمینه از خود مسئولیت نشان دهند.
جهان در حال توسعه به شدت از ناحیه تجزیه تهدید میشود
مومنی شناسایی منطقهای رفتاری و مسیر منتهی به تجزیه ملی را ضروری دانست و گفت: در قرن بیست و یکم جهان در حال توسعه به شدت از ناحیه تجزیه تهدید میشود. یکی از متفکران بزرگ به نام لستر تارو میگوید ما در قرن بیست و یکم شاهد دو روند متعارض خواهیم بود. یکی ادغام غولهای شرکتی فراملیتی و دیگری تجزیه کشورهای در حال توسعه است. ما به شدت نیازمند جدی گرفتن این مسائل هستیم.
ملتها زمانی شکست میخورند که رفتارهای حکومتها در عمل از ملت اعتماد زدایی کند
علائم جدی وجود دارد که لااقل در بخشهایی از ساختار قدرت در ایران کسانی هستند که فکر میکنند از طریق ارتقای توانایی نظامی و امنیتی میتوانیم در داخل و خارج صلح ایجاد کنند
تجریه شوروی به عنوان یک تجربه عبرت آموز را در معرض دید تصمیم گیران قرار دهید
شوروری قدرت دوم اتمی دنیا بود و سازمان امنیتی آن یکی از قدرتمندترین سازمانهای امنیتی دنیا بود، اما هیچ کدام از آن مولفهها بازدارنده فروپاشی شوروی نبود
وی با بیان اینکه رابطه مبتنی بر اعتماد متقابل بین مردم و حکومت، شاه کلید نجات از دورهای باطل توسعه نیافتگی و مهار تهدیدهای بیرونی است، افزود: ملتها زمانی شکست میخورند که رفتارهای حکومتها در عمل از ملت اعتماد زدایی کند. این متغیر همانقدر که شواهد تاریخی پرشماری برای تایید خود در اختیار دارد، مشاهده میکنیم که در تمام مطالعات آینده شناختی از دریچه انقلاب دانایی نیز بر آن اتفاق نظر وجود دارد بنابراین اگر اعتماد بین حکومت و مردم نباشد همه ضرر خواهند و کشورها روی ثبات را نخواهد دید. گزارشهای سالانه موسسه مطالعاتی اقتصاد و صلح یافتههای بسیارتکان دهندهای درباره شرایط نگران کننده ایران از نظر مناسبات درونی بین مردم نشان میدهد. همه کسانی که دل در گرو تمامیت ارضی ایران دارند به این نکته توجه کنند که علائم جدی وجود دارد که لااقل در بخشهایی از ساختار قدرت در ایران کسانی هستند که فکر میکنند از طریق ارتقای توانایی نظامی و امنیتی میتوانیم در داخل و خارج صلح ایجاد کنند لذا تجریه شوروی به عنوان یک تجربه عبرت آموز را در معرض دید تصمیم گیران قرار دهند. شوروری قدرت دوم اتمی دنیا بود و سازمان امنیتی آن یکی از قدرتمندترین سازمانهای امنیتی دنیا بود، اما هیچ کدام از آن مولفهها بازدارنده فروپاشی شوروی نبود.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه در پایان گفت: اگر ما بخواهیم در مسیر نجات قرار بگیریم، باید به سمت آن ترتیبات نهادی برویم که در کلیترین حالت یک نظم اجتماعی پیشبینی پذیر سامان داده باشد. نظم اجتماعی پیش بینی پذیر نظمی است که در آن علم محوری و تولید فناورانه در مرکز توجهات باشد و بالاترین سطوح اجرایی را به خود اختصاص دهد. همه اهل علوم انسانی و علوم اجتماعی روی معجزه علم و همکاری تمرکز بیشتری داشته باشند تا در تخصیص منابع، علم به جای منافع رانت جویان فصل الخطاب باشد.