حمید عموشعبانی؛ فعال صنعت آلومینیوم
می متالز - آنچه در سال گذشته بر صنعت آلومینیوم گذشت، سرشار از تلاطم های شدید رکود و صعودهای مقطعی و در کل همچون سیل این روزها ویران کننده بود. تاثیرات افزایش نرخ دلار، بالارفتن قیمت های جهانی و از همه مهم تر رفتارهای اسملترها و بورس نشان دهنده این بود که مسوولین ما همانند مواجهه با بلایای طبیعی این روزها، با این نوسانات هم چنین برخورد کردند.
سال ۱۳۹۷ اگر سال خوبی در جدول رکورد فروش اسملترها باشد سال سیاهی برای صنعتگران این عرصه و از همه مهم تر نبود فرهنگ اجتماعی و منافع شغلی بود. اصل در این صنعت چه برای تولید کننده و چه برای صنایع مصرف کننده تنها منفعت بود ولاغیر. عرضه های با قیمت های پایین، تقاضاهای ده هزارتن تا بیست هزارتنی، گل آلود کردن بازار، حضور شرکت های صوری و انحصار بزرگترین درد و آسیب این صنف هستند و خواهند بود و ما با چشم خود دیدیم نه وزارت صمت، نه سازمان بورس و نه سندیکای آلومینیوم علیرغم تلاش های صورت گرفته اقدامی در راستای جلوگیری از فعالیت انحصار طلبانه بعضی از این سلاطین نتوانستند انجام دهند.
شرکتی چون المهدی براحتی از بورس خارج شد، با هر نرخی خواست صادرات کرد و معلوم نشد ارز ناشی از صادرات را برگرداند یا خیر؟ سال ۱۳۹۷ به ما نشان داد واقعا این صنعت بدون متولی است.
هر شرکت تولیدکننده ای هر رفتاری خواست انجام داد و با هر بخشنامه و اقدامی که در راستای جلوگیری از این ثروت ملی انجام شد یک ترفند جدید و یک بازی جدید شروع کرد. از عرضه های ناقص در بورس تا عدم عرضه پیش رفتند. این رفتار نه تنها از سوی تولیدکنندگان انجام شد از سوی مصرف کنندگان هم به بدترین نحو ادامه داده شد. به طوری که انگار در این بازی سوادگرانه هر دو طرف راضی بودند. المهدی عرضه نمی کرد؛ جشن عدم عرضه را در اراک تولید کنندگان می گرفتند. چرا؟! اگر مشتریان بورس خریداران واقعی هستند چرا باید از عدم عرضه و یا تشویق به عدم عرضه خوشحال باشند.
سازمان بورس تا چه حد در مشخص کردن بازارهای هدف موفق بوده؟ آیا تمام سهمیه های شمش و بیلت عرضه شده مستقیما وارد چرخه تولید شد؟ اگر این گونه است چرا قیمت رقابت و قیمت بازار آزاد شمش و بیلت را تنها یک نفر باید تعیین کند؟!
این یعنی کل مکانیسم عرضه و نظارت مشکل دار است و همه می دانند این انحصار و کنترل بازار از طرف چه کسانی انجام می شود که عملا مصداق اخلال در بازار و ایجاد حباب است. چگونه است سلاطین مختلف در صنایع دیگر تحت پیگرد قرار می گیرند و در این صنف و صنعت به هیچ کس پاسخگو نیستند؟
تلاطم سال ۱۳۹۷ باعث تعطیلی خیلی از واحدهای صنعتی و ضرر و زیان های فعالین خرد این صنعت شد و همچنین باعث رونق بازار دلالی و محتکرین گردید.
در زمانی که هفته ها شاهد عدم عرضه شمش و بیلت بودیم انبارهای کهریزک لبالب از شمش و بیلت می شد و هیچ نهاد نظارتی علی رغم دریافت گزارشات موثق به این مقوله یا ورود نکردند یا اگر هم کردند به نتیجه مطلوب نرسید.
درحالی وارد سال ۱۳۹۸ می شویم که اگر قرار به تکرار چنین حوادثی باشد مطمئنا اثرات مخرب تری را بر تن نحیف صنعت آلومینیوم خواهد گذاشت. یکبار برای همیشه فعالین این صنعت، ناظرین و تشکل ها باید تکلیف خود را روشن کنند یا بورس و عرضه را تعطیل کنند و واقعیت که همان انحصار هست را بپذیرند یا رخت مصلحت از تن بیرون کنند و ریشه این انحصار و منفعت طلبی را بخشکانند.
این صنف برای رهایی از دست چپاولگران انحصار طلب نیاز به کاوه آهنگر ندارد، نیاز به یک موج اجتماعی عدالتخواه دارد. فرهنگ ما سلطان پروری و ایجاد انحصار هست؛ خودمان به آسیاب طمع و انحصار آب می ریزیم و هر رفتاری که انجام می دهند ما هم تبعیت می کنیم. تا زمانی که مصلحت موقتی و فردی برای ما ارجح به مصالح صنفی باشد اتفاقی نخواهد افتاد.
روزی خواهد رسید که کل این صنف در دستان چند نفر باشد و تمامی فعالینی که سال ها زحمت کشیدند از میدان بدر خواهند شد. نوبت ما امروز نباشد، حتما فرداست.