به گزارش می متالز، در همین راستا گفتوگویی با مدیرعامل شرکت GMI آلمان داشتیم. مسعود ابکا عدم توجه مناسب و صحیح به نیروی انسانی، عدم توازن در بخشهای مختلف زنجیره تولید فولاد، توسعه بدون مطالعه و... را از مهمترین مشکلات پیشروی این صنعت میداند. در ادامه متن کامل این گفتوگو را میخوانید.
گلوگاههای پیش روی صنعت فولاد کشور را میتوان به کوتاهمدت و بلندمدت تقسیم کرد. گلوگاه بلندمدت این صنعت را باید نوع و نحوه نگرش به نیروی انسانی دانست. در زمینه نیروی انسانی متاسفانه در ابتدا انتخاب درستی وجود ندارد و در ادامه پس از انتخاب افراد، آموزشهای مناسبی پیش از آغاز کار و در حین فعالیت داده نمیشود و درواقع بهنوعی نیروی کار به حال خود رها میشود. طبیعی است که نیروی کاری که از ابتدا به شایستگی انتخاب نشده و تحت آموزشهای درستی نیز قرار نگرفته، عملکرد مناسبی نخواهد داشت. بنابراین میتوانیم بگویم که گلوگاه اصلی و بلندمدت عدم توجه منطقی و صحیح به نیروی انسانی است.
صنعت فولاد کشور در حال حاضر مواجه با گلوگاههای فنی همچون تامین الکترود گرافیتی نیز مواجه است که در برهههای زمانی مختلف مشکل در خرید الکترود گرافیتی تولیدکنندگان فولاد به روش کوره قوس الکتریکی، را با مشکل روبهرو میکند. با توجه به حجم بالای تولید فولاد به روش کوره قوس الکتریکی باید سالهای پیشتر به سمت تولید الکترود گرافیتی در کشور حرکت میشد.
عدم توازن رشد بخشهای مختلف در صنعت فولاد مشکل دیگری است که این روزها گریبانگیر این صنعت شده است. همانگونه که مستحضرید در سالهای قبل طرح جامعی برای صنعت فولاد کشور تدوین شد اما متاسفانه به دلایل مختلفی ازجمله مباحث سیاسی، قومیتی و... به این طرح جامع در موارد بسیاری عمل نشد و همین امر امروز تبدیل به گلوگاهی برای این صنعت شده است.
بلاشک در سالهای گذشته ظرفیت تولید فولاد کشور بهخوبی رشد کرده است، اما در کنار این افزایش ظرفیت باید به2 موضوع نیز توجه شود. حرکت به سمت تولید فولادهای کیفی و همچنین استفاده حداکثری از ظرفیتهای ایجاد شده. همواره در کشور این نگرانی وجود دارد که اغلب واحدهای تولیدی حداکثر با 70 درصد ظرفیت اسمی خود فعالیت میکنند و نمیتوان به تولید بیش از این رقم دست یافت. در حالی که چنین دیدگاهی اشتباه است به نحوه مدیریت مواد اولیه، فرآیند و محصول برمیگردد.
توسعه بدون مطالعه مورد دیگری است که صنعت فولاد کشور از آن رنج میبرد. پیش از شروع هر فعالیتی باید ابتدا توجه کرد که آیا محصول تولیدی بازار فروش دارد یا خیر. اما بسیاری از طرحهای تولیدی کشور بدون مطالعه و توجه به وجود یا عدم وجود بازار آغاز میشوند و پس از تولید محصول باید به فکر بازار برای فروش آن بود. در حالی که باید توجه داشت که بازار راه خود را میرود و از آمال ما پیروی نمیکند. توجه به تمامی موارد ذکر شده میتواند صنعت فولاد کشور را از وضع فعلی نجات بخشد.
بهلحاظ فنی اگر در این صنعت مدیریت صحیحی صورت گیرد، و سیاستهای درستی اعمال شود به مشکلی در زمینه تولید برنخواهیم خورد؛ اما وضعیت به لحاظ سیاسی در بازارهای جهانی چندان مثبت نیست و همین امر صادرکنندگان را با مشکلاتی مواجه خواهد کرد.
ایجاد شرایطی که صنعت متاثر از شرایط مختلف ازجمله تحریم نشود، کاری یک ساله نیست و باید برای آن برنامه میان مدت و بلند مدت وجود میداشت. صنعت فولاد کره جنوبی یکسال پس از آغاز صنعت فولاد در ایران کار خود را شروع کرد اما در مدت 40 سال فعالیت امروز به جایی رسیده است که تمامی مسائل صنعت فولاد ازجمله تکنولوژی، فرآیند، طراحی و... را خود انجام داده و ایران خریدار تکنولوژی از این کشور است. همین امر نشان میدهد که در طی 40 سال فعالیت صنعت فولاد کشور نگاه عمیقی به این صنعت نداشتیم.
امروز باید بگوییم که پتانسیل مهندسی در کشور ما بسیار محدود است و باید توجه بیشتری به آن شود. اگر بهدنبال خودکفایی صنعتی هستیم، بایستی از سطح عبور کرده و به دنبال مغز و ریشه اصلی امور باشیم. اصطلاح «دستمزد» اصطلاحی رایج است که سبب میشود از اهمیت کار با تفکر غافل شویم، شاید برای جا انداختن اهمیت تفکر و کار ریشهای لازم باشد که اصطلاح «مزد مغز» را جایگزین اصطلاح « دستمزد» کنیم.
سپردن کار به افرادی که توانایی انجام آن را دارند یکی از نکات اصلی است که باید توسط دولت مورد توجه قرار گیرد. انجام امور به افرادی سپرده شود که پله پله در صنعت بزرگ شده و در کارهای کوچیکتری که به آنها سپرده شده توانایی و شایستگی خود را نشان دادهاند. در این میان نباید هرگز از جوانگرایی غافل شد زیرا جوانان پشتوانه بقای فعالیتها هستند.
قوانین و مقررات کشور برای آنکه بتوانند حامی تولیدکننده و صادرکننده باشند باید چابکتر شوند. بهعنوان نمونه درست زمانی که تحت تحریم نفتی آغاز شد انتظار میرفت که به سایر زمینههای صادراتی توجه ویژهای شود تا با ارزآوری حاصل از این موارد از مشکلات کشور کاسته شود. اما چنین اتفاقی رخ نداد و حتی دچار خودتحریمی نیز شدیم و با مشکلاتی که برای صادرکنندگان فراهم شد، درعمل از صادرات جلوگیری بهعمل آمد. درواقع یکی از مشکلات فعلی ما فاصله زمانی میان اتفاقات و تصمیمگیریهاست. باید تلاش شود تا چابکسازی در تصمیمگیری ایجاد شود و بسته به زمان و شرایط بلافاصله تصمیمگیری صحیحی انجام شود.