
به گزارش میمتالز، کاهش ۴۲ درصدی بارشها نسبت به میانگین بلندمدت و خالی شدن منابع زیرزمینی به واسطه نحوه بهرهبرداری از منابع تجدیدناپذیر، ایران را با تهدید جدی در حوزه منابع آبی مواجه کرده است. کاهش بارشها به حدی رسیده که نسبت به سال گذشته، کشور افت ۲۳ درصدی را تجربه کرده است. در تهران وضعیت آب بدتر است. بررسی وضعیت سدهای تامین کننده آب شرب تهران در تاریخ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳ و مقایسه آن با سال گذشته نشان میدهد که میزان پرشدگی سدها به کمتر از ۱۰ درصد رسیده است. در حال حاضر، میزان پرشدگی سدهای امیرکبیر، لار و لتیان به ترتیب ۶، ۱ و ۱۱ درصد گزارش شده است.
این بحران تاثیرات منفی گستردهای بر زندگی روزمره شهروندان، کشاورزی، صنایع و حتی امنیت غذایی کشور خواهد داشت و مسیر پیش رو را با نااطمینانی بیشتر روبهرو میکند. عجیب اینکه منابع آبی کشور به شدت رو به کاهش است، اما تقاضای آب در بخشهای مختلف روندی صعودی دارد. آمارها نشان میدهد که مصرف آب در ایران حدود ۹۰میلیارد مترمکعب است، در حالی که حداکثر میزان آب قابل برنامه ریزی برای مصرف بین ۴۰ تا ۶۰میلیارد مترمکعب برآورد میشود. یکی از چالشهای جدی بحران آب، نبود انسجام میان سیاستهای کلان کشور در حوزه آب و سایر بخشهای اقتصادی است. در شرایطی که تابستانهای خشک و بی رحم در پیش است، هر روز برای آب تقاضای بیشتری وارد اقتصاد میشود؛ موضوعی که نمیتواند تداوم یابد. سوال اینجاست که آیا دولت و مردم آمادهاند برای نجات منابع آبی کشور اقدامی اساسی انجام دهند یا بحران آب به فاجعهای غیرقابل جبران تبدیل خواهد شد؟
کارشناسان معتقدند که برای حل این بحران، باید سیاستهای هماهنگ میان بخش کشاورزی و مدیریت منابع آب تدوین شود. حدود ۹۰ درصد مصرف آب کشور در بخش کشاورزی است. استفاده از کشت فراسرزمینی برای تامین اقلام حیاتی و آب بر، مدیریت یکپارچه، بهره گیری از فناوریهای پایدار، استفاده از بذرهای مقاوم و به کارگیری روشهای بهینه کشاورزی از جمله راهکارهایی است که میتواند به کاهش فشار بر منابع آبی کمک کند.
در این گزارش، وضعیت فعلی منابع آب در ایران، دلایل بحران، پیامدهای اقتصادی و زیستمحیطی آن و همچنین راهکارهای اقتصادی برای مدیریت بهتر عرضه و تقاضای آب بررسی شده است.
قرار گرفتن ایران در نزدیکی مدار استوا، کشور را از موهبتها و نقمتهایی برخوردار کرده است. از جمله این نقمت ها، وجود آب وهوای خشک تا نیمهخشک برای کشور است که ایران را با چالشهای بزرگی در زمینه منابع آبی مواجه کرده است. طبق آمارهای موجود، در سالهای اخیر، میزان بارندگی در کشور کاهش چشمگیری داشته و منابع آبهای سطحی و زیرزمینی بهشدت کاهش یافته است. دلایل مختلفی برای کاهش منابع آبی وجود دارد که از جمله آنها میتوان به تغییرات اقلیمی، کاهش بارندگی و بهرهبرداری نامناسب از آبهای زیرزمینی اشاره کرد. از دیگر دلایل بحران آب در ایران، مشکلات مربوط به مدیریت منابع آب است.
