
به گزارش میمتالز، در سالهای اخیر، صنعت معدن ایران با چالشهایی چندلایه مواجه بوده که از یک سو تحت تأثیر فشارهای ناشی از تحریمهای بینالمللی، محدودیتهای وارداتی، و فرسودگی تجهیزات قرار گرفته، و از سوی دیگر با نیاز روزافزون به افزایش بهرهوری و ارتقاء فناوری مواجه است. در چنین شرایطی، پیوند میان صنعت و دانشگاه نه تنها یک ضرورت توسعهای بلکه ضرورتی استراتژیک برای بقا و رشد این صنعت کلیدی تلقی میشود. این موضوع به ویژه در مورد معادنی که نیاز به نوآوری، بهروزرسانی روشهای استخراج، و مدیریت بهینه منابع دارند، اهمیتی دوچندان مییابد. بر همین اساس در گفتوگویی با دکتر «مسعود زارع» استاد دانشگاه تربیت مدرس و صاحبنظر در حوزه اقتصاد معدن، به بررسی نقش نهادهای دانشگاهی در مسیر توسعه دانشبنیان و افزایش بهرهوری در معادن پرداخته شده است.
تجربه جهانی نشان داده است که رشد پایدار و رقابتی در بخش معدن، بدون بهرهگیری از دانش تخصصی و فناوریهای نوین، امری دور از دسترس است. در کشورهایی که مسیر توسعه صنعتی را با موفقیت پیمودهاند، دانشگاهها به عنوان نهادهای مولد دانش، نقشی محوری در هدایت صنعت ایفا کردهاند. آنچه امروز در ایران میتواند پیشران تحول در معادن باشد، تقویت زیرساختهای علمی و ایجاد مکانیزمهایی برای تعامل مؤثر میان دانشگاه و صنعت است. این تعامل نه تنها به تولید دانش کاربردی و مسالهمحور منجر میشود، بلکه موجب کاهش هزینههای تولید، بهینهسازی مصرف انرژی و مواد، و نیز افزایش عمر تجهیزات و زیرساختهای موجود خواهد شد.
دکتر زارع در این گفتوگو به نکاتی کلیدی درباره ظرفیتهای دانشگاهها برای بهبود بهرهوری اشاره میکند. به گفته او، در شرایطی که سرمایهگذاریهای جدید به دلایل مختلفی ازجمله کمبود منابع مالی و محدودیتهای بینالمللی با مانع روبهروست، حرکت به سوی استفاده حداکثری از سرمایههای موجود و افزایش بهرهوری، تنها راه واقعبینانه برای رونق معادن است. در این مسیر، دانشگاهها میتوانند با ارائه راهکارهای علمی، از کاهش نرخ تمامشده محصولات معدنی تا بهبود مدیریت تعمیر و نگهداری ماشینآلات معدنی، نقشی فعال و تعیینکننده ایفا کنند.
یکی از مهمترین محورهای مورد بحث در این گفتوگو، جایگاه دانشگاه در اقتصاد دانشبنیان و صنایع دانشمحور است. دکتر زارع با اشاره به تعریف سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) از اقتصاد دانشبنیان، توضیح میدهد که در چنین الگویی، تولید و توزیع دانش و اطلاعات، بنیان اصلی فعالیتهای اقتصادی است و ارزشافزوده از دل نوآوری، فناوری و محتوا تولید میشود، نه صرفاً از منابع خام. از این رو، معادن کشور اگر خواهان بقا و رقابت در بازارهای جهانی هستند، باید به سمت دانشمحور شدن حرکت کنند؛ حرکتی که بدون پیوند مؤثر با دانشگاه ممکن نخواهد بود.
با این حال، وی به یکی از موانع جدی این مسیر نیز اشاره میکند: شکاف میان پایاننامهها و مقالات علمی دانشگاهی با نیازهای واقعی صنعت. او بر این باور است که با وجود تولید محتوای علمی گسترده در دانشگاهها، تنها بخش کوچکی از آن به حوزۀ عمل راه مییابد. به همین دلیل، تأکید دارد که صنعت باید به طور مستقیم نیازهای خود را به دانشگاهها منتقل کند و در مقابل، دانشگاهها نیز باید مسیر پژوهشهای خود را بر اساس این نیازهای واقعی تنظیم کنند. تشکیل کنسرسیومهای دانشگاهی برای انجام پروژههای کاربردی در بخش معدن، ازجمله ابتکاراتی است که در این گفتوگو از سوی دکتر زارع به عنوان الگویی موفق معرفی میشود.
تجربههایی، چون پروژه بررسی کاهش مصرف لاستیک کامیونهای معدنی، پروژه بهبود مدیریت تعمیرات ماشینآلات، و قراردادهای مشارکتی با ایمیدرو، نمونههایی از دستاوردهای ملموس این همکاریها هستند. این موارد نشان میدهند که وقتی دانشگاه و صنعت در یک چارچوب منسجم با یکدیگر همکاری میکنند، نتایج نه تنها در کاهش هزینهها بلکه در افزایش طول عمر تجهیزات، بهرهوری بیشتر، و همچنین ارتقاء توان داخلی نمایان میشود.
