به گزارش میمتالز، سید رسول خلیفه سلطانی، دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران افزود: یکی از معضلاتی که در ۵ سال اخیر تا سالهای آینده، یکی از چالشهای مهم سیاستگذاران در صنعت فولاد بوده و خواهد بود، مجوزهای فراوان اخذ شده برای احداث واحدهای تولیدی در زنجیره فولاد است. طی سالهای اخیر و از طریق پایش طرح جامع فولاد با همکاری این انجمن و مسئولیت دولت تلاش شد تا مجوزهای راکد ابطال شده و آن دسته از جوازهای تاسیس که در حال پیشرفت بودند، از حمایت برخوردار شوند. فرآیند صدور مجوزها هم در وزارت صمت متمرکز بود تا سیاستگذاریهای منسجمی اتفاق بیفتد تا اینکه در خردادماه امسال، وزارت صمت طی نامهای صدور مجوز احداث واحدهای صنایع معدنی از جمله فولاد را از قید و بندهای قبلی آن آزاد کرد و وظیفه آن را به سازمانهای استانی سپرد. اقدامی که شاید در حالت کلی، مثبت و در راستای حذف زمینههای فساد و رانت ارزیابی شود، اما در خصوص صنعت فولاد ایران که با وجود مقررات قبلی هم بیش از آنچه نیاز بوده، برایش مجوز صادر شده است، این تصمیم میتواند پیامدهای منفی به دنبال داشته باشد.
گزارش دبیرخانه ستاد راهبری فولاد کشور از صدور ۳۰ میلیون تن مجوز احداث کارخانجات در زنجیره فولاد فقط در ۶ ماه گذشته حکایت دارد! در کنار این عدد قابل توجه، باید این نکته را هم در نظر گرفت که جمع مجوزهایی که تاکنون برای تولید فولاد صادر شده، به بیش از ۱۰۰ میلیون تن میرسد که بسیاری از این مجوزها، قطعاً به مرحله بهره برداری نخواهند رسید چرا که اساساً این میزان، از حجم نیاز داخلی و پتانسیل صادراتی کشور به مراتب بالاتر است. به عبارت دیگر برخی از جواز تاسیسها با فشار مسئولین و مقامات محلی و یا با اهداف دیگری به جز توسعه و تولید در زنجیره فولاد اخذ میشوند و آمار و ارقام همین مجوزها میتواند سیاستگذاران را دچار سردرگمی کند چرا که علاوه بر مسائل اقتصادی باید برای ابعاد زیرساختی، اجتماعی و حتی فرهنگی و امنیتی آن چاره اندیشی کنند.
سوال اینجاست که با توجه به اجرایی شدن قانون تسهیل صدور مجوزها چه راهبردهایی برای کنترل و مدیریت فرآیند این جواز تاسیسها وجود دارد؟ با تصویب و اجرایی شدن این قانون، مدیریت مجوزها بسیار سخت شده است، اما میتوان با تدوین راهبردهایی، متقاضیان مجوز برای ورود به صنعت فولاد را توجیه کرد.
یکی از این راهبردها در حوزه انرژی است. میدانیم که صنعت فولاد یک صنعت انرژی بر است و از آن سو، زیرساختهای انرژی در ایران طی سالهای اخیر تحلیل رفته است؛ لذا دریافت مجوز تامین انرژی و لحاظ نمودن راهکارهایی برای آن برای طرحهایی که در ابتدای مسیر و در مرحله اخذ مجوز هستند ضروری است. علاوه بر مساله تامین انرژی، بهینه سازی مصرف آن هم در اولویت قرار دارد و استفاده از تکنولوژیهایی نظیر شارژ گرم پیوسته در واحدهای ذوب و نورد یکی از این راهبردهاست. علاوه بر این سرمایه گذاران جدید باید محاسبات توجیه اقتصادی و فنی طرح خود را بدون در نظرگرفتن یارانه انرژی در کشور و با احتساب نرخهای بین المللی انجام دهند چرا که به نظر میرسد به تدریج در حال آزادسازی نرخ انرژی برای صنایع کشور هستیم هر چند که انرژی ارزان یکی از مزیتهای نسبی کشور در توسعه صنعت فولاد بوده و بسیاری از واحدهای موجود بر اساس همین مزیت و البته وجود ذخایر غنی سنگ آهن و منابع انسانی کارآمد احداث شده اند.
راهبرد دیگر در این خصوص، الزام به دریافت مشاورههای تخصصی از مراجعی نظیر تشکلها است. به عنوان فردی که بیش از ۳۰ سال از عمر خود را صرف توسعه و اعتلای صنعت فولاد کشور کرده، دلسوزانه تصریح میکنم که باید تلاش کرد تا سرمایه گذارانی که قصد ورود به زنجیره فولاد را دارند، در ابتدا مشورتهای تخصصی و موثر بگیرند تا در خلاءهای تکنولوژیک و تقاضا محور این صنعت وارد شوند و از سرمایه گذاری غیرضرور پرهیز کنند چرا که چنین سرمایه گذاریهای به اصطلاح کور، نه تنها منافع ملی کشور را محقق نمیسازد بلکه منافع مورد انتظار سرمایه گذاران را نیز برآورده نمیکند و نتیجه آن اتلاف منابع ملی و معضل مازاد عرضه و تکنولوژی غیربهینه خواهد بود.
منبع: چیلان