به گزارش می متالز - حمزه بهادیوند چگینی: این خبر را پایگاه خبری ماینینگ هفته گذشته اعلام کرد و در تحلیل این خبر به طرح 500 میلیارد دلاری ترامپ برای رونق زیرساختهای آمریکا بهعنوان یک خبر تاثیرگذار بر بازارهای جهانی استناد کرد. بر این اساس در ماه فوریه قیمت مس به بالاترین رقم خود در 21 ماه قبل از آن رسید و در ماه جاری نیز پیش بینیها بهرغم ریزشهای چند روز گذشته افزایشی است. این در حالی است که محرکهای اقتصادی چین نیز برای رونق این بازارها به زودی به کمک بازارهای پایه خواهند آمد که خوش بینیها به این بازارها را افزایش داده است.
کارشناسان معتقدند چین در سال جاری تقاضای بالاتری را برای خود به ثبت خواهد رساند که این حمایت اژدهای زرد را باید یک محرک مهم در سال 2017 برای مس در نظر گرفت. البته باید به این نکته اشاره کرد نه تنها مس که سایر کالاها از جمله آلومینیوم و روی همچنین نیکل و قلع نیز در سال جاری میلادی با افزایش تقاضای چین روبهرو خواهد شد، چراکه آنطور که کارشناسان پیش بینی میکننده صنایع ساخت و ساز، حمل و نقل، زیرساختهای تولیدی و... همگی در سال جاری در این کشور با رونق همراه خواهد شد. در آمریکا نیز دقیقا اتفاق مشابهی در شرف وقوع است که قطعا اثر چین را در بازارهای کالایی تقویت میکند.
البته بار دیگر لازم به ذکر است که قیمت فلزات پایه در برهههای مختلف و متناسب با وقایع اقتصادی گوناگون روندهای متفاوتی را پشت سر خواهد گذاشت بهعنوان مثال قیمت مس به تنهایی در بازارهای جهانی در حدود 7 درصد افت کرد که یکی از دلایل آن کاهش واردات چین در همین دوره زمانی به میزان 30 درصد بوده است. با این حال روند کلی تغییرات قیمتی در بازار فلزات پایه با روندهای رو به رشدی پیش بینی میشود. این در حالی است که روند تغییرات بهای مس در یک ماه گذشته از بهای 5 هزار و 850 دلار در هر تن به حدود 5 هزار و 500 دلار در روز گذشته رسیده است، اما روند 6 ماهه این کالا باثبات و البته با شیب رو به رشد بوده بهطوریکه هیچگاه قیمت در این مدت از کف 5 هزار و 500 دلار پایین تر نیامده است. به عبارتی باید گفت در بدترین حالت بالاتر از کف 25 ماهه خود ایستاده است.
در مورد سایر فلزات نیز وضعیت تقریبا به همین منوال است. بهعنوان مثال بهای آلومینیوم که 6 ماه پیش هزار و 710 دلار در هر تن بود به هزار و 900 دلار نزدیک شده و به بالاترین حد از آوریل 2015 تاکنون رسیده است که نشان میدهد وضعیت نسبتا مطلوبی در مورد این کالای مهم و پایه در حال تجربه شدن است. در این بین اما کارشناسان معتقدند یکی از پتانسیلهای رشد اقتصادی در جهان که میتواند محرک مهمی برای بازار فلزات پایه و اساسی و در مجموع مواد اولیه باشد در کشورهای آسیایی نهفته است.
صندوق بینالمللی پول نیز اخیرا بر این نکته تاکید کرد که احتمالا رشد اقتصادی کشورهای منطقه آسیا- اقیانوسیه به 5.5 درصد در سال جاری برسد که از رقم سال گذشته 0.2 واحد درصد بالاتر بوده، اما مهمتر اینکه در رقم بالای 5 درصد – نزدیک به دو برابر رشد اقتصادی جهان – قرار دارد. به این ترتیب باید تغییرات منطقه آسیا را بهعنوان فرمانده رشد اقتصادی جهان از نظر دور نداشت. در منطقه آسیا در حال حاضر انتظار میرود ژاپن با رشد 1.2 درصدی روبهرو شود که این نرخ با پشتوانه سیاستهای مالی انبساطی در این منطقه و کاهش سیاستهای مالیات ستانی از مسیر مصرف عملی خواهد شد. این نرخ اگرچه چندان چنگی به دل نمیزند، اما در مقابل نرخ رشد 7.2 درصدی برای کشور هند با جمعیتی نزدیک به 1.3 میلیارد نفر تاثیر فوق العادهای بر بازار فلزات پایه خواهد گذاشت.
