به گزارش میمتالز، سرانجام نماگر اصلی در۲ میلیون و ۲۶۹ هزار واحد آرام گرفت. ضمن درنظرگرفتن عوامل سیاسی، بهنظر میرسد شاخصکل بورس با رسیدن به محدوده مقاومتی که در نیمه کانال ۲.۲ میلیون واحد قرار دارد، واکنش اندکی را نسبت به این سطح نشان دادهاست. سطح مذکور آخرین بار در اردیبهشت امسال ایجاد شد و پس از آن شاخص بورس، سقوط آزاردهندهای را به اهالی بازار تحمیل کرد، با اینحال عبور از این مقاومت و تثبیت بالای آن، میتواند روزهای خوبی را برای بازار بههمراه داشته باشد.
ارزش دلاری معاملات طی دادوستدهای روز سهشنبه از ۱۵۰ میلیون دلار عبور کرد که از ۱۴ اسفند سالگذشته بیسابقه بودهاست، ضمن آنکه رفتار ارزش معاملات نیز حکایت از ثبات نسبی این معیار ارزیابی بازار دارد. همچنین از اردیبهشت امسال تاکنون، متغیرهای اثرگذار، به نفع بازار سرمایه تغییر جهت دادهاند. از سقف اردیبهشت امسال، P/E بازار از ۷.۷ به ۶.۳۸ رسیده و ارزش دلاری بازار نیز از ۱۱۸ میلیارد دلار به ۱۰۰ میلیارد دلار کاهشیافتهاست. نرخ بهره اوراق نیز از ۳۶ درصد به ۲۹ درصد رسیده و اختلاف دلار نیما و آزاد از ۵۱ درصد تا ۳۵ درصد افت را تجربه کردهاست و در صورتیکه شرایط سیاسی به بازار سهام رخصت دهد، شاخصکل بورس میتواند روزهای پررونقتری را نسبت به دو هفته گذشته پشتسر بگذارد.
نماگر اصلی بازار درحالی به مرز ۲.۳ میلیون واحد نزدیک شدهاست که حدود ۷ ماه پیش موفق شد چند روزی را میهمان این کانال باشد، اما عدمتثبیت شاخصکل در این محدوده سقوط سهمگینی را برای اهالی بورس بههمراه داشت. نماگر اصلی بازار درحالی برای سومین روز متوالی مهمان کانال ۲.۲ میلیونواحدی است که قبلتر در نیمه تیرماه سالجاری و در دی ماه سالگذشته چند روزی را در این محدوده حساس قیمتی دوام آوردهاست، اما هنوز توان بورس برای تثبیت در این کانال برای اهالی بازار مشخص نشدهاست، اما نشانههایی مبنیبر افزایش تمایل بورس برای عبور از این طبقه حساس وجود دارد. به لحاظ فنی شاخصکل، از اردیبهشت ۱۴۰۲ در یک روند بلندمدت نزولی قرار داشته و بارها به خط میانی این کانال واکنش مثبت نشاندادهاست.
پس از آنکه نماگر اصلی از سقف کانال نزولی پرقدرت عبور کرده، تا سقف اردیبهشت امسال پیشرویکرده و در تله این مقاومت حساس افتاده است. احتمالا در این شرایط بورس با انگیزه بالاتری به سمت شکست مرز ۲.۳ میلیون واحد حرکت خواهد کرد. البته این موضوع پیش شرطی دارد که مربوط به موضوعات سیاسی است. آرامشدن فضای سیاسی به نفع ایران و کاهش خطر درگیری مستقیم ایران در تنشها میتواند این مسیر را هموارتر سازد. هرچند در سناریویی متفاوت تر، نماگر اصلی میتواند ضمن واکنش منفی به این محدوده تا ۲ میلیون و ۱۵۰ هزار واحد نیز اصلاح قیمتی داشته باشد و به سایر بازیگران بازار نیز رخصت ورود بدهد. در کنار عوامل فنی، نقش متغیرهای بنیادی نیز پررنگ است.