از دیگر موضوعات مهم این گفتوگو، تلاش برای تسهیل حضور دانشجویان در محیطهای واقعی معدن و تولید است. به گفته دکتر زارع، دانشگاه تربیت مدرس با پرداخت کامل بیمه حوادث دانشجویان، زمینه حضور آنان در معادن را فراهم کرده و از طرف دیگر، برخی معادن بزرگ همچون گلگهر و سرچشمه نیز فرآیندهایی برای پذیرش پایاننامههای دانشجویی و حتی حمایت مالی از آنها طراحی کردهاند. این روند، در کنار حمایت نهادهایی، چون ایمیدرو و مشارکت دانشگاههای مختلف در قالب کنسرسیومهای علمی، نویدبخش آغاز فصلی نو در همکاریهای صنعت و دانشگاه است.
در مجموع، آنچه از سخنان این استاد دانشگاه برداشت میشود، این است که اگرچه مسیر حرکت به سوی معادنی با بهرهوری بالا، نوآور، و دانشمحور مسیری دشوار و نیازمند تغییر ساختارهای فکری، مالی و اجرایی است، اما زیرساختهای لازم برای آن در کشور وجود دارد. تجربههای موفق در پروژههای مشترک، ظرفیت علمی دانشگاهها، و انگیزه موجود در نسل جدید دانشجویان و پژوهشگران، سرمایههای گرانبهایی هستند که اگر با سیاستگذاری دقیق و حمایت نهادهای مسوول همراه شوند، میتوانند آیندهای روشن برای صنعت معدن کشور رقم بزنند.
در ادامه، گفتوگوی تفصیلی با دکتر مسعود زارع را درباره نقش دانشگاه در توسعه دانشبنیان و بهرهور صنعت معدن میخوانید.
این استاد دانشگاه با اشاره به نقش دانشگاهها در کمک به توسعه معادن گفت: با توجه به شرایط تحریم و محدودیتهای ورود فناوری و تجهیزات به کشور، رفع بسیاری از نیازهای کلان حوزه معدن با دشواری همراه است. ضمن آنکه میتوان از طریق میانبرهایی که دانشگاهها در رأس آن قرار دارند، این نیازها را برطرف ساخت. به منظور توسعه صنعت معدن میتوان دو مسیر را دنبال کرد که یکی از آنها سرمایهگذاری جدید و دیگری استفاده بهینه از سرمایههای موجود و واقع همان مسیر بهبود بهرهوری در معادن است. با توجه به کمبود منابع سرمایه در شرایط فعلی ناچار هستیم تا به سمت بهبود بهرهوری حرکت کنیم که در این میان استفاده از ظرفیت بخش دانشگاهی بسیار کارگشا است.
استاد دانشگاه تربیت مدرس تصریح کرد: هر گونه بهبود بهرهوری در هر کدام از حلقههای زنجیره تولید معادن و صنایع به استفاده مطلوبتر از سرمایههای صرف شده، زیرساختهای تولیدی موجود، ماشینآلات در اختیار و سرمایههای انسانی کشور منتهی میشود. در نتیجه کاهش نیاز به نهادههای مصرفی، کاهش واردات مواد و قطعات مورد نیاز زنجیرههای تولید و همچنین افزایش تولید مواد و محصولات معدنی و درنتیجه دستیابی به سودآوری بیشتر و رشد اقتصادی ازجمله دستاوردهای مستقیم بهبود بهرهوری است. عدم کارایی در یک بخش از زنجیره میتواند منجر به عدم بهرهوری در کل زنجیره شود. در نگاهی دیگر، نادیده گرفتن یا ضعف بهرهوری در هر کدام از حلقههای زنجیره ارزش یا زنجیره تأمین باعث انتقال چالش به سطوح پسین زنجیره ارزش و چه بسا با پیامدهای مخربتر میشود.
وی ادامه داد: مطالعات دانشگاهی و همکاری نزدیک با بخش صنعت زمینه رشد بهرهوری در معادن را فراهم میکنند. در یک تعریف ساده میتوان بهرهوری را در قالب یک کسر نیز تعریف نمود. به طوری که صورت کسر خروجی سیستم و مخرج کسر نیز ورودیها را شامل میشود و در صورتی که بتوان این نسبت را بیشینه کرد، بهرهوری بهبود خواهد یافت. یکی از راهحلهایی که در حال حاضر توصیه میشود کاهش مخرج کسر است که از طریق کاهش هزینه نهادههای تولید صورت میگیرد و دانشگاهها میتوانند با ارائه راهکارهایی میزان هزینهها و نرخ تمامشده محصولات معدنی را کاهش داده و از این طریق به توسعه بخش معدن کمک کنند.
زارع در ادامه بیان کرد: در این دانشگاه دو رشته استخراج معدن و اقتصاد معدن در کنار سایر گرایشهای رشته مهندسی معدن فعال بوده و دانشگاه تربیت مدرس تنها دانشگاهی است که در حوزه اقتصاد معدن نیز آموزش و پژوهش دارد.