متاسفانه در سالهای گذشته، به دلیل نداشتن توجه کافی به تخصیص بهینه منابع و ناکافی بودن سرمایهگذاری در زمینه زیرساخت ها، وضعیت آبرسانی در بسیاری از مناطق کشور، به ویژه در تهران، نگران کننده شده است.
در گفتوگویی با حامد پورسپاهی سامیان، مدیر گروه آب و محیط زیست مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران و علی مزیکی، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، چالشهای مدیریت منابع آبی کشور و لزوم تغییر رویکرد در سیاستهای تامین و مصرف آب بررسی شد.
حامد پورسپاهی سامیان، مدیر گروه آب و محیط زیست مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران، در مورد وضعیت بارندگیها و منابع آبی کشور توضیح داد که امسال، به جز برخی مناطق مانند مازندران و بخشهایی از شرق کشور و خراسانجنوبی، میزان بارندگیها به طور قابلتوجهی زیر حد نرمال بوده و در برخی مناطق تا ۴۰ درصد کمتر از میانگین بلندمدت گزارش شده است. او همچنین تاکید کرد که وضعیت نامطلوب سدها نگرانیها را دوچندان کرده است. بااین حال، این چالشها صرفا مربوط به امسال یا سال گذشته نیستند، بلکه یک وضعیت مزمن و ادامه دار محسوب میشوند که تنها راهکار پایدار برای مقابله با آن، مدیریت تقاضای آب است.
به گفته او، منابع آب تجدیدپذیر ایران سالانه حدود ۱۰۰میلیارد مترمکعب برآورد میشود، اما به معنای آن نیست که کشور میتواند تمام این میزان را مصرف کند. برخی کارشناسان بر این باورند که حداکثر میزان آب قابل برنامه ریزی حدود ۴۰ تا ۶۰ درصد این مقدار است؛ در حالی که مصرف کنونی کشور بیش از ۹۰میلیارد مترمکعب است. پورسپاهی بر لزوم تنظیم تقاضای آب متناسب با این محدودیتها تاکید کرد و گفت: «باید مشخص شود که چگونه مصرف را به ۶۰میلیارد مترمکعب کاهش دهیم.»
مدیر گروه آب و محیط زیست مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران معتقد است که نبود انسجام بین سیاستهای کلان کشور در حوزه آب و سایر بخشهای اقتصادی، یکی از مشکلات اساسی در مدیریت تقاضای آب است. او به برنامه هفتم توسعه اشاره کرد که هدف آن، ۹۰ درصد خودکفایی در محصولات اساسی کشاورزی است، در حالی که همزمان بر کاهش مصرف آب تاکید شده است. این دو هدف، در تضاد با یکدیگر قرار دارند و نشان دهنده نبود همخوانی بین برنامه ریزیهای کشاورزی و مدیریت منابع آبی است. او تصریح کرد که برای حل این مساله، باید سیاستهای هماهنگی بین بخش کشاورزی و مدیریت آب تدوین شود.
مدیر گروه آب و محیط زیست مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران پیشنهاد داد که رویکرد تولید کشاورزی از گسترش سطح زیرکشت (توسعه افقی) به افزایش بهره وری در واحد سطح و واحد آب (توسعه عمودی) تغییر کند. او بیان کرد که به جای تمرکز بر افزایش سطح زیرکشت و تامین آب برای زمینهای دیم، باید کارآیی مصرف آب را افزایش داد. به عنوان نمونه، تولید گندم در هر هکتار میتواند از ۵تن به ۸تن افزایش یابد؛ مشروط بر اینکه از بذرهای مناسب و روشهای بهینه کشاورزی استفاده شود. در این صورت، میزان تولید محصول به ازای هر مترمکعب آب مصرفی افزایش مییابد.
