در ماده ۳۷ قانون رفع موانع تولید رقابتپذیرآمده است که دولت باید زمینه صادرات مواد با ارزشافزوده بالاتر را فراهم کرده و برای تحقق آن از عوارض یا مشوقهایی استفاده کند.
همچنین، در این ماده قانونی آمده است که دولت میتواند برای جلوگیری از خام فروشی و تعیین نیاز داخلی به مواد خام، از ظرفیت بورس کالای ایران استفاده کند؛ به این ترتیب، پس از مطرح شدن بحث اعمال عوارض صادرات برای سنگآهن، فعالان این صنعت از عرضه سنگآهن در بورس کالا، به دلیل مشخص شدن نیاز داخلی و همچنین سایر مزایای این کار استقبال کردند. «علی طیب نیا» وزیر امور اقتصادی و دارایی نیز چندی پیش از فرایند کشف قیمت سنگآهن در بورس کالا استقبال کرد و گفت: دولت درصدد تغییر مدل قیمتگذاری سنگآهن است. بر همین اساس «پایگاه خبری بورس کالای ایران» به منظور بررسی آخرین وضعیت این رویداد مهم، با «بهرام شکوری» نایبرئیس هیأت مدیره انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگآهن گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید:
مشکلی که متأسفانه نه تنها در سنگآهن بلکه در زنجیره ارزش وجود داشته و در بالادست، فولاد را هم شامل میشود و یکی از مشکلات اساسی به شمار میرود، تأمین نیاز واحدهای داخلی کشور است؛ به طوری که بسیاری از صنایع پاییندستی سنگآهن و فولاد، گله مند بوده و معتقدند که ابتدا باید صنایع داخلی مورد حمایت قرار بگیرند تا مواد اولیه صنایع داخلی کشور به طور کامل تأمین شود که این موضوع اساساً هدف همه فعالان اقتصادی، دولت، مجلس بوده و نمیتوان منکر آن شد؛ البته در هر بخش از این زنجیره باید مازاد آن صادر شود، ولی اولویت اول باید تأمین نیاز واحدهای داخلی کشور باشد.
گفتنی است که در صنعت فولاد هم همین وضعیت حاکم است، به طوری که ابتدا باید نیاز صنایع پاییندستی مانند لوله و پروفیل تأمین شود و سپس مازاد آن صادر شود و دولت هم از این موضوع حمایت میکند؛ اما تفاوت فولاد با سنگآهن در این است که چون ارزشافزوده بیشتری در فولاد ایجاد شده است، دولت از آن بخش بیشتر حمایت میکند و متأسفانه از سنگ آهنی که ارزشافزوده کمتری در این زنجیره دارد، حمایت کمتری صورت میگیرد و در نتیجه تحت عنوان خام فروشی این بخش را متضرر میکند؛ این در حالی است که از حیث سرمایهگذاری در زنجیره ارزش، این دو صنعت تفاوتی با یکدیگر ندارند؛ شاید در فولاد سرمایهگذاری بیشتری صورت گرفته باشد، اما سرمایهگذاری در تمامی زنجیره نیز صورت میگیرد و این سرمایهگذاری بهتر است که محترم شمرده شود.
اگر امروز در سنگآهن یا فولاد مازاد داریم، به مجوزهای صادر شده از سوی دولت بر میگردد؛ بنابراین اگر قصد داریم سنگآهن صادر نکنیم و کل محصول تولیدشده در صنایع داخلی استفاده شود، طبیعتاً باید مجوزهایی که برای این بخش صادر میشود، با بخش دیگری از این زنجیره مانند کنستانتره هارمونی داشته باشد و این منطق بسیار خوبی است؛ ولی متأسفانه در حال حاضر این هماهنگی وجود ندارد و در رویکردی نادرست، عنوان میشود که سنگآهن مورد نیاز صنایع داخلی صادر میشود، اما این حرف نادرستی است، چون در حال حاضر در تولید سنگآهن و فولاد مازاد داریم.
بورس کالا، بازاری شفاف و قانونمند است و ما میتوانیم با بهرهگیری از ظرفیتهای این بازار برای همیشه برچسب صادرات سنگآهن با وجود نیاز صنعت داخلی را تمام کنیم. یکی از مزایای عرضه سنگآهن در بورس کالا که در ماده ۳۷ قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر نیز به آن اشاره شده این است که این محصول سه بار در بورس عرضه میشود و در صورتی که خریداری نداشته باشد، صادر میشود؛ عدم معامله سنگآهن در تالار داخلی بورس کالا به این معنا خواهد بود که برای این محصول در داخل کشور نیازی وجود ندارد، در نتیجه میتواند مجوز صادرات بگیرد؛ در حقیقت با این منطق، عرضه سنگآهن در بورس کالا مطرح شده و این امر با حمایت مسئولان دولتی نیز رو به رو شده است و به این ترتیب سنگآهن و تمام محصولات زنجیره ارزش، باید وارد بورس شده تا قیمت عادلانهای برای این محصولات تعیین شده و شرایط پرداخت نیز مناسب شود.
