به گزارش میمتالز، نوع دیگری از سرمایهگذاری وجود دارد که در آن سرمایه گذاران به دلایل مختلف از کانالهای غیرمستقیمی مانند صندوقهای سرمایهگذاری یا موسسات سبدگردانی اقدام به خرید و فروش سهم میکنند.
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک یکی از بسترهایی است که سرمایهگذاران میتوانند با توجه به درجه و ذائقه ریسک پذیری و ریسک گریزی خود از خدمات این صندوقها منتفع شوند؛ در واقع آن دسته از سرمایه گذارانی که زمان و تخصص کافی را در جهت تحلیل انواع اوراقبهادار موجود در بازار ندارند، با پرداختدرصدی تحتعنوان کارمزد به این صندوقها، اقدام به خرید واحدهای سرمایهگذاری این صندوقها میکنند.
در سالهای اخیر صندوقهای مختلفی با توجه به نیاز سرمایه گذاران و ذائقه ریسک آنها در بازار سرمایه شکل گرفتهاست که هریک با توجه به ویژگیهای خاص خود، مورد توجه و استقبال گروهی از سرمایهگذاران قرار میگیرد. کسانی که ریسک گریز هستند و نوسانات قیمت سهام آنها را آزار میدهد، میتوانند برای سود بدونریسک اقدام به خرید واحدهای صندوقهای بادرآمد ثابت کنند. افرادی که میخواهند با خرید واحدهای یک صندوق سرمایهگذاری، بهصورت یکجا در سبدی از سهام شرکتهای مختلف سرمایهگذاری کنند که با تحلیل و کارشناسی در یکجا جمع شدهاست، میتوانند در صندوقهای سهامی سرمایهگذاری کنند. افرادی که ذائقه ریسک آنها بینابین است و کمی جسورتر از ریسک گریزها و اندکی دستبهعصاتر از ریسک پذیرها هستند نیز میتوانند سرمایه خود را رهسپار صندوقهای مختلط کنند.
افزون بر این، صندوقها یک گزینه مناسب برای بهره مندی از مزایای بازارهای موازی هم چون سکه و طلا هستند؛ به بیانی ساده تر، افرادی که خواهان انتفاع از نوسانات قیمت در بازار طلا و سکه هستند، میتوانند در بورس با خرید واحدهای سرمایهگذاری صندوقهای طلا از بازدهی بازار طلا نیز بهره ببرند. خرید این صندوقها ریسک سرقت یا احتمال کلاهبرداری در موقع خرید طلا را به صفر تقلیل میدهد.
همان طور که میدانیم در بورس اوراقبهادار تهران صنایع مختلفی وجود دارد که سهام شرکتها در آنها مورد معامله قرار میگیرند.
با توجه به چشم انداز آتی صنعت یا اتفاقهایی که پیرامون یک صنعت خاص رخ میدهد، سهمهای یک گروه در یک بازه زمانی مورد استقبال سرمایه گذاران قرار میگیرد و در بعضی مواقع نیز با بروز و ظهور نشانههای منفی حوالی یک صنعت، سهمهای آن گروه با کاهش قیمت همراه میشود. سرمایهگذاران برای کسب حداکثر بازدهی و مطلوبیت از فرآیند سرمایهگذاری خود باید در یک بازه زمانی، بازار پیشرو را تشخیص دهند. بعد از انتخاب بازار، الزامی است که سرمایه گذاران بتوانند صنایع و گروههای پیشتاز در همان بازه زمانی را شناسایی کنند. بعد از شناسایی صنایع پیشتاز، سرمایهگذار باید در یک صنعت خاص، سهمهایی که با توجه به تحلیل خود پیشبینی میکند که با رشد قیمتی و بازدهی بیشتری نسبت به سایر نمادها همراه میشوند را خریداری کند. ماجرای یادشده همان کاری است که صندوقهای بخشی (Sector Funds) انجام میدهند. این صندوقها در بازار بورس مشغول به فعالیت هستند و در برخی صنایع پیشاهنگ و پرچمدار، اقدام به خرید سهمهای پیشگام میکنند تا از این طریق بتوانند حداکثر بازدهی را برای سرمایه گذاران به ارمغان بیاورند؛ در واقع این صندوقها بخش قابل توجهی از داراییهای تحت تملک خود را به خرید سهم از یک صنعت خاص، تخصیص میدهند و قسمت کمتری را نیز به داراییهایی مانند طلا یا خرید سهام دیگر صنایع اختصاص میدهند. این صندوقها برای سرمایهگذاران فرصتی را فراهم میکنند که بتوانند دارایی خود را بهصورت متمرکز در یک صنعت خاص سرمایهگذاری کنند.
