به گزارش میمتالز، انبوه گزارشات، پایاننامهها، مقالات، توصیهها، مصاحبهها و اظهارنظرها درباره معدن زغال سنگ طزره و مجموعه البرز شرقی از دهه ۱۳۹۰ تاکنون موجود است. دانشجویان، مهندسان، صاحبنظران، متخصصان ایمنی و بهداشت حرفهای و کارگران و کارشناسان مختلف باسابقه بارها در زمینه وضعیت این معدن هشدار دادند، اما آنچه در عمل دیده شد، عدم نظارت و عدم تغییر الگوی مدیریتی مجموعه و در نتیجه تکرار حوادث پیدرپی ریزش معدن زغال سنگ (متوسط سالی یکبار) روی سر کارگران بود؛ حادثهای که به نظر میرسد احتمال تکرار آن با مرگ شش کارگر در یکشنبه شب تلخ دوازدهم شهریور امسال، پایان نخواهد یافت و با تداوم وضعیت فعلی معدن، باز هم شاهد آن خواهیم بود. این پیشبینی البته یک حدس و گمان عادی نیست و پیشتر توسط کارگران حرفهای مجموعه، کارشناسان حوزه ایمنی و متخصصین دانشگاهی در پایاننامه و مقالات مختلف به گوش افراد ذیربط رسیده و راه را بر هر بهانهای قبل از وقوع حوادث بسته است.
یکی از موضوعاتی که در سالهای گذشته بسیار مورد توجه کارشناسان و دانشجویان حوزه معدن بوده، ساختار مدیریت ریسک و ایمنی معادن کشور از جمله معادن زغالسنگ است.
معادن زغال سنگ برخلاف سایر معادن مواد آلی و کانیهای قابل بهرهبرداری (مثل معادن روی، آلومینیوم، طلا، مس، آهن، سنگهای زینتی و…) از جمله معادنی است که ساختار طبقه-طبقه دارد. لایهها و طبقات مختلف این معادن که در اثر فشرده شدن انبوهی از بقایای درختان، بوتهها و باقی گیاهان زنده طی میلیونها سال پیش به وجود آمده است. از آنجا که ماهیتاً این درختان و چوبهای آنها تحت فشار لایههای تحتانی زمین و گرما روی هم فشرده شدند، ماهیتا نرم شده و از استحکامی که سایر مواد معدنی برخوردار هستند، برخوردار نخواهند بود. ضمن اینکه همانطور که درخت دارای انبوه لایهها است، زغال سنگ شکل گرفته نیز در زیر زمین مرکب از لایههای مختلف و طبقات است که به مرور شکل و ظاهر سنگی و مستحکم گرفتهاند، اما شکل استخراج و بهرهبرداری میتواند به شدت در شکلگیری فشار به سایر طبقات موثر باشد. همچنین به دلیل ماهیت شیمیایی این ماده معدنی، برخلاف بسیاری از مواد معدنی گازهایی در مجموعه معدن متصاعد میشود که میتواند برای انسان مضر باشد.
در جهان بهطور عمده مرگ و میر ناشی از معادن زغال سنگ بالا ارزیابی شده است. در ایران نیز از سال ۱۳۷۲ به بعد بطور متوسط سالانه تعداد ۱۰۵ نفر بر اثر حوادث در معادن زغال سنگ جان باختند.
اوج این حوادث در اردیبهشت ۱۳۹۶ بحث انفجار معدن زمستان یورت استان گلستان بود که در آن ۴۳ کارگر جان خود را از دست دادند و بیش از ۷۰ نفر مجروح شدند.
یکی از دلایل ضعف شرکتها در توسعه و بهبود وضعیت استحصال معادن زغال سنگ، عدم رضایت شرکتهای فولاد و دیگر متقاضیان داخلی و خارجی ذغالسنگ از محصول نهایی بوده است، اما اکنون که تکلیف قیمت جهانی این ماده معدنی بهتر شده، انتظار میرود بهره برداران به ارتقای ضریب ایمنی در معادن زغال سنگ توجه جدی داشته باشند.
کارشناسان و دستاندرکاران بر این نکته تاکید دارند که سازمان نظام مهندسی معدن ایران به عنوان یک مرجع رسمی باید ضمن تلاش در ارتقای سطح استاندارد فعالیت معادن زغالسنگ، نسبت به اجرای دقیق مقررات ایمنی نظارت لازم را داشته باشد.