همچنان حضور ترامپ در کاخسفید، نقش پررنگی را در تحولات بازارهای جهانی ایفا میکند. انتشار آمارها و دادههای آمریکا نشان میدهد؛ احتمالا انگیزه بانکمرکزی آمریکا برای کاهش نرخ بهره کاهشیافته و پیشبینی رونق برای قیمتهای جهانی در کوتاهمدت میسر نیست. کاهش قیمت نفت و کاهش قیمت طلای جهانی همزمان با رشد شاخص دلار طی یک هفته اخیر گواهی میدهد که روند بازارهای جهانی برخلاف بورس تهران است. در چین نیز بهواسطه اعمال سیاستهای ترامپ، بستههای حمایتی فعال نشده و احتمالا تقاضا از سوی دومین اقتصاد دنیا نیز به حداقل میرسد. در این میان تنها قیمت گاز روندی افزایشی را دنبال کردهاست که طبیعتا بر قیمت تمام شده گاز خوراک داخلی بی تاثیر نیست.
ارزش روزانه معاملات خرد با احتساب صندوقها در حالی از ۱۵۰ میلیون دلار عبور کرده که این میزان از ۱۴ اسفند سالگذشته بیسابقه بودهاست. شاید خبر خوش برای ارزش دادوستدهای بورس آن باشد که طی ۷ روز معاملاتی اخیر ۵ روز ارزش معاملات بالای ۱۰۰ میلیون دلار بودهاست و در صورتیکه همچنان این روند تثبیت شود، میتوان به رونق بازار تا حدودی امیدوار ماند. همچنین بررسیها از میانگین ارزش معاملات حکایت از آن دارد که از منظر تابلو، بازار سهام حمایت خوبی را از جانب این شاخص دارد. محاسبات ۴ میانگین متحرک نشان میدهد؛ سهبار، میانگین متحرک ۵ روزه از سه میانگین دیگر عبور کردهاست. اردیبهشت سالجاری، میانه تیر و اوایل مهرماه ۱۴۰۳ سه مقطع زمانی هستندکه ارزش معاملات خرد موفق شدهاست اعداد خوبی را ببیند، اما به دلیل عدمتثبیت، دوباره فضای رکود بر بازار حاکم شدهاست، اما اکنون علاوهبر آنکه میانگین متحرک ۵ روزه با قدرت از سه میانگین دیگر عبور کردهاست، میانگین ۲۰ روزه نیز بهسرعت بهدنبال آن میرود. ظاهرا شمایل کلی بازار صعودی است، اما در صورت عدمثبات فضای سیاسی، حتی معیاری مانند ارزش معاملات نیز نمیتواند برای بازار کارساز باشد.
بورس تهران از سقف اردیبهشت سالجاری تاکنون، تحولاتی را تجربه کردهاست که میتوان از آن برای تحلیل بازار استفاده کرد. به لحاظ بنیادی، این احتمال وجود دارد که شاخصکل از مرز ۲.۳ میلیون عبورکرده و در آن تثبیت شود. اول آنکه P/E بازار در سقف اردیبهشت امسال، ۷.۷ واحد بودهاست که با افزایش ریسکهای سیاسی به زیر ۶ واحد رسید. اکنون این نسبت در شاخص ۲.۲ میلیونواحدی آبان ۱۴۰۳ به ۶.۳۸ رسیدهاست، اما با فرض کاهش این ریسکها میتوان P/E حداقل ۱۰ واحدی را به بازار نسبت داد. این موضوع قطعا به عبور شاخصکل از سقف اردیبهشت امسال و سالگذشته منجر خواهدشد.
دوم، اختلاف دلار نیما و آزاد در دوره اول دولت رئیسی و همزمانی آن با سقف اردیبهشت حدود ۵۰ درصد بود. با توجه به تغییر دولت و رویکرد تک نرخی شدن ارز، این اختلاف اکنون به ۳۵ درصد رسیده و میتواند تا ۱۰ درصد نیز کاهش یابد. از این محل نیز P/E بازار رشد خوبی را تجربه خواهد کرد. سوم، نرخ بهره بدونریسک است که در اردیبهشت امسال، بالای ۳۲ درصد بود و چشم انداز صعودی داشت، اما اکنون به کانال ۲۹ درصد رسیده و با وعده محمدرضا فرزین؛ ریاست بانکمرکزی روندی کاهشی خواهدداشت. چهارم، ارزش دلاری بازار نیز نسبت به اردیبهشت ۱۴۰۳، از ۱۱۸ میلیارد دلار تا ۱۰۰ میلیارد دلار افت کردهاست. نگاه بورس به تحولات سیاسی است. اگر نشست شورایحکام به نفع ایران تمام شود، صلح در لبنان تا حدودی برقرار شود و جنگ روسیه و اوکراین نیز به ایران صدمه سیاسی وارد نکند، بورس ارزندهتر از اردیبهشت امسال است.
منبع: دنیای اقتصاد