صندوقهای بخشی برای آن دسته از سرمایه گذاران مناسب هستند که به صنایع مشخصی علاقه دارند و قصد استفاده از فرصتهای رشد آن صنعت را دارند. تا قبل از ظهور صندوقهای بخشی اگر سرمایه گذار علاقهای به یک صنعت خاص داشت و قصدی مبنیبر تشکیل سبدی از سهمهای آن صنعت خاص داشت، باید وقت و انرژی خود را برای تحلیل کل سهمهای آن صنعت خاص صرف میکرد تا بتواند چند سهم را از صنعت مدنظرش در ترکیب داراییهای خود قرار دهد، اما با آفرینش صندوقهای بخشی، فرآیند سرمایهگذاری در یک صنعت خاص بسیار آسانتر شد، بدین معنا که وظیفه مدیریت سرمایه افراد به مدیران متخصص صندوقهای بخشی واگذار میشود و این مدیران با توجه به اطلاعاتی که از وضعیت سهمهای مختلف یک صنعت دارند، اقدام به خرید و فروش سهام مختلف میکنند و بهنوعی بهترین گزینهها از سهام شرکتهای مختلف به سبد سهام صندوق راهمی یابد.
سوالی که در این اثنا ممکن است برای برخی از سرمایه گذاران ایجاد شود این است که میزان ریسک در این صندوقها چقدر است؟ با توجه به اینکه سهمهای موجود در پورتفوی این صندوقها با تحلیل و تایید مدیران این صندوقها خریده میشود، میتوان اینچنین استنباط کرد که ریسک خرید واحدهای این صندوقها به نسبت از انتخاب سهم توسط خود فرد برای سرمایهگذاری کمتر است، اما اگر از یک زاویه دیگر به موضوع نگاه کنیم و این صندوقها را با دیگر صندوقهای سهامی مقایسه کنیم، میتوان گفت که، چون این صندوقها در یک صنعت خاص سرمایهگذاری میکنند، ریسک بهمراتب بیشتری نسبت به دیگر صندوقهای سهامی - که پورتفوی متنوع تری را تشکیل میدهند – دارند. البته این موضوع میتواند با توجه به وضعیت کلی صنعت برای این صندوقها تبدیل به بازی دو سر برد یا بازی دو سر باخت شود، یعنی اگر صنعت با توجه به چشم انداز روشن در آینده یا شرایط مناسب متغیرهای بنیادی با اقبال و استقبال مواجه شود و اوضاع و احوال بهتری نسبت به سایر صنایع و گروهها داشته باشد، سرمایه گذاران این صندوقها از سرمایهگذاری در این صندوقها انتفاع بیشتری نسبت به خرید سهام دیگر گروهها میبرند، اما این فقط نیمه پر لیوان بود و سرمایه گذار باید آن روی سکه سرمایهگذاری در این صندوقها و نیمه خالی لیوان را نیز ببیند. بهعبارت دیگر اگر برعکس سناریوی مذکور حادث شود، یعنی صنعت با افت و شرایط بد نسبت به دیگر صنایع همراه شود، با توجه به اینکه پورتفوی این صندوقها فقط به آن صنعت خاص اختصاص دارد، سرمایه گذاران از ریسک بیشتری برخوردار میشوند.
منبع: دنیای اقتصاد