نکته حائز اهمیت دیگر اینکه، هماکنون وجه سنگآهن خریداری شده، یک سال بعد پرداخت میشود، اما با ورود سنگآهن به بورس کالا، کسانی که به این محصول نیاز دارند، باید مبلغ خریداری شده را پرداخت کنند و در نتیجه سنگ آهنیها و فولادی ها میتواند با فروش محصول، پول خود را دریافت کرده و برای توسعه هزینه کنند.
بله؛ زیرا عرضه سنگآهن در بورس کالا باعث میشود که سنگآهن به قیمت مناسب و واقعی فروخته شود، علاوه بر این، مازاد آن صادر میشود و نباید تحت عنوان خام فروشی جلوی آن گرفته شود.
براساس چشمانداز صنعت فولاد تا سال ۱۴۰۴، عدد ۵۵ میلیون تن تولید فولاد هدفگذاری شده است که برای رسیدن به آن حداقل باید ۱۵۰ میلیون تن سنگآهن تولید شود، در نتیجه تولید سنگآهن داخلی کشور باید سه برابر شود؛ بنابراین، اگر باید در همه بخشهای اقتصادی و در زنجیره ارزش سنگآهن سرمایهگذاری صورت بگیرد و توسعه پیدا کند تا تولید ۵۵ میلیون تن فولاد صورت گیرد. همه این موارد در شرایطی است که اگر بورس کالا نباشد، مطمئناً بیعدالتیها در بخش سنگآهن اعمال میشود و کسی در این صنعت سرمایهگذاری نمیکند و همه سرمایهها به سایر بخشهای زنجیره ارزش سوق پیدا میکند؛ درنهایت زنجیره ارزشی که نقطه شروع آن اکتشافات و استخراج مواد معدنی و دانهبندی سنگآهن است، محجور میماند و سنگآهن باید از هند و سایر کشورها وارد شود؛ به این ترتیب، من نیز با تعبیر تولد دوباره صنعت سنگآهن موافقم، البته به شرطی که دولت تمام قد از مکانیزم عرضه و تقاضای موجود در بورس کالا حمایت کند که این اتفاق به طور حتم به سود رقابتیتر شدن صنعت و تولید کشور خواهد بود.
یکی از چالشهای پیش روی بورس کالای ایران این است که ارتباطی عملی با بازار سایر بورسها مانند سنگاپور ندارد. این بورس اگر بتواند ارتباط خود را با بورسهای دنیا برقرار کند، زمینه خریدوفروش محصولات ایرانی و خارجی را به شیوهای مدرن و آسان در تالار معاملاتی داخلی و صادراتی فراهم میکند و در نتیجه این اتفاق، زمینه توسعه ابزارهای مالی ایجاد میشود که پس از آن شاهد عمق بالای معاملات بورس کالای ایران خواهیم بود؛ بنابراین، هر چقدر بورس کالا بتواند در داخل، خود را قویتر کرده و با ایجاد تسهیلات و کاهش بروکراسی، شرایط را به گونهای تنظیم کند که تمام فعالان اقتصادی در زنجیرههای مختلف مواد معدنی بتوانند محصول خود را در این بازار عرضه کنند، رفته رفته نبض قیمتهای بینالمللی را در دست خواهیم گرفت و رینگ صادراتی بورس کالا نیز برای فعالان بینالمللی به بازار قابل اعتماد و مرجع تبدیل میشود.
بله؛ در خصوص معاملات سنگآهن، افرادی که در ایران معامله میکنند، بعضاً در بازار سنگاپور قیمتها را هج میکنند و چون قیمت بالاتری میفروشند، قدرت خرید بالاتری هم دارند در نتیجه هم آنها و هم تولیدکننده داخلی منتفع میشوند و این به لحاظ ارتباط با بازار سنگاپور مشاهده میشود؛ بنابراین، اگر عرضه و کشف قیمت سنگآهن در بورس کالا را با قدرت انجام دهیم، میتوانیم بازیگران بینالمللی سنگآهن را به سمت بورس ایران جذب کنیم که در این بین و در برخی محصولات، بحث بازار فیوچرز نیز مطرح است؛ در این بازار نیز به دلیل سود جذابش، سرمایهگذاران با سرعت بالایی جذب خواهند شد.
بورس کالا میتواند عامل موفقیت و توسعه بخشهای مختلف بهخصوص بخش معدن باشد. معاملات بین بورسی محصولات مختلف از جمله سنگآهن به هیچ عنوان یک رویا نیست و میتواند با برنامهریزی دقیق، محقق شود.