به گزارش میمتالز، شاید برایتان جالب باشد که کره زمین هم توسط یک خط ساده به دو نیم تقسیم میشود، اما این بار بهجای خوبها و بدها، دو واژههای پولدارها و بدبختها جایگزین آنها شدهاند. خطی که برانت یا The Brendt Line نام دارد، این کار را انجام میدهد. خطی که صدراعظم سابق آلمان ویلی برانت (Willy Brandt) آن را ترسیم کرد و امروزه هم کاربرد دارد. کشورهای بالای خط، ثروتمند هستند و کشورهایی که در زیر این خط قرار دارند، از منظر مادی تعریف چندانی ندارند. با اینکه تعریف آقای برانت چهار دهه پیش انجام شده، امروز بهجز تعداد معدودی استثنا، به نظر میرسد به قوت خود باقی باشد. در شکل شماره ۱ این خط به تصویر کشیده شده است.
خط برانت نشاندهنده تقسیم ثروت جهانی است، بهطوریکه شمال جهانی از سطوح بالاتر درآمد و صنعتی شدن در مقایسه با جنوب جهانی برخوردار است. این شکاف نه تنها اقتصادی است، بلکه نشاندهنده سبکهای زندگی و الگوهای مصرف متفاوت است، جایی که کشورهای ثروتمند معمولاً نرخ مصرف بیشتری دارند و به کالاها و خدمات بیشتری دسترسی دارند. با ثروت بیشتر تقاضا برای محصولات، انرژی و حملونقل افزایش مییابد، فعالیتهایی که ذاتاً انتشار کربن زیادی دارند. در نتیجه، نابرابری در ثروت بین مناطق بالا و پایین خط برنت مستقیماً به تفاوت در انتشار کربن سرانه ترجمه میشود، زیرا کشورهای ثروتمند برای حفظ سبک زندگی خود آلایندههای بسیار بیشتری تولید میکنند. شکل شماره ۲ مؤید این داستان است.
این نقشه نشان میدهد که چگونه سبک زندگی و الگوهای مصرف متوسط در کشورها متفاوت است و بر ردپای محیطی تأثیر میگذارد. شکل شماره ۲ کشورهایی را نشان میدهد که انتشار گازهای گلخانهای بالاتر یا کمتر از میانگین جهانی ۴.۷ تن سرانه انتشار دیاکسید کربن در سال را دارند. جالب است بدانید سرانه انتشار دیاکسید کربن در ایران ۹ تن به ازای هر نفر است که به طرز عجیبی زیاد و حتی از انتشار سرانه چین نیز بیشتر است. علیرغم اینکه ایران از نظر جمعیت کشوری بسیار کوچکتر است، اتکای ایران به سوختهای فسیلی بهویژه نفت و گاز، بهمیزان قابلتوجهی منجر به افزایش انتشار کربن شده و آن را حتی بالاتر از کشورهایی مانند چین و هند از منظر سرانه انتشار دیاکسید کربن قرار داده است. این نقشه بر یک شکاف واضح بین شمال و جنوب تأکید میکند. کشورهای آمریکای شمالی، اروپا و اقیانوسیه بهطورکلی انتشار سرانه بیشتری را نشان میدهند که نشاندهنده سطوح مصرف بیشتر است. در مقابل، کشورهای آمریکای جنوبی، آفریقا و بخشهایی از آسیا عموماً انتشار سرانه کمتری دارند، اگرچه با وجود مشارکت کمتر در انتشار گازهای گلخانهای، با تأثیرات اقلیمی قابلتوجهی مواجهاند. این شکاف امروزه در بحثهای اقلیمی نیز مطرح است و بر نابرابری در مسوولیت زیستمحیطی تأکید میکند؛ کشورهای ثروتمندتر و صنعتی در شمال انتشار گازهای گلخانهای بیشتری دارند، درحالیکه جنوب سهم کمتری از انتشار گازهای گلخانهای دارد. جالب است که برخی استثناهای قابلتوجه در این الگوی شمال-جنوب وجود دارد. برای مثال، بالاترین سرانه انتشار گازهای گلخانهای در سطح جهان در کشورهای کوچک و ثروتمند تولیدکننده نفت در آسیا، ازجمله قطر، امارات و کویت مشاهده میشود که همگی بیش از ۲۰ تن سرانه انتشار دیاکسید کربن دارند. در همین حال، برخی از کشورهای شمال جهانی، مانند اوکراین، رومانی و آلبانی، مانند اکثر کشورهای جنوب جهانی، بهاستثنای کشورهایی مانند شیلی و آفریقای جنوبی، کمتر از میانگین جهانی هستند. این تنوع نشان میدهد که چگونه بافتهای ملی منحصربهفرد مانند ثروت، منابع انرژی و عادات مصرف میتوانند بر ردپای زیستمحیطی یک کشور تأثیر بگذارند. با نگاهی به آینده، اختلاف فزاینده در انتشار گازهای گلخانهای مبتنی بر مصرف در شمال و جنوب جهانی، نیاز فوری به رسیدگی به نابرابری آبوهوایی را برجسته میکند. با صنعتی شدن کشورهای درحالتوسعه، انتشار گازهای گلخانهای ممکن است افزایش یابد، اما پتانسیلی برای این کشورها وجود دارد که از فناوریهای پایدار و انرژیهای تجدیدپذیر استفاده کنند و از مدلهای سنتی عبور کنند. کشورهای ثروتمندتر باید با کاهش شدید انتشار گازهای گلخانهای خود و حمایت از جنوب جهانی با فناوری پاک و تأمین مالی آبوهوا پیشرو باشند. این همکاری برای آیندهای ضروری است که در آن رشد اقتصادی تغییرات آبوهوایی را تشدید نکند و شمال جهانی مسوولیت انتشارات تاریخی خود را بر عهده بگیرد. ایجاد آیندهای پایدار مستلزم بازنگری در مصرف و رشد اقتصادی است تا اطمینان حاصل شود که مسوولیت زیستمحیطی بهطور عادلانه تقسیم میشود و همه کشورها به سمت مسیری پایدارتر حرکت میکنند.
منبع: فولاد مبارکه اصفهان