رییس پیشین این سازمان در مهر ماه ۹۶ اعلام کرده بود: اعمال مقررات سختگیرانه ایمنی در معادن زغالسنگ باید پیاده شود و پس از وقوع حادثه در معدن زمستان یورت گلستان، (اردیبهشت ۹۶) از همه ۱۱۵ معدن زغالسنگ بازدید و دستور تعطیلی چند معدن هم صادر شده است. اما تجربه میگوید برای معادن کشور معمولا دستورهای قضایی مانند حادثه روز یکشنبه شب طزره فورا با شور و حرارت زیاد صادر میشود، اما معمولا پس از مدت کوتاهی به اسم «حمایت از تولید» بدون اصلاحات اساسی در حوزه ایمنی کار، معمولا دستور بازگشایی صادر میشود!
پس از وقوع جنگ اوکراین و انفجار مشکوک لوله انتقال گاز نورداستریم در پی این جنگ، عرضه گاز بهعنوان یکی از اصلیترین انواع سوخت در جهان، قیمت جایگزینهای گاز از جمله زغال سنگ در جهان افزایش یافت.
از سال ۲۰۲۰ یعنی در اوج همهگیری ویروس کرونا، قیمت جهانی زغال سنگ در هر تن از حدود ۱۱۰ دلار به ۱۱۸ دلار تا پایان خردادماه ۱۴۰۲ (۲۰۲۳ میلادی) افزایش یافته است. این میزان افزایش قیمت که بطور متوسط پس از جنگ اوکراین هرماه ۲ درصد بوده، باعث شده تا انگیزههای اقتصادی در جهت افزایش تولید این ماده معدنی جایگزین گاز در جهان بالاتر برود. ایران نیز از این موضوع مستثنی نبود. با گسترش خصوصیسازی بخش معدنی در کشور، کارفرمایان بخش خصوصی از جمله در معدن تازه خصوصی شده البرز شرقی نیز به سمت افزایش استخراج از این معدن حرکت کردند.
مدیرعامل وقت مجموعه معدن البرز شرقی در سال ۱۳۹۹ (۲۰۲۱ میلادی) طی گزارشی از تولید این معدن اعلام کرد: پس از حضور پیمانکاران بخش خصوصی در این مجموعه تولید حدود ۲.۵ برابر افزایش یافته است. این روند افزایش تولید همچنان نیز ادامه داشته است. مدیرعامل شرکت معادن زغال سنگ البرزشرقی شاهرود تاکید کرده بود: با پیگیریهای انجام شده در روند تغییر مدیریتی این مجموعه، ۳۳۵ میلیارد تومان بدهیهای شرکت البرز شرقی در سال گذشته تسویه شده است.
بابک براتی مدیرعامل بعدی مجموعه در شهریور ماه سال گذشته در اظهار نظری گفته بود: طی خرداد و تیرماه سال جاری رکورد ۱۵ساله تولید و تحویل زغال خام را به زغال شویی شرکت البرز شرقی شکستیم و حدود ۴۱ هزار تن زغال خام را به زغال شویی این شرکت تحویل دادیم که رکورد بزرگی به شمار میرود. رکورد روزانه دیگر حدود دو هزار ۷۰۰ تن زغال خام بوده که به کارخانه زغالشویی تحویل شد.
وی وعده داده بود که با این روند به زودی معدن طزره و مجموعه البرز شرقی به دومین تولیدکننده زغالسنگ کشور (پس از معدن زغال سنگ پرورده طبس بهعنوان بزرگترین معدن ایران و خاورمیانه) بدل میشود.
این درحالی است که رشد و توسعه مجموعه حتی پس از خصوصیسازی نیز همزمان با رشد و توسعه ایمنی فعالیت مجموعه همراه نبوده و هرچه جلوتر میرویم، گویی تعداد حوادث به دلیل استهلاک ابزار و تجهیزات و هچنین کاهش استحکام مجموعه، روندی نزولی دارد.
البته این استخراج دائمی از معادن بدون توجه به ملاحظات مربوط به محیط زیست و ایمنی، میتواند آثار جانبی ناگواری را بر کارگران و همسایگان معدن نیز برجای بگذارد.
