به گزارش میمتالز، رشد بهای زغال سنگ در یکسال اخیر پدیدهای بود که هیچکس رخدادن آن را در بازارهای کالایی پیشبینی نمیکرد. صنایع مختلف در غرب و شرق در سالهای اخیر متعهد شده بودند تا از مصرف زغال سنگ در تولید به منظور جلوگیری از گرمایش زمین و حفاظت از محیطزیست بکاهند؛ اما با حمله نظامی روسیه به اوکراین و کاهش عرضه گاز طبیعی به دلیل تحریمهای اروپا علیه روسیه، چارهای جز بازگشت دوباره به زغالسنگ برای بسیاری از صنایع وجود ندارد. قیمت این کانی سیاه نیز از ابتدای سال میلادی جاری تاکنون در شرق آسیا رشد حدود ۱۷۰ درصدی را تجربه کرده است. روز گذشته، بهای زغال سنگ در نواحی پرمصرف آسیا به ۴۳۵ دلار بهازای هر تن رسید که نسبت به اوایل ماه سپتامبر کاهش ۲۰ دلاری داشته است. عقد قراردادی بین اتحادیه کارگران ایالاتمتحده و دولت این کشور که از اعتصاب کارگران خطوط راه آهن آمریکا جلوگیری میکند، از عوامل این کاهش نرخ بود. خطوط راه آهن در ایالاتمتحده یکی از بازوهای مهم حملونقل آمریکاست.
با اعتصاب کارگران خطوط راه آهن، عرضه زغال سنگ به کارخانههای برق در آمریکا نیز به خطر میافتد. البته بهای زغال سنگ همچنان بسیار بالاست. درست است که تهاجم روسیه به اوکراین، بازارهای انرژی را مختل کرده و موجب افزایش نرخ زغالسنگ شده است؛ اما با بررسی قیمتها میتوان دریافت که بهای زغال سنگ حرارتی ماهها قبل از تهاجم روسیه به اوکراین افزایش یافته بود؛ زیرا اروپا از قبل نیز با کمبود انرژی مواجه بود و دوباره به استفاده از زغال سنگ متوسل شد. پیش از جنگ، بهای زغالسنگ حرارتی در اقصینقاط جهان به بیش از ۲۰۰ دلار به ازای هر تن رسیده بود، در حالی که در اوایل سال ۲۰۲۱ قیمتها زیر ۱۰۰ دلار بود. ارنی تراشر، مدیرعامل شرکت انرژی و منابع ایکس کول معتقد است، دلایلی که باعث افزایش قیمت زغال سنگ در اواسط سال ۲۰۲۱ شد، هنوز وجود دارد و افزایش بهای گاز طبیعی و تحریم زغال سنگ روسیه تنها موجب تشدید التهاب این بازار شده است.
به طور معمول سازوکار عرضه و تقاضا در هر بازار پس از جهش قیمتها با افزایش تولید و عرضه و حتی کاهش تقاضا، تعادل را به بازار باز می گرداند. اما تحلیلگران معتقدند که این اتفاق در بازار زغال سنگ رخ نخواهد داد. در آمریکا، اندازه صنعت معدن زغا ل سنگ نصف میزانی است که چند دهه پیش بود و نمیتواند بهراحتی چرخه تولید را مانند گذشته افزایش دهد. همچنین تولید زغالسنگ در استرالیا در سال ۲۰۱۶ به اوج خود رسید و احتمال اینکه بتواند به انفجار ناگهانی تقاضا پاسخ دهد، بسیار کم است. از طرفی چین اعلام کرده که تولید زغال سنگ خود را افزایش داده است. تقریبا یکسوم از معادن در حال توسعه زغال سنگ جهان در چین قرار دارند. این کشور همچنین تضمین میکند که تولید در این منطقه همچنان در حال افزایش باشد. براساس دادههای منتشرشده از گلوبالانرژی، چین بیش از ۴ میلیارد تن زغال سنگ در سال ۲۰۲۱ استخراج کرد. همچنین میزان استخراج برای جلوگیری از وقوع بحران برق که اقتصاد این کشور را در سال گذشته فلج کرد، در حال افزایش است.
