به گزارش می متالز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
هرسازمان در برنامههای کوتاه مدت و بلندمدت خود اهداف توسعهای را دنبال میکند که باید برای رسیدن به آن برنامهریزیهای متعددی را صورت دهد. در راه توسعه هر سازمان بهطور حتم موانع و چالشهای درونی و بیرونی وجود خواهد داشت که سازمان باید با آنها مقابله کند و بر آنها فائق آید. در وهله اول درون سازمان نیازمند انسجام و توجیه تک تک افراد نسبت اهداف سازمان و نظم است. سپس بیرون از سازمان یعنی گروههای همکار، دستگاههای دولتی ، نظارتی و رسانهها باید نسبت به اهداف سازمان آگاهی پیدا کنند تا در صورت وجود چالش بتوانند به سازمان در جهت حل چالشها و مشکلات کمک کنند.
در این میان نقش روابط عمومی در توسعه و تبیین اهداف توسعهای یک سازمان برجسته است. روابط عمومی در درجه اول باید با اقدامات خود، درون سازمان را نسبت به اهداف توجیه کند و به نیروها نسبت به اهداف متعالی سازمانی آگاهی ببخشد. اقدام دیگر که مهمتر است، آن است که روابط عمومی پیونددهنده درون و بیرون سازمان است. روابط عمومی تلاطمهای بیرونی سازمان را به آرامش درونی تبدیل میکند. بنابراین بخش روابط عمومی بالاترین جایگاه را میان سایر بخشهای سازمان دارد و میتواند با برنامهریزی صحیح و اطلاعرسانی بهموقع خود، سازمان را در جهت اهداف توسعهای یاری کند.
طی سالها تحقیقات و تجربه، محققان به این نتیجه رسیدهاند اگر بنگاههای اقتصادی بخواهند در تجارت خود موفق باشد؛ باید از نیروی انسانی خلاق و متخصص استفاده کنند که این امر نیز تنها با آموزش و استفاده از نیروی فنی و آموزش دیده میسر خواهد شد.
بیشتر جامعه شناسان و اقتصاددانان در دنیا بر این باورند: سرمایه انسانی به عنوان عوامل اصلی تعیین کننده رشد و توسعه بنگاههای اقتصادی به شمار میرود. در نظریههای جدید محققان عنوان شده است که اندیشه و تفکر نیروی انسانی آموزش دیده و فنی میتواند پایه و محور اساسی پیشرفت و رشد بنگاه اقتصادی باشد؛ بنابراین بر نقش نیروی انسانی تاکید بیشتری شده و همواره آن را در کشورهای توسعه یافته محور اصلی در تاسیس بنگاههای اقتصادی قرار میدهند. همچنین این افراد در قسمتی از نظریه خود عنوان میکنند: سرمایه مالی زمانی مولد خواهد بود که بنگاه اقتصادی دارای سرمایه انسانی متخصص باشد.
با این تفاسیر، بدون شک یکی از مولفههای اصلی توسعه اقتصادی، آموزش است؛ زیرا موجب تکامل سایر بخشها خواهد شد. رشد اقتصادی همراه با سرمایه، پیشرفت تکنولوژی، نیازمند بهبود کیفیت نیروی کار در تمام سطوح کشور است. زیرا باعث افزایش بهرهوری و تسریع رشد اقتصادی خواهد شد. نیروی آموزش دیده در سطوح پایین تر تولید نیز موجب تحقق اهداف سازمانی خواهد شد. نقش نیروی انسانی کارآمد بر کسی پوششیده نیست؛ زیرا نیروی انسانی توانمند، سازمان توانمند را بوجود میآورد. تجربه تولیدکنندگان موفق دنیا نشان میدهد بهره گیری از نیروی انسانی آموزش دیده عامل اصلی توفیق آنها در خدمات رسانی مطلوب و رضایت مشتریان شده است. این تأثیر در کشور ما به دلیل فیزیک محور بودن بیشتر است. در حال حاضر با افزایش میانگین سطح تحصیلی در کشور و به موازات آن بهرهگیری از این افراد در مشاغل مختلف شاهد افزایش روز افزون توسعه در برخی از بنگاههای اقتصادی هستیم.