مهدی خرقانی (استاد دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب) اخیرا در مقالهای تحت عنوان «ارزیابی مقایسهای تاثیرگذاری معادن زغال سنگ طزره بر کیفیت و توزیع غلظت عناصر B و Br در منابع آبی منطقه» نشان داد که روند مدیریت نشده استخراج از معدن باعث شده تا بخشی از منابع آبی در پاییندست و بالادست دچار آلودگی شود.
در شرایطی که بین سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۸ تولید این معدن تنها ۲۰ درصد افزایش یافته بود، روندهای مورد مطالعه خرقانی و همکاران وی نشان داده بود: «فعالیتهای معدن در مجموعه زغال سنگ طزره باعث کاهش کیفیت آبهای زیرزمینی بیشتر در پایین دست منطقه شاهرود و دامغان شده است. زهاب خروجی تونل و زهاب حاصل از شستشوی مواد باطله را میتوان از عوامل اصلی این اتفاق دانست. بیشترین تغییر یونها در چشمه پایین دست، مربوط به یونهای سولفات و سدیم است. در طی یک دوره ده ساله، یونهای سولفات ۱۴ برابر و یونهای خطرناک سدیم در آب ۱۱ برابر افزایش داشته است. این میزان به ترتیب ۲.۳ برابر و ۲ برابر استاندارد ارزیابی میشود.»
البته افزایش حجم کار، ساعات کار و استخراج بر نیروی کار معدنچی نیز تاثیر قابل ملاحظهای در مجموعههای معدن زغال سنگ کشور دارد. صدیقه شهرکی و سیما بابایی (از محققان دانشگاههای علوم پزشکی کرمان و اصفهان) در مطالعهای روی تغییرات «الکترودیاگرام» در کارگران معادن زغال سنگ نشان دادند که فعالیت در معادن ناایمن زغال سنگ و استنشاق مواد شیمیایی متراکم در طبقات مختلف این معادن بر عملکرد قلبی و عروقی کارگران آثار قابل ملاحظه منفی برجای میگذارد.
در این مطالعه که در سال ۱۳۹۶ نهایی شده است، ۹۰ نفر از کارگران شاغل در واحد استخراج معادن زغالسنگ به عنوان گروه مورد و ۷۵ نفر از کارگران که در تماس با زغال سنگ نبودهاند، به عنوان گروه شاهد در یک فاصله زمانی چهارساله انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند. همسانسازی برای مطالعه گروهها بر اساس سن و سابقه کار بود.
در این مطالعه افراد صرفا سالم بررسی شدند. معیارهای حذف افراد ناسالم در مطالعه شامل موارد زیر بودند: سابقه مصرف سیگار، دیابت، چاقی (با شاخص توده بدنی بیش از ۲۴)؛ مصرف داروهای قلبی، ایجادکننده تغییر در نوار قلب؛ و سابقه فشارخون سیستولی بیشتر از ۱۲۰ میلی متر جیوه همه از جمله عواملی بودند که باعث میشدند کارگران در این مطالعه برای معاینه حضور پیدا نکنند تا جامعه آماری قابل مطالعه و راستیآزمایی بدست آید. مطالعه الکترودیاگرام و نوار قلب آنها نشان داد «گروه مورد» که کارگران دارای سابقه در بخش معادن زغال سنگ و در معرض مواد موجود در تونلها بودند، تا بسیار زیادی عملکرد قلب آنها و نارساییهایشان را بیش از گروه شاهد که کارگر بخشهای دیگر هستند، بوده است.
در این مطالعه بررسی نشان داد سابقه بیماری در خانواده در نارساییهای قلبی و فشار خون کارگران مقایسه شده نقش بهسزایی نداشته است و تفاوت بیشتر تنها در نوع کار آنها بوده است.
در کنار این مطالعه، بررسی همین گروه نشان داد: بیماریهای ریوی از جمله «پنوموکونیوز» در کارگران معادن زغالسنگ شایع است و منجر به محدودیت جریان هوا در ریه میشود.
یکی از کارگران با سابقه و در آستانه بازنشستگی معدن البرز شرقی به نکاتی درباره نوع استخراج و پیشروی معدن طزره اشاره کرد و گفت: با دانش تجربی که ما از وضعیت مدیریت معدن داریم، به تجربه فهمیدهایم که نباید در لایههای پایینی معدن پیشروی زیادی کرد و تا استخراج از لایههای بالا (که برای کارفرما چندان به صرفه نیست) کامل نشود، پیشروی بیش از حد در معدن زغال سنگ در لایهها و طبقات زیرینی و عمیق به شدت به استحکام معدن آسیب زده و باعث ریزش پیدرپی معدن میشود.