کارشناسان معتقدند منطقه آسیا در دو سال آینده به تقویت تقاضای داخلی خود خواهد پرداخت و به خصوص با سیاستهایی که ترامپ در پیش گرفته احتمالا تغییرات مهمی در موازنههای تجاری با این کشور توسط آسیاییها اتفاق خواهد افتاد که میتواند روند بازارهای مختلف کالایی را تحت تاثیر خود قرار دهد. روی کار آمدن ترامپ تاثیرات زیادی را روی تجارت بینالملل و محیط سیاستهای تجاری بر جای گذاشته است. با این حال برخی در مقابل معتقدند نقش رهبری آمریکا اگرچه در شرایط فعلی در حال کاهش است، اما این یک مرحله کوتاه مدت بیش نیست و به سرعت میتواند ترمیم شود با این حال در کوتاهمدت رژیم تجارت و اولویتهای تجاری دنیا با تغییراتی روبهرو خواهد شد.
ترامپ به شدت به دنبال سیاستهای حمایتگرایانه از تولیدات آمریکایی و بستن دروازههای کشورش به روی واردات کالا از آسیا به خصوص چین است و کارشناسان نمیدانند در برابر این سیاستهای حمایتی چه باید کرد. گروهی معتقدند این سیاستها موقتی بوده و به زودی تغییر جهت خواهند داد، اما عدهای میخواهند بدانند اگر ترامپ در بلندمدت دست از این سیاستها نکشد چه خواهد شد؟ آسیا یکی از مناطق مهم تاثیر پذیر از این سیاستها خواهد بود چراکه قطب تقاضا برای کالاها یعنی چین در این منطقه واقع شده است. در حال حاضر پیش بینی افزایش تقاضا برای کالاهای پایه در چین باعث شده امیدواریها به بازارهای مذکور بازگردد و به همین دلیل نیز شاهد بهبود اوضاع این بازارها هستیم. واقعیت آن است که تثبیت اقتصادی در ایالات متحده به تحرکات سیاسی نیز منتهی میشود، بنابراین تاکتیکهای اصلاح تجاری میتواند ضروری به نظر برسد تا بتواند به توزیع عادلانه عواید ناشی از تجارت منتهی شود.
آمریکا در شرایط فعلی به دنبال آن است که پیمان نفتا را مورد بازبینی قرار دهد، روابط خود را با چین محدود کند و نسبت به بازگرداندن شرکتهای آمریکایی که در خارج از کشور مشغول به فعالیت هستند اقدام کند. این کشور در حال حاضر در حال برداشتن گامهای خود برای عقب نشینی از معاهدات بینالمللی با کشورهای آسیایی است. در چنین شرایطی کارشناسان معتقدند آسیا در بهترین موقعیت قرار گرفته تا بتواند رهبری جهان را به دست بگیرد. با این حال این به معنای آسیبپذیر نبودن اقتصادهای آسیایی نیست. بررسیها نشان میدهند اقتصادهای این منطقه از دو ناحیه ضربه پذیرند؛ نخست آنکه منابع مالی در بسیاری از کشورهای این منطقه با محدودیت روبهرو است و دوم آنکه کمترین چالشهای منطقهای باعث میشود سرمایهگذاران خارجی واکنشهای جدی از خود نشان دهند. نزدیکی به خاورمیانه از یکسو و چالشهای شبه جزیره کره از سوی دیگر همواره ضدمحرکهای جدی برای این منطقه محسوب میشوند که میتواند مشکلات جدی را ایجاد کنند.