تاریخ: ۱۳ شهريور ۱۴۰۳ ، ساعت ۲۳:۰۸
بازدید: ۹۹
کد خبر: ۳۵۱۱۰۵
سرویس خبر : معادن و مواد معدنی
معدن؛ کلید رهایی اقتصاد ایران از نفرین منابع یا تکرار تاریخ؟

شمشیر دو لبه توسعه

شمشیر دو لبه توسعه
‌می‌متالز - درحالی‌که اقتصاد ایران دهه هاست با چالش وابستگی به نفت دست‌وپنجه نرم می‌کند، نگاه‌ها به سمت بخش معدن به‌عنوان ناجی بالقوه اقتصاد کشور چرخیده است، اما آیا توسعه بخش معدن می‌تواند ایران را از دام نفرین منابع رها کند یا صرفا تکرار همان الگوی ناکارآمد در قالبی جدید خواهد بود؟

به گزارش می‌متالز، نگاهی به آمار و ارقام نشان می‌دهد که ایران با برخورداری از بیش از ۶۸ نوع ماده‌ معدنی و ذخایر اثبات شده ۵۷‌ میلیارد تنی، در زمره ۱۵ کشور برتر جهان از نظر تنوع و حجم ذخایر معدنی قرار دارد، با این حال سهم این بخش در تولید ناخالص داخلی کشور تنها حدود یک‌ درصد است، رقمی که در مقایسه با کشورهایی، چون استرالیا (۸.۷‌ درصد) و شیلی (۱۰‌ درصد) بسیار ناچیز به‌نظر می‌رسد. مقایسه وضعیت ایران با ترکیه، همسایه‌ای که فاقد منابع نفتی است، تصویر روشن تری از چالش پیش‌روی ایران ارائه می‌دهد. درحالی‌که ارزش صادرات معدنی ایران در سال‌ ۲۰۲۲ حدود ۱۰.۲‌ میلیارد دلار بوده، این رقم برای ترکیه به ۵.۹‌ میلیارد دلار رسیده‌است، اما نکته قابل‌ تأمل اینجاست که سهم محصولات با ارزش‌افزوده بالا در صادرات معدنی ترکیه حدود ۶۵‌ درصد است، درحالی‌که این رقم برای ایران تنها ۳۵‌ درصد است. این آمار نشان می‌دهد که چالش اصلی ایران نه در کمبود منابع، بلکه در نحوه مدیریت و بهره‌برداری از این منابع نهفته است. تجربه کشورهایی، چون نروژ، استرالیا و حتی بوتسوانا نشان می‌دهد که غنای منابع طبیعی می‌تواند به‌جای نفرین، به برکتی برای اقتصاد تبدیل شود، مشروط بر آنکه سیاست‌گذاری‌ها و مدیریت منابع به‌ درستی انجام شود. نروژ با ایجاد صندوق ثروت ملی، توانسته است درآمد‌های نفتی خود را به سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت تبدیل کند.

این صندوق که ارزش آن در سال‌ ۲۰۲۳ به بیش از ۱.۴‌ تریلیون دلار رسیده، نه‌تنها آینده نسل‌های بعدی نروژ را تضمین کرده، بلکه به ثبات اقتصادی کشور در‌برابر نوسانات قیمت نفت نیز کمک کرده‌ است. ایران نیز در سال‌۱۳۷۹ صندوق توسعه‌ ملی را با هدفی مشابه تاسیس کرد، اما عملکرد این صندوق به دلیل عدم‌ استقلال کافی و برداشت‌های مکرر دولت، با انتقادات جدی روبه‌رو بوده‌است. استرالیا، به‌عنوان یکی از موفق‌ترین کشور‌ها در زمینه بهره‌برداری از منابع معدنی، استراتژی متفاوتی را درپیش گرفته‌است. این کشور با سرمایه‌گذاری گسترده در تحقیق و توسعه (۲.۲‌ درصد از تولید ناخالص داخلی در مقایسه با ۰.۷‌ درصد ایران) و تمرکز بر نوآوری در فناوری‌های معدنی، توانسته است علاوه‌بر افزایش بهره‌وری در استخراج و فرآوری مواد معدنی، به صادرکننده فناوری و خدمات مهندسی معدن نیز تبدیل شود. شرکت‌های استرالیایی در حال‌حاضر در بیش از ۱۰۰ کشور جهان در زمینه اکتشاف و استخراج معادن فعالیت می‌کنند. بوتسوانا، کشور کوچکی در جنوب آفریقا، نمونه دیگری از موفقیت در مدیریت منابع طبیعی است. این کشور که زمانی یکی از فقیرترین کشور‌های جهان بود، با کشف ذخایر عظیم الماس و مدیریت هوشمندانه درآمد‌های حاصل از آن، توانست طی چند دهه‌ به یکی از باثبات‌ترین و موفق‌ترین اقتصاد‌های آفریقا تبدیل شود. بوتسوانا با تاکید بر شفافیت در قرارداد‌های معدنی، سرمایه‌گذاری در آموزش و زیرساخت‌ها و تنوع بخشی تدریجی به اقتصاد، توانسته است از دام نفرین منابع اجتناب کند.