وی ادعا میکند: از زمانی که با خصوصیسازی بهرهبرداری از معدن طزره مجموعه بدون توجه به بسیاری از نکات ایمنی صرفا بر تولید بیشتر تاکید میکند و شیفتهای بهرهبرداری تعطیل نمیشود. همین مسئله ریسک هر حادثهای را افزایش میدهد. این درحالی است که کارگران این معدن خود با مشکلات دیگری مثلعدم تبدیل وضعیت وعدم طبقهبندی مشاغل و جذب شرکتی نیرو مواجه بودند و کار در محیط خطرناک، به نوعی مشکلات کار در این مجموعه را دوچندان کرده است.
این کارگر معدن تصریح کرد: عمق ۷۰۰ متری وقوع حادثه و ریختن آوار در عمق ۴۰۰ متری روی سر کارگران به همراه انتشار گسترده گاز متان – که مانع از تسریع اقدامات مربوط به امداد و نجات برای کارگران نیز شد- از جمله مسائلی است که نشان میدهد مسئله رسیدگی به وضعیت معدن و مدیریت آن مورد توجه قرار نگرفته است.
یکی از مسائلی که درباره موقعیت بهرهبرداری از تونلها و پیشروی در طبقات معدن زغال سنگ طزره با اهمیت است، مشکل رطوبت سقف معدن و استحکام سقفی آن است. این استحکام عمدتا به دلیل فاصله میان کارگاهها و همچنین شکل حفر تونل و تجهیزات بکار رفته، دچار مشکل میشود.
در مقاله علمی-پژوهشی «توسعه سیستم طبقهبندی فازی بهمنظور بررسی کیفیت سقف معادن زغالی (با تاکید بر معادن زغال سنگ البرز شرقی)» که در سال ۱۳۹۷ زیر نظر رضا میکاییل (هیات علمی گروه معدن دانشگاه صنعتی ارومیه) تدوین شده است. مطالعه زمینشناختی و ارزیابی استحکام سقف توسط تیم مطالعاتی تنظیم کننده این مقاله نشان داد که لازم است در زمینه کیفیت سنگ سقف این مجموعه ارزیابی بیشتری انجام شود.
مقاله دیگری توسط مجتبی سرلک و سیدرحمان ترابی که در فصلنامه علوم مهندسی دانشگاه علم و صنعت منتشر شد، نشان داده است که «رعایت حداقل فاصله بین هر تونل و کارگاه برای ایمنی کار در مجموعه البرز شرقی ضروری است تا از این طریق بتوان از تاثیر متقابل بین لایهها و طبقات درحال استخراج جلوگیری کرد.»
در جمعبندی این مقاله آمده است: «تلفیق نتایج حاصل از بررسی رفتار سقف کارگاه در لایه P ۱۰ مجموعه البرز شرقی نشان میدهد که سقف کارگاه استخراج به صورت نیمه پایدار عمل میکند و میتواند در صورت نزدیکی کارگاه مجاور، وضعیتی ناپایدار داشته باشد. چنانچه پیشروی برخلاف جهت کارگاه مجاور باشد، وضعیت نامساعدتر خواهد بود. باید در توسعه برداشت و استخراج یک لنگه حفاظتی در حدفاصل دو کارگاه گذاشته شود. فاصله باید حداقل ۱۰ متر باشد و محدودیتهای دیگر مثل ملاحظات تهویه و ترابری و نگهداری تونلها و ایمنی کارگاههای مجاور (که درحال استخراج نیستند) لحاظ شود».
به هرحال، برخی کارشناسان بر این باور هستند که ملاحظات مربوط به فاصله، ایمنی، مونیتورینگ و نظارت در کارگاهها رعایت نشده است. همچنین ارزیابی گاز متان نیز باید در حین کار ادامه یابد.
همچنین در پایان نامه علی آزاد (دانش آموخته مقطع کارشناسی ارشد دانشکده معدن و ژئوفیزیک دانشگاه صنعتی شاهرود) که با نمره بالا به تایید رسیده است، نشان داده شده که «در میان معادن البرز شرقی، معدن طزره از همه ناایمنتر است»؛ و «میانگین فراوانی حادثه در معدن طزره ۲۲، معدن رضی ۲ و معدن تخت ۱ حادثه در ماه است که بدلیلعدم رعایت نکات مهندسی و HSE در ایمنسازی بهوجود میآید.»
