به گزارش میمتالز، ظرفیت تولید فولاد خام چین نیز تا سال ۲۰۲۰ بدون وقفه افزایش یافت اگرچه تولید ناخالص داخلی کاهش یافته و تا به امروز روندی تا حدی نامنظم داشته احتمالاً به دلیل گسترش اعتبارات و بار بدهی در سطح دولتهای محلی بوده است.
جالب است که دادهها نشان میدهند تقاضای فولاد در این کشور در دو دهه گذشته شاهد چندین نقطه اوج و حداقل بوده است. تقاضا در این دوره تنها دو بار به اوج خود رسید، اول، حدود سال ۲۰۰۸ و بار دوم، پس از پاندمی کرونا.
قیمت فولاد چین نیز در حدود سال ۲۰۰۸ به اوج خود رسید. اما پس از آن، تقاضا و قیمتها هر دو از سال ۲۰۰۹ شروع به کاهش کردند. بحران بدهی منطقه یورو فوران کرد. چندین عضو منطقه یورو مانند یونان، پرتغال، ایرلند، اسپانیا و ... قادر به بازپرداخت یا تامین مالی مجدد بدهیهای دولتی خود یا نجات بانکهای بیش از حد بدهکار بدون کمک سایر کشورهای منطقه یورو، بانک مرکزی اروپا یا صندوق بین المللی پول نبودند.
در چین، تقریباً در این زمان، صنعت فولاد این کشور با مازاد ظرفیت جدی مواجه شد و عرضه بیش از تقاضا بود. از آنجایی که محیط جهانی برای صادرات مساعد نبود، چین شروع به کاهش قیمت و تقاضا کرد و این شاخص در حدود سال ۲۰۱۶ کاهش یافت.
دولت چین برای رسیدگی به ظرفیت مازاد دست به کار شد. در فوریه ۲۰۱۶، شورای دولتی اصلاحات ساختاری طرف عرضه را صادر کرد. اقدامات نتیجه داد. در مقایسه با اوج سال ۲۰۰۸ تقاضا به شدت به سطوح نسبتاً بالایی رسید. قیمتها در این دوره تا حدود سال ۲۰۱۸ تا ۱۳۰ درصد افزایش یافت.
درگیریهای تجاری با امریکا پس از آن وارد عمل شد. از مارس ۲۰۱۸، ایالات متحده به دلیل "نگرانیهای امنیتی" تعرفههایی را بر محصولات فولاد و آلومینیوم از چندین کشور عضو سازمان تجارت جهانی از جمله چین اعمال کرد. این اقدام باعث نارضایتی گسترده شد و چین را برای حل و فصل اختلافات به سازمان تجارت جهانی کشاند.
اندکی پس از آن، در اوایل سال ۲۰۱۹، کووید ۱۹ شیوع پیدا کرد. قرنطینهها شروع شد. تقاضا شروع به تنزل کرد و قیمتها در طول سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ تا ۲۱ درصد کاهش یافت.
اواخر سال ۲۰۲۰ به بعد، دولت چین دوباره با اقدامات تقویتی برای احیای اقتصاد وارد عمل شد. بازار پس از همه گیری بهبود یافت. اهداف اوج کربن در سال ۲۰۳۰و انتشار صفر کربن تا سال ۲۰۶۰ با برنامههایی برای مبادله ظرفیتهای آلاینده موجود با فولادسازی عصر جدید اعلام شد. کنترلها بر روی میزان و شدت مصرف انرژی اعلام شد.
تقاضا دوباره در حدود سال ۲۰۲۱ افزایش یافت. قیمتها نیز به اوج کوتاه مدت خود رسیدند و طی سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱ به میزان ۸۳ درصد افزایش یافتند.
اما مجددا پرنوسان و بی ثبات شدند و مسایل ژئوپلیتیک پیچیده و رکود اقتصادی جهانی اوضاع را بدتر کرد.
در حال حاضر، چین با محدودیتهای سختگیرانه و سیاست صادرات تهاجمی در مواجهه با کاهش تقاضای داخلی مبارزه میکند.
به دلیل کاهش تقاضای مسکن، بازار املاک، که سهم فوق العاده ۳۰۰ درصدی در تولید ناخالص داخلی چین داشت، شروع به کاهش کرد و تقاضای داخلی فولاد را کاهش داد.
رشد سریع اقتصادی چین تاکنون با افزایش جمعیت جوان افزایش یافته است. اما، دادهها نشان میدهد، جمعیت بالای ۶۰ ساله چین از سال ۲۰۲۰ در حال افزایش بوده است. تغییر در ساختار جمعیت، تقاضای فولاد را در میان مدت تا بلند مدت سرکوب خواهد کرد. جمعیت در طول برنامه پنج ساله چهاردهم چین رشد صفر و منفی را تجربه خواهد کرد و در میان مدت تا سال ۲۰۳۵ حدود ۱.۴ میلیارد نفر باقی خواهد ماند.
با افزایش تقاضای خودروهای الکتریکی در سطح جهان، صادرات غیرمستقیم چین افزایش خواهد یافت و نقش تقویتشده خودرو در میان بخشهای پایین دستی فولاد پدیدار خواهد شد. با این حال، شدت تقاضای فولاد در صنعت خودرو در مقایسه با املاک که یک سوم تقاضای فولاد چین را تشکیل میدهد، بسیار کمتر است.
از آنجایی که چین بالاترین تولیدکننده کربن بوده است، فشار آن بسیار بیشتر است. با افزایش سرعت انرژیهای تجدیدپذیر، تقاضای فولاد نیز افزایش خواهد یافت. اما، انرژی نیز ممکن است با حجم مصرف بخش مسکن مطابقت نداشته باشد.
حال سوال این است که تقاضای فولاد در چین در میان مدت تا بلندمدت چگونه خواهد بود؟ آیا این صنعت دوباره به سمت نزولی پیش میرود؟ از یک سو، به نظر میرسد تقاضای داخلی از منابع سنتی به اوج خود رسیده، ولی روشهای تولید سبزتر راههای تقاضای جدیدتری. اما آیا اینها برای بخش سنتی پرمصرف فولاد مانند املاک و مستغلات جبران پذیر است؟
منبع: ایفنا