به گزارش میمتالز، رضا شریفی مدیرعامل شرکت در یادداشتی که در اختیار رسانهها قرار داده، آورده است: کارشناسان بخش معدن و صنایع معدنی، سالهاست که بر ضرورت رفع دغدغهها و مشکلات سرمایهگذاران و کارآفرینان بخش معدن، ازجمله آزادسازی پهنههای معدنی که در اختیار دولت، دستگاههای اجرایی، نهادهای عمومی، نظامی، و بنیادهاست تأکید دارند و معتقدند که برای کاهش فشارهای اقتصادی حاصل از تحریم، رفع وابستگی به خارج کشور، افزایش درآمد سرانه، افزایش رفاه و رضایت مردم، باید سیاستهای اقتصادی و روش تولید و سرمایهگذاریها در کشور تغییر کند. برای توسعه صادرات به کشورهای همسایه و جهان، بهبود تابآوری اقتصاد، کاهش مشکلات مردم، کاهش رکود و تورم و… باید مفاهیم تولید، راهبرد اقتصاد و صنعت، را بازخوانی کنیم و به شکل دیگری به آنها نگاه کنیم.
باید بهجای تولید سنتی و خام فروشی، و هدر دادن آب در اقلیم کم آب ایران، از مزیت نسبی خود یعنی منابع معدنی، نفت و گاز استفاده کنیم و بهجای خام فروشی آن را تبدیل محصولات با ارزش کنیم. باید هزاران میلیارد دلار منابع حاصل از نفت و گاز، و درآمدهای دیگر در چند دهه اخیر را صرف بسترسازی و بهبود محیط کسبوکار، میکردیم در سالهای آینده نیز باید درآمد ارزی کشور را صرف آموزش، فناوری، گفتگو با مردم و آموزش فعالان اقتصادی و تغییر مفاهیم قدیمی و سنتی تولید کنیم تا بهجای آنکه آب از زمین خارج کنیم و هندوانه تولید کنیم و صادر کنیم، برنامهریزی و سیاستها را تغییر دهیم و هزینه و منابع و سرمایهگذاری کشور را صرف تفاهم و توافق در اقتصاد و همراهی مردم و نهادهای مختلف کشور کنیم تا معادن کشور را توسعه داده و تولید ارزشافزوده در بخش معدن را شاهد باشیم و مواد خام معدنی را تبدیل به کالاها و محصولات با ارزشافزوده بالاتر کنیم.
این کارشناسان معتقدند که کار اصلی مفهومسازی و بازخوانی مفاهیم اقتصادی، منافع ملی، تولید و ارزشافزوده و اشتغال و… است. تا بهجای مشقت و هزینه زیاد تولید و درآمد کم و خام فروشی، شاهد رشد ارزشافزوده و تبدیل مواد خام به محصولات با ارزش بالاتر و با هزینه کمتر و صادرات آن به بازار جهانی باشیم. باید از مزیت نسبی خود یعنی معادن و منابع زیرزمینی استفاده کنیم. بخش معدن میتواند بهجای تمام بخشهای اقتصادی کشور از نفت و گاز گرفته تا کشاورزی، تولید، درآمد و صادرات ایجاد کند.
در بخش معدن و صنایع معدنی میتوان با کاهش خام فروشی، افزایش ارزشافزوده، افزایش سرمایهگذاریها و رفع دغدغههای سرمایهگذاران بخش معدن و صنایع معدنی، شاهد تکرار تجربه پتروشیمیها و پالایشگاهها باشیم و بهجای خام فروشی مواد معدنی و صادرات میلیونها تن کلوخه معدنی و کنسانتره به خارج کشور و درآمد محدود آن، تحولات بزرگی را در بخش معدن شاهد باشیم و با کاهش خام فروشی، افزایش ارزشافزوده، رشد درآمد ریالی و ارزی، تأمین نیازهای کشور به محصولات واسطهای، و کمک به صنایع پاییندستی بخش معدن کشور ازجمله ساختمانسازی، عمران، جادهسازی، صنایع ریختهگری و قطعهسازی، صنایع دارویی، شوینده، لوازمخانگی و… اقتصاد ایران را به یک کشور درحالتوسعه و صنعتی تبدیل کنیم.
اما این مسیر، نیازمند حمایت دولت و نهادهای عمومی کشور در ایجاد فضای کسبوکار، رفع موانع ساختاری و نهادی، آزادسازی پهنههای معدنی، بسترسازیهای بزرگ و اصلاح اشتباهات گذشته و رفع دغدغههای معدن کاران و صنایع معدنی است.
اگرچه منابع نفت و گاز در زیرزمین و مناطق مختلف کشور ازجمله جنوب و غرب کشور وجود دارد، و با ۱۰۰ سال فعالیت سیاسی، حقوقی، اقتصادی، سرمایهگذاری داخلی و خارجی و… همراه بوده تا ظرفیت تولید بیش از ۴ میلیون بشکه نفت و نزدیک به ۸۰۰ میلیون مترمکعب گاز را ایجاد کرده و مناطق ویژه به تولید نفت و گاز، فرآورده و پتروشیمی اختصاصیافته است؛ اما معادن ایران در نقاط مختلف پراکنده است و درنتیجه مشکلات حقوقی و مالکیت معادن بسیار متنوعتر و پیچیدهتر است و رفع مشکلات بخش معدن نسبت به بخش نفت و گاز در ۱۰۰ سال گذشته بسیار سختتر است و همراهی مردم و دولت و نهادهای مختلف، را میطلبد و برای توسعه بخش معدن و کاهش خام فروشی در بخش معدن و استفاده از ظرفیتهای گسترده بخش معدن، به ایجاد محیط مناسب برای اکتشافها و استخراج و تولید کنسانتره و همچنین تبدیل مواد اولیه و خام به محصولات با ارزشافزوده بالاتر، نیازمند است.