در این رساله کارشناسی ارشد مطرح شده است: شاخص شدت حوادث در مجموعه طزره ۰.۴۵ و در معدن تخت ۰.۲۶ است. در این رساله که در دهه ۱۳۹۰ تدوین و منتشر شده است، اظهار شده: از جنبه ایمنی تونلها و کارگاههای درحال استخراج، علتعدم ایمنی معدن طزره بیش از هرچیز «فرسودگی تجهیزات معدن» است…لذا طزره ایمنی بسیار نامطلوب دارد.
نا ایمنی کارگاهها و تونلها در طزره چنانکه از پایاننامهها، تحقیقات و مقالات دانشگاهی مشخص بود، باعث شد در اواخر دهه ۱۳۹۰ شاهد افزایش تعداد حوادث باشیم. این روند باعث شد در سال ۱۳۹۶ به تدریج شرکت همزمان با خصوصیسازی، از معدنچیان این مجموعه تعهد ایمنی بگیرد.
معدنچیان زغال سنگ البرز شرقی میگویند: با روند کنونی راهی غیر از امضاء این تعهدنامه نداشتیم. اما پرسش این است که با توجه شرایط خاص فعالیت معادن، معلوم نیست تا چه اندازه بتوان این نکات را در عمل رعایت کرد و براساس این آموزشها فعالیتهای شغلی روزانه را انجام داد.
این کارگران افزودند: با وضع فعلی نگرانیم که مبادا بر اثر یک حادثه کار امکان پیگیری حقوق قانونی کارگران حادثهدیده و بازماندگان آنها فراهم نشود.
در همین رابطه مسوولان معدن زغال سنگ البرز شرقی شاهرود ضمن تایید این اتفاق عنوان کردند که امضاء تعهدنامه ایمنی با هماهنگی نهاد صنفی کارگران معدن و در راستای بازدارندگی از وقوع حوادث احتمالی و تشویق بیشتر کارگران به رعایت کردن اصول ایمنی کار صورت گرفته است و ارتباطی با نقض شدن حقوق قانونی حادثهدیگان احتمالی ندارد!
سعید صدر منصوری (کارشناس ایمنی و HSE در حوزه معادن) در تحلیل حادثه معدن طزره و مرگ شش کارگر ضمن تایید ادعاهای کارگران مجموعه در زمینه ایمنی معدن گفت: این امکان وجود دارد که شرکتها در چنین مجموعههایی همزمان با پیشروی، استخراج را نیز انجام دهند که این مسئله خطراتی را در پی دارد. ممکن است مسیرهایی توسط مجموعه شرکت تا انتها پیشروی و باز شود و همزمان در لایههای پیشروی شده قبلی استخراج صورت گیرد.
وی افزود: معادن زغال سنگ در ایران اکثرا در زمان راهاندازی با تکنولوژی دهه ۱۹۶۰ اتحاد شوروی آغاز به کار کردند و سبک استخراج و کار براساس همان فناوری آن زمان شوروی است و باقی ماندن تجهیزات و ادامه کار در این شرایط با آن سطح از فناوری قدیم برای سال ۲۰۲۳ میلادی یک معجزه است! ما هرگز به سمت به روزرسانی تجهیزات و شیوههای استخراج و بازنگری در فرآیندهای نظارت HSE و ایمنی در این مجموعهها نرفتیم. این درحالی است که در دنیا کنترل معادن به سمت هوشمندسازی رفته است. بنده تایید میکنم که بهخصوص در معادن قدیمی مثل طزره البرز شرقی چنین تحولی به سمت نوسازی تجهیزات رخ نداده است.
صدر منصوری ادامه داد: خصوصیسازی معادن با توجه به قدیمی بودن معادن زغال سنگ کشور، باعث شده بسیاری از روشهای اصولی بهرهبرداری از معدن صرفه اقتصادی نداشته باشد و مدیران در رعایت برخی اصول برای صرفه اقتصادی بهطور طبیعی کوتاهی میکنند. ممکن است حجم کار و شیفتها بیش از حد مجاز شده و تجهیزات ایمنی کمتر استفاده شود تا هزینه تولید به حداقل برسد. این البته معضل عمومی همه معادن ما در کشور است و منحصر به البرز شرقی نیست.