در ادامه، پورسپاهی به مصرف آب شرب اشاره کرد که از ۹۲میلیارد مترمکعب مصرف کل کشور، حدود ۸ تا ۹میلیارد مترمکعب را شامل میشود. او بر این نکته تاکید کرد که هرچند میزان مصرف آب شرب در مقایسه با سایر بخشها کمتر است، اما فرآیند تصفیه و انتقال آب شهری بسیار پرهزینه است. مدیر گروه آب و محیط زیست مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران همچنین به اتلاف بالا در شبکههای توزیع آب شهری اشاره کرد و گفت: «در تهران، از ۵۰۰ تا ۶۰۰میلیون مترمکعب آبی که برای تامین شرب وارد سیستم میشود، حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد آن هدر میرود.» این میزان، معادل آبی است که بدون درآمد از سیستم توزیع خارج شده و مشخص نیست به کجا میرود.
در مورد بخش صنعت، پورسپاهی بر ضرورت بهره وری و بازچرخانی آب تاکید کرد. او معتقد است که صنایع باید به سمت استفاده از آبهای نامتعارف، ازجمله پساب ها، حرکت کنند. بااین حال، وی هشدار داد که اگر مصرف پساب بدون کاهش مصرف آب متعارف افزایش یابد، نه تنها به نفع منابع آبی نخواهد بود، بلکه باعث از بین رفتن حقآبه محیط زیست نیز میشود.
علی مزیکی، استاد اقتصاد دانشگاه علامهطباطبایی، به سیاستهای سمت تقاضا و عرضه در مدیریت آب پرداخت. او اشاره کرد که سیاستهای سمت تقاضا شامل استفاده از ابزارهای قیمتی و مدیریت مصرف است. از نظر او، یکی از کاستیهای مهم در سیاستگذاری ایران، نبود نگاه یکپارچه و ارتباط بین بخش هاست. برای مثال، مصرف آب در بخش شهری بر منابع زیرزمینی اثر میگذارد و باعث تخلیه سفرههای آب زیرزمینی میشود، اما این ارتباط در سیاستهای کلان دیده نمیشود. مزیکی بر اهمیت اصلاح قیمتگذاری آب تاکید کرد و گفت: «در حال حاضر، بسیاری از افراد با آب شرب شهری درختان را آبیاری میکنند یا ماشین میشویند. در کشوری که با بحران کاهش بارندگی و تخلیه منابع آب زیرزمینی مواجه است، این روش قیمتگذاری صحیح نیست.»
استاد اقتصاد دانشگاه علامهطباطبایی همچنین به نبود برنامه ریزی بلندمدت برای تامین آب اشاره کرد و گفت که در برخی کشورها مانند عربستان، تکنولوژیهای نوینی مانند آب شیرین کنهای خورشیدی مورد استفاده قرار میگیرند، در حالی که ایران به دلیل وابستگی به سوختهای فسیلی، از این فناوریها عقب مانده است.
مزیکی همچنین به ضعف رویکرد مدیریتی در بخش آب کشور اشاره کرد و گفت که در حال حاضر، سیاستها بیشتر نگاه فنی و مهندسی دارند تا مدیریتی. به گفته او، سیاستگذاران تنها بر انتقال آب به مناطق دچار بحران تمرکز کردهاند، بدون اینکه رویکرد جامعی برای مدیریت کلان آب در کشور داشته باشند. او تاکید کرد که برای حل بحران آب، باید نگاه مدیریتی و سیاستگذاری یکپارچه، همراه با فناوریهای پایدار در دستور کار قرار گیرد.
کاهش بارندگیها و تغییرات اقلیمی: یکی از اصلیترین دلایل بحران آب در ایران، تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی هاست. طبق گزارش ها، ایران در مقایسه با سال گذشته کاهش ۲۳ درصدی بارشها را تجربه کرده است. این کاهش بارندگی، بهویژه در مناطق خشک و نیمه خشک کشور، تاثیرات زیادی بر منابع آبهای سطحی و زیرزمینی گذاشته است.
برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی: یکی از چالشهای اصلی در بحران آب ایران، برداشت بی رویه از منابع زیرزمینی است. طبق آمار، در برخی مناطق از جمله شهر تهران، میزان برداشت از چاههای آب زیرزمینی بیشتر از ظرفیت تجدیدپذیری این منابع بوده که به فرونشست زمین و کاهش سطح آبهای زیرزمینی منجر شده است.
