به گزارش می متالز، در اروپا، نگاه سیاستمداران و فعالان اجتماعی به زغال سنگ هر روز منفیتر میشود و آنچه به پررنگ شدن این بینش میانجامد، شدت بخشیدن به محدودیت انتشار گاز دی اکسید کربن در جو است. در امریکا گاز شیل ارزان و در دسترس به سرعت جای زغال سنگ را میگیرد و در چین، نگرانیها درباره کیفیت پایین هوا و مسائل مرتبط با آسیبهایی که به سلامت عمومی وارد میشود، منجر به افت تقاضا برای زغال سنگ شده اما آیا به این معناست که تمایل بازار جهانی به زغال سنگ سیر نزولی یافته است؟ به باور من، احتمال چنین اتفاقی وجود ندارد، مگر اینکه تغییرات چشمگیری در الگوهای مصرف کنونی اتفاق بیفتد. این در حالی است که به نظر میرسد تقاضای پایدار برای زغال سنگ در سالهای پیش رو حفظ شود و محرک اصلی این تقاضا، واحدهای تولید انرژی در کشورهای در حال توسعه آسیایی باشند؛ کشورهایی مانند هند و اندونزی. به یقین بخشهای گوناگونی وجود دارند که میتوانند مانع رشد تقاضا برای زغال سنگ شوند، از جمله گامهای سریعی که در زمینه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر برداشته میشود و همچنین قوانینی که برای مقابله با انتشار گازهای گلخانهای وضع میشود؛ قوانینی که هر چند پیچیدهاند و اجرای آنها سخت به نظر میرسد اما میتوانند مسیر زغال سنگ را در بازار جهانی تغییر دهند. بدون در نظر گرفتن این موانع پیشبینی میشود که زغال سنگ نقش مهمی در بازار انرژی آینده بازی کند، هر چند حالا نیز با وجود تقاضای پایدار جهانی، ریسک سرمایهگذاری برای آنهایی که در تولید زغال سنگ سهم دارند، بالا خواهد بود. برای نمونه، مصرفکنندگان بزرگ زغالسنگ که شامل صنایع متمرکز بر انرژی هستند ممکن است مجبور شوند به دیگر منابع انرژی روی بیاورند زیرا قوانین باعث میشوند که زغال سنگ دیگر از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نباشد.
علاوه بر آن، صاحبان شرکتهای استخراجکننده زغال سنگ و نیروگاههایی که سوخت آنها زغال سنگ است ممکن است با تغییرات سریع و غیرمنتظره قوانینی روبهرو شوند که اعمال آنها به تغییرات در بازار جهانی منجر میشود و به متروک ماندن داراییهای آنها میانجامد. این چالش باعث میشود بسیاری از سرمایهگذاران از این بخش خارج شوند، مگر آنهایی که تحمل بیشتر ریسک دارند.