به گزارش میمتالز، علی چاغروند، رئیس این کمیته بخشهایی از این وظایف را توضیح میدهد. به گفته او افراد، بنگاهها و تشکلها باید برای عضویت در اتاق انگیزه داشته باشند و این انگیزه را با ارائه خدمات به آنها میتوان ایجاد کرد. ارائه خدمات مشاورهای از ابتدا تا انحلال یک بنگاه و نیز بازی کردن نقش واسطه میان دولت و بنگاهها از جمله این خدمات است. به بیان او در نهایت اگر این انگیزه برای عضویت اختیاری اتاق در میان بنگاهها از بین برود اساسا حیات اتاق در معرض تهدید قرار میگیرد. او در ادامه، از همکاری با واحد مشابه دولتی کسب و کار در وزارت صمت خبر میدهد که در ماههای آینده به همراه نمایندگان اتاق به منظور گسترش و تبیین فعالیت این کمیته به استانهای کشور سفر خواهند کرد. کمیته خدمات کسب و کار اتاق ایران بنابر نظر دبیرکل و با هدف افزایش و بهبود سطح خدمات رسانی به اعضای اتاق ایران و ذینفعان تشکیل شده است و طبق برنامه ریزی صورت گرفته مسوولیت اداره آن با معاونت کمیسیون ها، مجامع و شوراها و دبیر کمیته مدیریت فناوری اطلاعات و ارتباطات اتاق ایران است. معاونت پشتیبانی، معاونت امور استانها و تشکلها، معاونت بینالملل، مرکز پژوهشها و مرکز بهبود کسب و کار اتاق ایران، اعضای کمیته را تشکیل میدهند. مشروح گفتوگوی «دنیایاقتصاد» را با علی چاغروند معاونت کمیسیون ها، مجامع و شوراها میخوانید.
ببینید، در بحث کسب و کارها بنگاههایی هستند که در سطح خرد فعالیت میکنند و جذب اتاق میشوند؛ این بنگاهها کارت عضویت یا بازرگانی دریافت میکنند. دیگر اعضای اتاق، تشکلها هستند که در سطح کلان کسبوکارها فعالیت میکنند. مجموع اعضای این کسبوکارها حدود ۶۵ تا ۷۰هزار کارتی که اکنون در اتاق موجود است و عضو اتاق هستند را تشکیل میدهند. از طرف دیگر دویست و اندی تشکل ملی داریم. نهایتا مجموعه این مواردی که ذکر شد باید بتوانند یکسری خدمات از اتاق بگیرند. اتاق بازرگانی نهادی است که میان دولت و اعضای خودش ایفای نقش میکند و واسط میان این دو است. از طرفی ما مشاور سه قوه هستیم، تشکل تشکلها هستیم. در نتیجه باید بتوانیم خواستههای طیفی را که در عضویت اتاق هستند به حاکمیت برسانیم و هم از طرف دیگر اگر حاکمیت مشاوره یا نظری درباره مسائل مشخص از ما میخواهند بتوانیم با دقت کافی این کار را انجام دهیم.
کار ما با همین سمت و سو باید توانمندسازی تشکلها باشد. این فعالان و تشکلها هستند که در حال فعالیت در فضای کسب و کار هستند. مثلا کسی که در تجارت خارجی کار میکند را در نظر بگیرید. برای نمونه او مبتلا به مسائلی درباره گمرک است، درگیر مالیات است. پس در صورتی که توجه کافی به آن صورت بگیرد میتواند با انتقال این اطلاعات، هم با دریافت مشاوره به تقویت کار خودش منجر شود و هم نقش اتاق را با در میان گذاشتن این اطلاعات ارتقا دهد.
در همه جای دنیا نیز روند امور به همین منوال است. یک بنگاه کوچک ثبت میشود و تا وقتی که میخواهد به مرحله انحلال برسد باید مجموعهای از خدمات را دریافت کند. اگر منظور از مشاوره این باشد بله. این خدمات میتواند از تامین مالی باشد تا ارائه مشاوره گمرکی. اصلا نقشی جز این برای اتاق بازرگانی بالذات متصور نیست. مطالعاتی که درباره اتاقهای بازرگانی در دیگر نقاط جهان انجام شد نشان میدهد که این اتاقها مثلا برنامه پرورش نخبگان تجاری دارند. اگر قرار باشد این افراد در آینده نقشی در تجارت با دیگر کشورها داشته باشند این افراد پرورشیافته خواهند بود. حالا هدف ما این است که هم این افراد و تشکلها را توانمند کنیم و هم هنگامی که به مرحله بلوغ رسیدند در کنار اتاق قرار بگیرند و این بار مسیر توانمندسازی را آنها انجام بدهند و به اتاق مشورت بدهند و کمک کنند. نهایت این کار این خواهد بود که اعضای اتاق با این روش افزایش خواهد یافت. هنگامی که افراد و تشکلها ببینند که با عضویت در اتاق ارزش افزودهای برای آنان ایجاد میشود طبیعتا مشتاق به عضویت خواهند شد. دیگر این سوال مطرح نمیشود که عضو اتاق شدن چه سودی دارد؟ چه عایدی برای من دارد؟
این کمیته، کمیته سیاستگذاری این اقدام است. مثلا اگر قرار باشد در سطح بنگاهی خدمات ارائه شود دیگر خود اتاق ایران حضور پیدا نمیکند بلکه به عنوان یک سیاستگذار کار را به اتاقهای استانی میسپارد. بالاخره هر بنگاهی از طریق یکی از همین اتاقها رجیستر شده است. از همین رو حرکت ما به سمت حرکتهای محلی بر مبنای الگوی بزرگتر است. کاری که میشود در این زمینه انجام داد تعمیم عملیات مناسب استانی به دیگر مناطق و سایر استان هاست. دیگر کارهایی که میشود کرد ایجاد تشکلهای جدید به فراخور مسائل روز و گستردن چتر حمایتی اتاق بر سر آنهاست، که هم خدمات بیشتری بدهیم و هم عضویت بیشتر داشته باشیم.