رشد سریع جمعیت و افزایش تقاضا: رشد جمعیت و افزایش مصرف آب در بخشهای مختلف، بهویژه در شهرهای بزرگ مانند تهران، عامل دیگری در تشدید بحران آب است. تقاضای روزافزون آب برای شرب، کشاورزی و صنعت باعث شده است تا فشار زیادی به منابع محدود آبی وارد شود.
پیامدهای اقتصادی: بحران آب تاثیرات منفی زیادی بر اقتصاد ایران دارد. از جمله این تاثیرات، کاهش تولید کشاورزی، افزایش هزینههای تامین آب برای صنعت و کشاورزی و افزایش هزینههای سلامت عمومی است. کاهش منابع آبی، بیشترین آسیب را به تولیدات کشاورزی وارد میکند. کشاورزی از بزرگترین بخشهای مصرفکننده آب در ایران به شمار میرود، بنابراین کاهش منابع آبی موجب کاهش تولیدات کشاورزی و افزایش هزینههای تولید میشود.
فرونشست زمین: یکی از پیامدهای زیستمحیطی بحران آب، فرونشست زمین است. این پدیده زمانی رخ میدهد که برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی باعث کاهش سطح آبهای زیرزمینی و نشست زمین میشود. فرونشست زمین میتواند سبب تخریب زیرساختهای شهری و کشاورزی، بروز شکافها و فروچالهها و حتی بروز حوادث طبیعی مانند زلزلههای کوچک شود. بحران زیستمحیطی: کاهش منابع آبی بهویژه در مناطق خشک و نیمه خشک کشور، به کاهش تنوع زیستی و خشک شدن دریاچهها و رودخانهها منجر میشود. بهعنوان مثال، خشک شدن دریاچه ارومیه و کاهش سطح آب رودخانههای مهم مانند کارون و زاینده رود، تاثیرات منفی زیادی بر محیط زیست کشور گذاشته است.
بدون انسجام در سیاستگذاریها نمیتوان شکاف ۳۰ میلیارد مترمکعبی میان عرضه و تقاضای آب را پر کرد. جالب اینکه از یکسو در برنامههای توسعهای، بر خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی تاکید میشود، اما هم زمان از کاهش مصرف آب کشاورزی نیز صحبت میشود. این دو سیاست در تضاد با یکدیگر هستند؛ زیرا افزایش تولید محصولات اساسی بدون اصلاح روشهای بهره وری، مستلزم مصرف آب بیشتر خواهد بود. در ایران خبری از توسعه کشاورزی صنعتی نیست. علاوه بر این، در شبکه توزیع آب نیز مشکلات جدی وجود دارد. در برخی شهرها مانند تهران، درصدی از آب شرب در فرآیند توزیع هدر میرود. این در حالی است که فرهنگ سازی برای مدیریت مصرف آب در میان مردم نیز به درستی انجام نشده و همچنان شاهد استفاده نادرست از منابع آبی تصفیه شده هستیم.
بحران آب در ایران یک چالش جدی است که نیازمند توجه فوری و اقدامات موثر است. کاهش منابع آب، افزایش مصرف و مدیریت ناکارآمد، بحران آب را به یکی از تهدیدهای بزرگ اقتصادی و زیستمحیطی کشور تبدیل کرده است. برای مقابله با این بحران که ابعاد آن به حدود ۳۰ میلیارد مترمکعب میرسد، باید اقدامات اساسی در راستای بهینه سازی مصرف، استفاده از فناوریهای نوین، اصلاح قیمتگذاری آب و تشویق به صرفه جویی انجام شود. همچنین، همکاری بین دولت، بخش خصوصی و مردم میتواند به مدیریت بهتر منابع آب کمک کرده و از بروز بحرانهای شدیدتر در آینده جلوگیری کند.
منبع: دنیای اقتصاد