این کارشناس حوزه ایمنی معادن تصریح کرد: به ویژه در معادن زغال سنگ که ریسک و ناایمنی بسیار بیشتر از سایر معادن است، رعایت ایمنی و اصول مهندسی بسیار حیاتی است. حتی اگر تمامی دستورالعملهای ایمنی و مهندسی در حوزه استخراج و پیشروی در معادن انجام شود، باز هم کار در معدن زغال سنگ بسیار خطرناکتر و پرریسکتر از سایر مشاغل است. حال تصور کنید تجهیزات، رعایت نکات ایمنی، مهندسی مسیرهای تهویه هوا، مانیتورینگ و تجهیزات ضد جرقه و تستهای گاز به خوبی انجام نگیرد!
وی تاکید کرد: یک تیم تخصصی باید بررسی لازم از این حادثه را به عمل آورد، اما بنده به عنوان فرد متخصص در این حوزه قبل از این بررسی اعلام میکنم که قطعا سیستم تهویه معدن طرزه استاندارد نبوده و اگر سیستم تهویه مناسب هم باشد، گاهی ممکن است نرخ استخراج زغال بیش از حد استاندارد باشد. ممکن است حتی در حین پیشروی با لایههایی در حین کار مواجه شویم که نرخ تولید گاز متان بیشتر شود که قابل مشتعل شدن است و میتواند به دستگاه تنفسی کارگران آسیب بزند.
صدر منصوری با رد این ادعا که فشار گاز متان در حفره گازی باعث حادثه فروریزش معدن شده است گفت: گاز متان گازی است که فورا کارگران بوی آن را استشمام کرده و میتوانند از محل خارج شوند. ضمن اینکه فشار این گاز به قدری نیست که حتی در یک محیط بسیار کوچک و بسته باعث فروریختن یک طبقه یا کارگاه بزرگ از معدن شود. اگر مانیتورینگ و نظارت مرکزی قوی بود، فورا با هر تزلزلی در لایهها و نشت هر گازی پیام هشدار صادر شده و محل تخلیه میشد.
این کارشناس HSE تاکید کرد: ما در بحث حادثه تلخ معدن یورت به یاد داریم که مشابه چنین اتفاقی افتاد. در آنجا هم مشکل تهویه، مونیتورینگ و ضعف مهندسی پیشروی دست به دست هم داد و حادثه ایجاد کرد. ممکن است به جز متان، گازهایی مثل هیدروژن غلیط، مونواکسید کربن و گرد زغال سنگ در هوا متصاعد شود و محیط را برای نیروی کار آلوده ساخته و حتی امکان انفجار را تشدید کند که همه این موارد نیازمند سنجش گاز و مانیتورینگ دائمی است.
وی درباره ملزومات مهندسی معدن از جهت ایمنی کار گفت: به ویژه در معادن زیرزمینی، در حین پیشروی، شاخصهایی مثل «کیفیت طول سنگ، استحکام سقف و..» مهم است. برای بررسی امکانعدم ریزش، تستهای مختلفی وجود دارد که تیمهای تخصصی همه باید آن را مدام بگیرند. اینکه فشاری از سمت سقف یا دیواره وارد شود و باعث ریزش معدن شود، به عوامل زیادی بستگی دارد که برای سنجش و بهسازی معادن نامستحکم، نیاز به تجهیزات بسیار پیشرفتهای است.
صدر منصوری اضافه کرد: انفجار یا ریزش میتواند خود سیستمهای نگهدارنده را تضعیف کند و دوباره خود باعث ریزشها و پخش شدن گازهای حبس شده در لایههای دیگر شود و ریسک را به شکل مضاعفی بیشتر کند. راه جلوگیری از حادثه در معادن زغال سنگ به همین واسطه، تنها رعایت آییننامهها و موارد کلیشهای از پیش تعیین شده نیست، بلکه راه آن مکانیزه کردن بهرهبرداری و پیشروی در معدن است که امروزه کماکان به شیوه سنتی انجام میشود. ضمن اینکه پس از آن باید به سمت هوشمندسازی کلیه فرآیندها برویم و باور داشته باشیم که فناوری بیشترین کمک را در زمینه ایمنی به انسان میکند.