اگر مسالهای وجود داشته باشد که صنایع نفتی و زغال سنگ در زمینه آن توافق داشته باشند، این است که راه حل بحران جهانی انرژی، استفاده بیشتر از سوختهای فسیلی است. به نظر میرسد صنایع نفت، گاز و زغال سنگ مشکل را در کمبود سرمایهگذاری در میادین نفتی و گازی و همچنین معادن زغال سنگ میدانند. راه حل از نظر آنها واضح است؛ بهمنظور افزایش امنیت عرضه، باید سرمایهگذاری در زیرساختهای استخراج حاملهای انرژی افزایش یابد که خود به استفاده بیشتر از سوختهای فسیلی نیاز دارد.
سالها معدنکاری زغال سنگ، از اکتشاف تا استخراج، فرآوری و مصرف آن، تحت الشعاع محدودیتهای خاصی بود؛ آن هم در شرایطی که دورنمای تقاضای این حامل انرژی در بسیاری از برآوردها افزایشی قلمداد میشد؛ ولی به کاهش سخت گیریهای زیستمحیطی منتهی نشد. این در حالی بود که دوره رئیسجمهور پیشین ایالاتمتحده زمانی برای خوشبینی به این صنعت قلمداد شد و وضعیت کلی در نهایت اندکی بهبود یافت. با افزایش دانش معدنکاری در حوزههای مختلف، اگرچه انتظار بر این بود که هزینه تولید و استخراج کاهش یابد؛ ولی افزایش هزینههایی همچون سوخت و دستمزد، موجب افزایش مجدد هزینه تولید شد؛ آن هم در شرایطی که کرونا به عاملی محدودکننده در برابر رشد تولید منجر شده بود. به عبارت ساده تر، قیمت تمامشده هر تن زغال سنگ در حال افزایش است و مهمترین فاکتور برای افزایش قیمتهاست؛ آن هم در شرایطی که این سیگنال، اولین اثرگذاری خود را در روزهای پیش از آغاز جنگ روسیه و اوکراین و با آغاز به کار صنایع پس از قرنطینههای پاندمی کرونایی بر جای گذاشت.
این روند پس از آغاز جنگ به دوگانه رشد قیمتها منتهی شد و پس از افزایش نرخ بنیادین در بازارها به تبع رشد قیمت تمامشده، شاهد افزایش تقاضا در اقصینقاط جهان بودیم که بیشتر بر انواع حرارتی زغال سنگ اثر گذاشت. نکته مهم آنکه با گرانتر شدن بهای برق به دلیل رشد قیمت تمامشده، نیروگاههای پیشین که از راندمان کمتری در مقایسه با نیروگاههای گازی یا انواع مشابه برخوردار بودند، توجیه اقتصادی قدرتمندی پیدا کرده و با افزایش حجم فعالیتها و فشار دولتها به راه اندازی مجدد، تقاضای قدرتمند جدیدی را به بازار ارائه کردند. این فرآیند الفبای رشد بهای زغال سنگ بود؛ اگرچه تلاش بسیاری از شرکتها و حتی دولتها برای ذخیرهسازی زغال، موجب شد تا اهرم سوم رشد تقاضا و متعاقب آن افزایش نرخ کلید بخورد. حال در شرایطی قرار داریم که از یکسو موجودی ذخایر زغال سنگ بهنسبت بالاست و از سوی دیگر رشد تقاضا در روزهای سرد سال برای گرمایش افزایش مجدد خواهد داشت؛ بنابراین دومینوی رشد نرخ هنوز از حرکت نایستاده است؛ آن هم در وضعیتی که آینده بازار انرژی در روزهای سرد سال هنوز مبهم به نظر میرسد. با توجه به وزن روسیه در بازار جهانی زغال سنگ و همچنین احتمال اجرایی شدن تحریمهای جدید، باید این احتمال را جدی گرفت که روند عمومی عرضه و تقاضا در بازار زغالسنگ باز هم دچار تغییر شود. با توجه به این موارد تنها میتوان گفت که دورنمای کوتاه مدت تا میان مدت بازار زغال سنگ جهان مطلوب به نظر میرسد. این مطلوبیت به این معنی نیست که امکان تعدیل قیمتها یا عقبگرد وجود ندارد، بلکه نرخهای فعلی بهقدری جذاب هستند که چیزی از مهمانی برای تولیدکننده زغال سنگ کم ندارند و احتمالا آنها از این فرصت بهخوبی استفاده خواهند کرد.
منبع: دنیای اقتصاد