
به گزارش میمتالز، «گل بود به سبزه نیز آراسته شد ...» فولادیها همیشه به عنوان یکی از صنایع اصلی بورس شناخته شدهاند و همیشه نمادهایی مانند «فملی» و «فولاد» بر سر زبان طرفداران تحلیلهای فاندامنتال میچرخد.
چهارشنبه هفته گذشته، خبر آمد که فولادیها و سیمانیها باید چراغ کارخانههای خود را خاموش کنند چراکه سیل ناترازی همه صنایع کشور را در خود فرو برده است و دیگر ادامه دادن در چنین شرایطی ممکن نیست؛ شاید تا به حال چنین اتفاقی بهاین شکل در کشور ما نیفتاده باشد اما ناترازی انرژی و یا به قول کارشناسانی مانند احمد دنیانور، «فاجعه» در چند سال اخیر گریبانگیر صنایع کشور بوده است و همانطور که در نمودارهای موجود در این گزارش میتوان مشاهده کرد، در چند سال اخیر عامل کاهش ارزش بازار و ارزش معاملات فولادیها در تابستان بوده است. در همین راستا از مدیران این صنعت خواستیم تا وضعیت این صنعت و ارزندگی سهام شرکتهای مرتبط با آن را تحلیل کنند. ضمن اینکه گفتوگویی کوتاه با رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران داشتیم. نکته بسیار مهمی که در تمامی گفتههای این افراد وجود داشت اینکه با ادامه پیدا کردن ناترازیها، بسیاری از صنایع، ورشکسته و کارگران بسیاری از آنها نیز تعدیل میشوند. همچنین تمامی آنها، انگشت اتهام را به سمت دولت نشانه گرفتهاند و میخواهند که مسوولان هرچه زودتر فکری به حال این موضوع کنند وگرنه عواقب این موضوع را هرگز نمیتوان جبران کرد.
مدیرعامل ایران مرینوس در مورد اثراتی که ناترازی بر صنعت فولاد خواهد گذاشت، گفت: کسری برق دیگر ناترازی نیست؛ بحران و فاجعه است. سال گذشته کسری ۱۶ هزار مگاوات بود و هر سال ۵ تا ۶ هزار مگاوات افزایش پیدا میکند. احمد دنیانور افزود: بحران کمبود برق عواقب وحشتناکی برای صنایع به دنبال دارد. تعطیلی خطوط تولید، بیکاری گسترده و نابودی واحدهای صنعتی از نتایج این وضعیت است. کل صنعت کشور، از جمله فولاد، حدود ۱۰ هزار مگاوات برق مصرف میکند. ضمن اینکه ظرفیت نصبشده نیروگاههای کشور ۹۵ هزار مگاوات است اما فقط ۵۳ هزار مگاوات تولید میشود. وی تصریح کرد: وضعیت شرکتهای بورسی، مثل فولاد هرمزگان، هم بحرانی است و سود این شرکت از ۶ تا ۸ هزار میلیارد تومان به ۶۰۰ میلیارد تومان رسیده و EPS آن به زیر یک درصد سقوط کرده است.
نایب رئیس هیات مدیره «فولای» از جنبهای دیگر به این موضوع نگاه میکند و وضعیت پیشروی صنایع فولادی را معلول توانمندیهای کارخانجات میداند. امیر سیدی با اشاره به رشد شدید سیمانیها در روزهای پایانی هفته گذشته و تناقض آن با تعطیلی ۱۵ روزه کارخانهها گفت: صنایعی که به حرارت بالا برای تولید نیاز دارند، با قطع و وصل مکرر برق به شدت آسیب میبینند. فرآیندهای تولید این صنایع پیوسته است و نمیتوان آنها را مدام خاموش و روشن کرد. برنامههای قطعی برق، چه موقت باشد چه دائم، تفاوت چندانی برایشان ندارد اما هزینههای ثابت، سربار و استهلاک همچنان محاسبه میشود و ظرفیت تولیدشان کاهش پیدا میکند. وی تصریح کرد: فلزات اساسی نسبت به قیمتهای جهانی چندان ارزان نیستند اما ممکن است به دلیل کمبود عرضه، قیمتهایشان نوسان داشته باشد. اما سیمان در ایران بسیار ارزانتر از قیمت جهانی است و پتانسیل رشد قیمت دارد. اکثر کارخانههای سیمان به دلیل قطعی گاز در زمستان، نتوانستند کلینکر کافی تولید کنند و ذخایرشان کم است. شرکتهایی که ذخایر کلینکر بهتری دارند، توان تولید بالاتری دارند یا خودشان برق و گاز تأمین کردهاند، هرچند تعدادشان کم است، عملکرد بهتری نشان میدهند.
سیدی در بخشی دیگر از صحبتهای خود عنوان کرد: در صنعت فولاد هم شرکتهایی که موجودی مواد اولیه بیشتری دارند، برق تأمین کردهاند یا نیروگاه دارند، بخشی از ظرفیت تولیدشان را حفظ میکنند. شرکتهای متصل به زنجیره معدن یا آنهایی که فعالیت معدنی دارند، کمتر آسیب میبینند. اما شرکتهایی که فرآیند ذوب دارند، بیشتر متضرر میشوند. مثلاً شرکتهای دارای کوره بلند که از زغال سنگ یا کک استفاده میکنند، به دلیل وابستگی کمتر به برق، مزیت بیشتری در ادامه این روند خواند داشت.
در ادامه تحقیقات خود برای جمعآوری مطالب این گزارش، به سراغ رئیس هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد رفتیم و با وی گفتوگویی مختصر داشتیم. بهرام سبحانی معتقد است که اگر قرار بر ادامه ناترازیها و ادامه روند فعلی است، دولت باید با حمایتهای خود در زمینههای دیگر، زیان کارخانههای فولادی را کاهش دهد.
قیمت سهام شرکتهای بورسی به EPS (سود هر سهم) وابسته است و EPS از برنامه تولید و سود سالانه تأثیر میگیرد. شرکتها بر اساس برنامه تولید، سود و EPS خود را پیشبینی میکنند. اگر قطعی برق و گاز ادامه یابد، آنها مجبورند پیشبینیهایشان را اصلاح کنند، چون به اهداف تولید نمیرسند و در نهایت این مورد بر روی قیمت سهام اثر منفی میگذارد.
واقعیت این است که برق کافی وجود ندارد و دولت نمیتواند بهطور کامل مشکل را حل کند اما میتواند با اقداماتی فشار را کم کند؛ برای مثال اقساط بانکی شرکتها را به تعویق بیندازد، بدهیهای مالیاتی، بیمه تأمین اجتماعی و هزینههای آب، برق و گاز را با مهلت بیشتری دریافت کند. این کار باعث میشود در دوره افت تولید، فشار نقدینگی کاهش پیدا کند. شرکتها هزینههای ثابتی مثل حقوق کارگران را باید پرداخت کنند، بنابراین تأخیر در دریافت مطالبات دولتی، کمک بزرگی در این زمینه میتواند کند.
اگر برق بهصورت محدود تأمین شود، شرکتها میتوانند برنامهریزی کنند. برای مثال در ساعات قطعی، تعمیرات را انجام دهند یا فرآیندها را طوری تنظیم کنند که با کمترین آسیب، بیشترین تولید را داشته باشند اما در شرایطی که فقط ۱۰ درصد ظرفیت برق تأمین میشود، امکان مانور زیادی ندارند و نمیتوانند اقدام مؤثری انجام دهند.
آرمان هنرکار
منبع: صدای بورس