در بخش دولتی همزمان با این کار ما، در وزارت صمت نیز یک دفتر خدمات کسب و کار وجود دارد که با آنها نیز پروژههای مشترکی در سطح کشور انجام خواهیم داد. مباحث اجرایی و بودجهای و قانونگذاری را میتوانیم در کنار دولت بهتر پیش ببریم و این فاز بعدی کار است و از دوستان دولتی به عنوان مدعو در جلسات دعوت خواهیم کرد.
خیر؛ این فرآیند وجود داشته. مثلا ما قبلا در فراخوانهایی که برای اتاقهای استانی فرستادیم از آنها خواستیم که فعالیتهای خود را معرفی و تشریح کنند؛ اما این اتفاقات پراکنده بود. اکنون ما بر اساس مطالعات بینالمللی که انجام دادیم متوجه برخی نکات شدیم. برای نمونه اگر نسلهای اتاقهای بازرگانی را در نظر بگیریم، اتاقهای دولت محور وجود داشته است، سپس این اتاقها به سمت خدماتمحوری و فناوری محوری میرود و نیز خلاقیتمحوری. بر همین اساس ما هم تصمیم گرفتیم تغییر مسیر بدهیم و کار خودمان را بهروز کنیم. میدانید که در دنیا به طور کلی دو مدل اتاق وجود دارد. اتاقهایی که کسبوکارهای قانونی باید عضو اتاق باشند و دیگر اتاقهایی که عضویت اختیاری دارند. سعی ما بر این است که با ارائه خدمات افراد و بنگاهها با اشتیاق و از سر اختیار عضو اتاق بشوند. ما ۱۸ کمیسیون تخصصی داریم. از تجارت و صادرات و واردات تا بیمه. از هر کدام خواسته ایم که میز ارائه خدمات تعریف کنند و به خواهان آن خدمات ارائه بدهند. یا مثلا خدمات مشاورهای به تاجری که میخواهد در کشور دیگری فعالیت تجاری انجام دهد؛ میتوان با بازارسنجی و ارائه خدماتی در زمینه اطلاعات تجاری کشور مقصد او را کمک کرد تا گامهای اولیه خود را محکمتر بردارد. اما همه اتفاقات منوط بر اولویت گذاری این امکانهاست و مذاکرات آن با دیگر کمیسیونها در جریان است.
اگر دقت کنید در قوانین اتاق بازرگانی این ظرفیت و وظیفه وجود دارد و نیازی به کار ما ندارد. ما به دنبال ایجاد ظرفیت، آن هم ظرفیتی که موجود است نیستیم. این کمیته به ما کمک میکند که استفاده از ظرفیتهای موجود را گسترش دهیم و از آن استفاده کنیم. مثلا شورای گفتگو اصلا تعریفش همین است که رابط بین دولت و اتاق باشد. این کمیته میتواند با ارتباطگیری و توسعه اطلاعات خود، آن را به جایگاه واقعی آن ارتقا دهد. پس دلیلی ندارد که ما آن را ایجاد کنیم بلکه میتوانیم آن را ارتقا دهیم و استفاده مناسب تری از آن بکنیم.
به این شکل که میگویید نیست. بلکه ما در کنار دولت این کار را انجام میدهیم و پیش میبریم. همان طور که گفته شد دفتر خدمات کسب و کار در دولت هم وجود دارد، اما کسبوکارها کجا هستند؟ عمدتا خصوصی هستند یعنی دوستان در دولت میتوانند در راه تسهیل قوانین و مقررات کمک حال باشند و مشکلات آموزش مالی و اطلاعاتی را ما بهتر و راحتتر میتوانیم برطرف کنیم. در ماههای آینده برنامهریزی شده است که باهمکاری وزارت صمت در استانها جلساتی برگزار کنیم و پروژه توانمندسازی را روشن کنیم و این مفهوم را جا بیندازیم. اینجاست که همکاری دولت و بخشخصوصی معنادار است.
طبیعتا هر کدام متناسب با نام خود فعالیت میکنند. مثلا اگر بنا باشد درباره تجارت خارجی توصیهای داشته باشیم به معاونت بینالملل رجوع میکنیم، اگر قرار باشد که مطالعات تجربی انجام بگیرد مرکز پژوهشهای ما ظرفیت دارد. هدف ما استفاده از همه ظرفیت اتاق است و چنانکه ذکر شد از اعضای دولت نیز به عنوان مدعو در جلسات استفاده خواهیم کرد.
در این ۶ ماه یا یک سالی که من این کار را استارت زدم و طرح را ارائه دادم به نظرم مهمترین کار همین ارائه خدمات است و ادامه حیات اتاق به انجام همین امر وابسته است یعنی ارائه خدمات به اعضا و توانمندسازی. ما بسیار به تاجرانی برمی خوریم که در تجارت شکست میخورند؛ به دلایل مختلف این اتفاق میافتد و به راحتی میشود جلوی آن را گرفت. حتی برای منحل شدن یک بنگاه نیز میتوان مشاوره داد. این وظیفه ماست.
منبع: دنیای اقتصاد