در مقابل، تجربه ونزوئلا هشداری جدی برای کشورهایی، چون ایران است. این کشور با وجود برخورداری از بزرگ‌ترین ذخایر نفتی جهان، به دلیل سوءمدیریت، فساد گسترده و عدم‌تنوع بخشی به اقتصاد، با بحران اقتصادی عمیقی مواجه شده‌ است. نرخ تورم چند صد‌درصدی و کاهش شدید استاندارد‌های زندگی در ونزوئلا، نشان می‌دهد که صرف وجود منابع طبیعی غنی، تضمین کننده رفاه و توسعه اقتصادی نیست. حال سوال این است که ایران چگونه می‌تواند از تجربیات این کشور‌ها بهره ببرد و بخش معدن را به موتور محرکه توسعه اقتصادی تبدیل کند، بدون آنکه در دام نفرین منابع گرفتار شود؟

۱- تنوع بخشی به اقتصاد: تجربه کشورهایی، چون مالزی و امارات‌ متحده‌ عربی نشان می‌دهد که تنوع بخشی به اقتصاد، کلید رهایی از وابستگی به منابع طبیعی است. ایران باید علاوه‌بر توسعه صنایع معدنی، به سایر بخش‌های اقتصادی مانند گردشگری، فناوری اطلاعات و صنایع دانش‌بنیان نیز توجه ویژه داشته‌باشد. افزایش سهم این بخش‌ها در تولید ناخالص داخلی می‌تواند اقتصاد را در‌برابر شوک‌های ناشی از نوسانات قیمت مواد خام مقاوم‌تر کند.

۲- توسعه زنجیره ارزش: به‌جای تمرکز بر صادرات مواد خام، ایران باید بر توسعه صنایع پایین‌دستی و تولید محصولات با ارزش‌افزوده بالاتر تمرکز کند. تجربه کشورهایی، چون کره‌جنوبی و ژاپن در صنعت فولاد نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با سرمایه‌گذاری در فناوری و نوآوری، از یک واردکننده مواد خام به صادرکننده محصولات پیشرفته تبدیل شد.

۳- سرمایه‌گذاری در آموزش و تحقیق و توسعه: تجربه استرالیا نشان می‌دهد سرمایه‌گذاری در آموزش و تحقیق و توسعه می‌تواند به افزایش بهره‌وری و نوآوری در بخش معدن منجر شود. ایران باید بودجه‌ تحقیق و توسعه خود را به‌طور قابل‌توجهی افزایش داده و همکاری‌های نزدیک‌تری بین دانشگاه‌ها و صنعت ایجاد کند.

۴- بهبود فضای کسب‌وکار: کشور‌های موفق در حوزه معدن، مانند استرالیا و کانادا، با ایجاد محیط قانونی شفاف و پایدار، زمینه را برای جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی فراهم کرده‌اند. ایران نیز باید با اصلاح قوانین و مقررات، کاهش بوروکراسی و ایجاد ثبات در سیاست‌های اقتصادی، فضای مساعدتری برای سرمایه‌گذاری ایجاد کند. بهبود رتبه ایران در شاخص سهولت کسب‌وکار بانک جهانی از رتبه فعلی ۱۲۷ به زیر ۱۰۰، می‌تواند گام مهمی در این راستا باشد.

۵- توجه به توسعه پایدار: تجربه کشور‌هایی مانند نروژ و کانادا نشان می‌دهد؛ توجه به مسائل زیست‌محیطی و اجتماعی در بخش معدن، نه‌تنها به حفظ منابع طبیعی کمک می‌کند، بلکه می‌تواند به مزیت رقابتی در بازار‌های جهانی نیز تبدیل شود. ایران باید استاندارد‌های زیست‌محیطی سختگیرانه تری را اعمال‌کرده و شرکت‌های معدنی را به مشارکت در توسعه جوامع محلی تشویق کند.

۶- شفافیت و مبارزه با فساد: تجربه کشور‌هایی مانند بوتسوانا نشان می‌دهد که شفافیت در مدیریت درآمد‌های حاصل از منابع طبیعی، کلید اجتناب از فساد و سوءمدیریت است. ایران باید با تقویت نهاد‌های نظارتی، افزایش شفافیت در قرارداد‌های معدنی و پیوستن به ابتکارات بین‌المللی مانند EITI (ابتکار شفافیت صنایع استخراجی)، اعتماد عمومی و سرمایه‌گذاران را جلب کند.

۷- مدیریت درآمد‌های معدنی: تجربه موفق نروژ در مدیریت درآمد‌های نفتی می‌تواند الگوی مناسبی برای ایران در مدیریت درآمد‌های معدنی باشد. ایجاد یک صندوق ثروت ملی مستقل و شفاف، با قوانین سختگیرانه برای برداشت و سرمایه‌گذاری، می‌تواند به ثبات اقتصادی و حفظ منافع نسل‌های آینده کمک کند.

در نهایت، باید توجه داشت که گذار از اقتصاد متکی به نفت به اقتصادی متنوع و پویا که در آن بخش معدن نقشی کلیدی، اما متعادل ایفا می‌کند، فرآیندی پیچیده و زمانبر است. این گذار نیازمند اصلاحات ساختاری عمیق، تغییر در نگرش‌های مدیریتی و سیاست‌گذاری و همچنین سرمایه‌گذاری قابل‌توجه در زیرساخت‌ها و سرمایه انسانی است. در پایان، باید گفت که بخش معدن ایران پتانسیل بالایی برای تبدیل‌ شدن به موتور محرکه رشد اقتصادی کشور دارد، اما تحقق این پتانسیل مستلزم اصلاحات ساختاری، سرمایه‌گذاری هوشمندانه و مدیریت دقیق است. با درس گرفتن از تجربیات جهانی و اجرای سیاست‌های مناسب، ایران می‌تواند از دام نفرین منابع رها شده و بخش معدن را به اهرمی برای توسعه پایدار و همه جانبه تبدیل کند. این مسیر اگرچه دشوار، اما برای آینده اقتصادی کشور حیاتی است.

منبع: دنیای اقتصاد

مطالب مرتبط
عناوین برگزیده