به گزارش می متالز، با نگاهی به فلسفه و ماهیت شکلگیری رسانههای گروهی در جوامع مختلف، بیتردید جنبه اطلاعرسانی و پل ارتباطی بودن شبکهها و نهادهای حکومتی و بخش خصوصی، وجه قالب بوده است. در حقیقت این نقش و جایگاه، انتظار مخاطب از رسانههای گروهی بوده و همچنان هم هست و سایر کارکردهای رسانهها از جمله آموزش و سرگرمی به عنوان بخش جنبی محتوا در نظر گرفته میشد. انسان امروزی نمیتواند در برابر حوادث، اتفاقها و رخدادهای جهانی بیتفاوت باشد چراکه میداند هر رویدادی حتی در دورترین مناطق جهان نسبت به موقعیت مکانیاش میتواند بهطور غیر مستقیم یا مستقیم در زندگی او تاثیرگذار باشد. به این ترتیب، انسان امروزی برای ادامه زندگی و موفقیت، نیازمند کسب اطلاعات از جهان پیرامون خود است. در این فرآیند ارتباطی سنتی، مهمترین منابع جمع آوری اطلاعات از راه ارتباط رسانهها با روابط عمومی سازمانها و تجزیه و تحلیل دادهها به منظور پاسخگویی به مخاطبان و افکار عمومی بوده است. در حقیقت یک ارتباط دو سویه و تعاملی میان رسانه و روابط عمومی برقرار بوده تا به انتظارات افکار عمومی پاسخ داده شود و جامعه نیز با علم بر صداقت، صراحت و صحت مطالب بیان شده در رسانههای گروهی رسمی، افکار، اندیشهها، رفتار و کنشها و واکنشهای خود را نسبت به همه امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... شکل میبخشید. درحقیقت رسانههای گروهی اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری برای بخش زیاد جامعه حجت تلقی میشدند. اما در سالهای اخیر با ورود ابزارهای نوین و توسعه فناوریهای ارتباطی، نسل پیشین رسانههای گروهی و به عبارتی سنتی، کارکرد خبری و اطلاعرسانی خود را از دست دادهاند. امروز مخاطب منتظر انتشار اخبار از منابع و ابزارهای ارتباطی قدیمی از جمله رادیو، تلویزیون و مطبوعات نمینشیند چون هر آنچه میخواهد در سریعترین و کوتاهترین زمان از رسانههای مجازی و ابزارهای در اختیار از جمله تلفن همراه یا رایانه دریافت میکند. فارغ از صحت و سقم انبوه اخبار و اطلاعاتی که روزانه در فضای مجازی منتشر میشود و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار میدهد باید پذیرفت که رسانههای سنتی باید به فکر نوآوری و تغییر کارکرد ارتباطی خود باشند. از سوی دیگر چه بخواهیم چه نخواهیم، رسانههای جمعی سنتی به عنوان پل ارتباط جامعه و سازمانها و حتی حکومت تلقی نمیشوند. چون رهبریت افکار عمومی در اختیارکاربران و تولیدکنندگان محتوا در فضاهای مجازی قرار گرفته است. وستلی و مک لین، ۲ پژوهشگر و نظریهپرداز ارتباطات به این نتیجه رسیدند: «درست است که تولیدکنندگان محتوا ناگزیر به دروازهبانی هستند اما مخاطبان هم دروازهبان و گزینشگر هستند و دست به انتخاب میزنند». براساس این نظریه، هم رسانه و هم مخاطب در انتخاب و برجسته کردن سوژه فعال هستند. اگر بین انتخاب سوژه رسانه و انتخاب سوژه مخاطب فاصله زیاد باشد، مخاطبان بهوسیله ارتباطات میانفردی یا رجوع به رسانههای دیگر دست به انتخاب میزنند و به موضوعهای مورد نیاز خود میرسند، بنابراین زمانی که ما با این دید و نگاه به رسانه بنگریم انتخاب نوع سوژه و نوع پرداخت به آن عوض میشود. در زمان حال، اگر به نقش فعال مخاطبان در عصر تعدد و تکثر رسانهها و امکان دسترسی آسان و غیر اجباری به رسانهها و ارتباطات گسترده میانفردی معتقد باشیم، سعی خواهیم کرد که رابطه دو جانبه رسانه و مردم را تقویت کنیم تا ارتباطی تعاملی و دو سویه باشد. درک این شرایط چندان دشوار نیست. همه روز شاهد انتشار موضوعهایی در فضای مجازی هستیم که تمام یا بخشی از جامعه را متاثر میکند.