بهعبارتدیگر اگر انتظار تبدیل ایران به کشوری توسعهیافته در بخش صنعت و معدن راداریم لازم است که همکاری گسترده مردم منطقه، و دولت و مجلس و همه نهادها و بنیادها را شاهد باشیم. از مردم روستاها و شهرها، تا نهادهای مختلف نظامی، آستانها و امامزادهها، و بخش عمومی و خصوصی، باید در این بخش مشارکت کنند.
نکته مهم دیگر در این زمینه آن است که توجه داشته باشیم ایران به خاطر اقلیم کم آب و منطقه خشک آن، نمیتواند با فشار بر ظرفیتهای محدود آب ایران به توسعه کشاورزی بیش از صنعت و معدن متمرکز شود. اگرچه بازار ایران و کشورهای همسایه ظرفیت یک بازار ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون نفری را برای تأمین غذا و محصولات کشاورزی دارد؛ اما ظرفیت آب ایران توانایی فشار بیشازحد و مصرف آبهای زیرزمینی را ندارد و درنتیجه حتی با تمرکز بر خودکفایی گندم و برخی محصولات دیگر، همچنان واردکننده گندم و عدس و لوبیا و غلات و حبوبات مختلف و حتی در برخی موارد واردات گوجهفرنگی و میوه، مرغ و گوشت هستیم.
درنتیجه باید نوعی درک مشترک در مردم مناطق مختلف ایران ایجاد شود، که بخش معدن میتواند بیش از صادرات کشاورزی درآمد و منافع داشته باشد و با توسعه بخش معادن و صنایع معدنی مختلف، با مصرف آب کمتر و استخراج و تبدیل مواد معدنی به ارزشافزوده بالاتر، میتوان به درآمد بیشتر برای مردم هر منطقه دستیافت.
اما این درک مشترک نیازمند جلب اعتماد مردم منطقه است و در این زمینه دولت، مجلس و نهادهای مختلف، نهادهای مدنی، انجمنها و تشکلهای صنفی و صنعتی، میتوانند در گفتگو با مردم هر منطقه، به این مهم کمک کنند تا بهجای آنکه منابع کمیاب آب خود را صرف تولید هندوانه و برنج کنیم و آب به کشورهای منطقه صادر کنیم، به تولید و صادرات محصولات معدنی مشغول شویم و از ظرفیت بزرگ معدنی کشور بهره ببریم.
ما در ایران عملاً بسیاری از قناتها و چشمهها و رودخانهها و دریاچهها و منابع آب دیگر را خشک کردهایم و ذخایر میلیونها سال بارش باران در زیرزمین را با موتورهای برقی بالا کشیده و هدر دادهایم و لذا کشاورزی و دامداری ایران یا در معرض تهدید و کمبود آب است و تولید روبه کاهش خواهد گذاشت و یا بیش از این نمیتوان انتظار افزایش تولید و درآمد و اشتغال را داشت.
اما میتوانیم به سمت تولید معدن و صنایع معدنی رویآوریم و این بخش مهم اقتصاد ایران را بالنده و توسعهیافته کنیم و در آینده شاهد تولید و ارزشافزوده و درآمد و اشتغال بیشتر باشیم و از محل درآمد آن، محصولات کشاورزی را وارد کرده و کمتر به اقلیم ایران و منابع آب فشار وارد کنیم؛ بهعبارتدیگر، توسعه بخش معدن، عملاً مشکلات بخش کشاورزی و مردم مناطق مختلف را کاهش خواهد داد و بهتر از کشاورزی میتواند درآمد ایجاد کند. نباید انتظار داشت که منطقه خشک ایران، صادرات هندوانه داشته باشد، باید صادرات محصولات معدنی بهجای خام فروشی داشته باشد.
امروز که کشور با خشکی، کمآبی، مشکلات کشاورزان، آلودگی هوا، ریز گردها و هزاران مشکل دیگر مواجه است، ضروری است که روش تولید و فعالیت اقتصادی را تغییر دهیم.
به گفته یکی متخصصان معدن کشور که دکترای معدن گرفته و در کوهها و معادن کشور مشغول اکتشاف و استخراج است، اگر ظرفیت عظیم معدنی کشور را عدد ۱۰۰ فرض کنیم، از این مقدار حدود ۳۰ درصد آن اکتشاف شده و از این رقم در ۱۰ درصد کل معادن و منابع کشور، کار استخراج شروعشده و از کل ظرفیت ۱۰۰ درصدی معادن کشور، تنها حدود ۲ درصد برداشت و تبدیل به مواد خام یا کنسانتره و محصولات با ارزشافزوده بالاتر شده است.
اگرچه بخشی از معادن مانند سنگآهن با استخراج بیشتر مواجه شده و تبدیل به فولاد و آهن شده و یا صادرشده است، اما بسیاری از معادن کشور هنوز در آغاز راه است و این معادن در آینده به کمک سایر صنایع مانند پتروشیمیها و همچنین رشد فناوریها میتواند منبع عظیم تولید و ارزشافزوده صنعتی باشد.
همانطور که انرژی خورشید و باد و بخار و سوخت هیدروژنی، موردتوجه انسانها قرارگرفته تا جایگزین انرژی فسیلی نفت و گاز شود، در بخش تولید کالا و محصولات و مواد اولیه نیز میتوان در آینده شاهد کاربرد بسیاری از مواد معدنی بود که امروز کمتر مورداستفاده قرار میگیرد و با این کار ارزشافزوده و تولید و درآمد و ارزآوری بیشتری داشت.
منبع: فولاد اقلید پارس