تاریخ: ۰۰ ، ساعت ۰۰:۰۰
بازدید: ۶۴۳
کد خبر: ۳۱۲۰۵
سرویس خبر : مقاله

سفسطه‌های اقتصادی

می متالز - سفسطه‌ها تنها یک سری نظریات عجیب و غریب نیستند بلکه استدلال‌های غلطی هستند با ظاهری باورپذیر و منطقی که آنها را از پشتیبانی سیاسی و همراهی همگانی برخوردار می‌سازد.
سفسطه‌های اقتصادی

می متالز؛ دکتر محسن پرورش - کارشناس سرمایه گذاری و پژوهشگر اقتصادی: هنگامی که سیاست‌های مبتنی بر سفسطه بعد از اجرا به مشکل برمی‌خورند و به نتایج زیان‌بار منتهی می‌شوند یک جمله رایج می‌شنویم: 'در آن زمان عقیده و پیشنهاد خوبی به نظر می‌آمد و ارزش امتحان کردن را داشت'.

اما، سفسطه‌ها همیشه و در اشکال جدیدی بروز می‌کنند و باز برای سیاست‌گزاران یک جامعه ارزش امتحان کردن را دارند و باز نتایج اشتباه و هدر رفتن منابع یک کشور و عمر مردم.

آنچه در بسیاری از سفسطه‌ها گم است، تعریف خود موضوع است. کلمات تعریف نشده و مبهم در سیاست قدرت زیادی دارند به ویژه، هنگامی که در مورد اصولی باشند که با احساسات مردم سر و کار دارند مانند 'عادلانه' که تعریف مشخصی ندارد مانند قیمت‌گذاری عادلانه.

مردم یک جامعه دارای دیدگا‌ه‌ها و باورها و تخصص‌ها و سطح دانش متفاوت هستند اما، سیاست‌مداران با استفاده از کلمات مبهم و تعریف نشده روی تفاوت‌های مردم را می‌پوشانند و آنها را پشت آن کلمه جمع و یک‌پارچه می‌کنند.

از سفسطه‌های رایج امروز دنیا، مقوله مخالفت با تجارت جهانی است که کماکان قدرت فریفتن توده جامعه را دارد زیرا بر اشکالاتی تمرکز می‌کنند که گاهی اساسا وجود ندارند.

در ابتدای قرن ۱۷ میلادی، مرکانتالیست‌ها این اشتباه را رایج و در سیاست‌گذاری نهادینه کردند.
دیدگاه رایج آن بود که ثروت یعنی طلا و نقره. آنها معتقد بودند که باید هر چه بیشتر صادرات کرد و هر چه کمتر واردات. با چنین تفکری آنها دائم در حال جنگ با همسایگانشان و غارت اموال و خزانه آنها بودند.
کشورهائی که بر حمایت‌گرائی افراطی نسبت به صنایع داخلی پافشاری می‌کنند رویکردی همانند مرکانتالیست‌ها به خلق ثروت دارند، به عبارت دیگر، نفع یک جانبه و تحمیل تجاری.
آنچه مرکانتالیست‌ها از درک آن ناتوان بودند یا دست‌کم نادیده می‌‌گرفتند بی اثر شدن چنان رویکردی بود اگر بقیه کشورها نیز تصمیم به مقابله به مثل و تلافی می‌گرفتند.
در اینجا کشورهای بسته به تجارت جهانی 'سفسطه ترکیب' را ترویج می‌کنند یعنی اگر عملی برای یک یا چند نفر مفید باشد پس اگر همه به آن عمل مشابه دست بزنند وضعیت همه بهتر خواهد شد؛ در حالی که واقعیت بدتر شدن وضعیت همه است.
در نظر بگیریم که اگر در یک تئاتر تعدادی از تماشاچیان از جای برخیزند، می‌توانند دید بهتری داشته باشند؛ اما، اگر بقیه نیز بایستند، نه تنها آن چند نفر نخست بلکه هیچ یک از تماشاگران مزیتی نسبت به دیگران نخواهند داشت. حتی وضعیت دید جدید تماشاچیان بدتر از زمانی است که همه نشسته باشند.
کشورها در صحنه تجارت بین‌الملل وضعیتی مشابه با همان تماشاچیان تئاتر را دارند‌. جلوگیری از تجارت روان و آزادانه با دیگر کشورها، وضع تعرفه‌های سنگین یک طرفه بر واردات یا اعطاء امتیازات انحصاری به صنایع داخلی، به عمل متقابل از کشورهای دیگر می‌انجامد و امکان صادرات به آنها را نیز سلب می‌کند؛ در انتها، هیچ کشوری موفق‌تر نخواهد بود.

به علاوه، آمار و حقایق تصویری کاملا روشن از نتایج مثبت تجارت و تبادل جهانی بر جمعیت دنیا نشان می‌دهد. از سال ۱۹۹۰ بیشتر از یک میلیارد نفر از جمعیت جهان از فقر خارج شده‌اند و علت بنیادین آن رشد ثروت و اقتصادی ناشی از تجارت آزاد بوده است.
امروزه، بیش از ۲۸۰ تفاهم و قرارداد تجاری در سراسر دنیا وجود دارد در حالی که در سال ۱۹۹۰ تنها ۵۰ قرارداد وجود داشتند. همچنین، در آن سال سهم تجارت از تولید ناخالص جهانی ۳۸% بود در حالی که در سال ۲۰۱۷ به ۷۱% بالغ شده است.

قدرت اثرگزاری سفسطه‌ها بر زندگی انسان قابل انکار نیست. همچنین، نمی‌توان بی توجه به ساز و کار تاثیر ذهنی آنها به جنگ با اذهان مردم برخاست؛ تنها راه موثر و ماندگار شناسائی و شناساندن سفسطه‌ها به جامعه است.
سطح هر سفسطه‌ای را اگر بتراشیم، زیرش یک فاجعه نهفته است.

عناوین برگزیده