وی ادامه داد: با مروری بر بخش تولید، متوجه میشویم که اساس صنعت بر علم قرار دارد. این علم است که با تولید محتوا بسترهای لازم را برای تولید کالاها و عرضه آنها در جامعه فراهم میکند. با این تعریف، همه حوزه تولید بر پایه علم قرار دارد. اکنون چند سالی است با تغییراتی که در حوزه تولید علم ایجادشده، به حرکت کشورها به سوی اقتصاد دانشبنیان بیشتر توجه شده است. طبق تعریف سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، اقتصاد دانشبنیان اقتصادی است که بر اساس تولید و توزیع و کاربرد دانش و اطلاعات شکل گرفته است و به سرمایهگذاری در دانش و صنایع دانش پایه به شکل خاص توجه میشود. صنایع دانشبنیان هم صنایعی هستند که در آنها سطح خوبی از سرمایهگذاری در نوآوری انجامشده است. این موضوع سبب شده است تولیدات جدیدی با هزینه کمتر و میزان بهرهوری بیشتر به بازارهای جهانی عرضه شوند.
زارع بیان کرد: اقتصاد کشورها در حال حرکت به سوی اقتصاد دانشبنیان است. بنابراین، شاهد شکلگیری کسبوکارهای دانشبنیان جدید مبتنی بر فناوری هستیم که بیشترین نرخ رشد را به خودشان اختصاص دادهاند و به دنبال جذب بیشترین سهم از بازار اقتصادی کشورها هستند. اکنون اقتصاد دانشبنیان در همه حوزههای تولیدی مانند صنعت، معدن، کشاورزی و دیگر حوزهها در حال افزایش سهم است و این موضوع خودش را به الزام تبدیل کرده است.
این استاد دانشگاه در ادامه اظهار کرد: از آنجا که اقتصاد دانشبنیان ارتباطی تنگاتنگ با حوزه تولید علم و دانش دارد، نخستین جایی که این موضوع را متبلور میکند، دانشگاه است. درواقع این دانشگاهها هستند که با تولید علم و ارائه آن به صنعت، بسترهای لازم برای رشد اقتصاد دانشبنیان را فراهم میکنند. اکنون مروری بر وضعیت دانشگاههای ایران نشان میدهد که هر سال تعداد زیادی پایاننامه و محتوای علمی در قالب مقاله در حوزه صنعت و معدن نوشته میشود، اما آن گونه که انتظار میرود، در عمل در حوزه تولید تأثیرگذار نبوده است و فقط تعداد کمی از این پایاننامهها و مقالات وارد حوزه عملی تولید میشوند.
وی افزود: بر این اساس، از مهمترین راهکارهایی که برای حمایت از اقتصاد دانشبنیان باید در کشور انجام شود، ارتباط صنعت و دانشگاه است. اگر این ارتباط برقرار شود، دانشگاهها میتوانند با تولید علم دانشبنیان بسترهای لازم را در اختیار بخش تولید قرار دهند و زمینه ارتقای محصولاتی با فناوری و بهرهوری بیشتر را فراهم کنند. از سوی دیگر، بخش تولید هم میتواند نیازهای خودش را به دانشگاه بسپارد تا این بخش، مطالعات علمیاش را روی نیازهایی که ضرورت و کارایی بیشتری دارند، متمرکز کند.
این مدرس دانشگاه در ادامه گفت: یکی از رهیافتهای مؤثر در بهبود عملکرد پژوهشهای دانشگاهی و صنعتی، همافزایی از طریق مشارکت مراکز درون و بروندانشگاهی در انجام پروژههاست. در همین راستا دانشگاه تربیت مدرس تجارب بسیار موفقی در سال گذشته و امسال داشته است. ضمن اینکه این دانشگاه تجربه بسیار موفقی از همکاری با دانشکده اقتصاد و مدیریت در اجرای پروژههای مورد نیاز بخش معدن در ۱۰ ساله گذشته را در کارنامه خود دارد.
استاد معدن دانشگاه تربیت مدرس تصریح کرد: هماینک این دانشگاه از یک سو با تنها نهاد علمی غیردولتی کشور در بخش معدن یعنی انجمن مهندسی معدن ایران همکاری تنگاتنگی را آغاز کرده و از سویی دیگر از طریق کنسرسیوم دانشگاهی با سایر دانشگاهها وارد همکاری شده است. به عنوان نمونه این دانشگاه همکاری پژوهشی کارآمدی را با دانشگاه صنعتی اصفهان و همچنین دانشگاه تهران آغاز کرده است که امیدواریم که ارتباط کاری بین دانشگاهی زمینه توسعه فعالیتها در بخش معدن را افزایش دهد.
وی در ارتباط با اقدامات دانشگاهی در مشارکت جهت کاهش مشکلات بخش معدن گفت: در همین ارتباط چند پروژه از سال گذشته تعریفشده که یکی از آنها پروژه کاهش مصرف لاستیک کامیونهای معدنی دریکی از معادن بزرگ سنگ آهن کشور بود. در شرایط فعلی نرخ هر تایر کامیون معدنی بیش از ۴۰۰ میلیون بوده و با در نظر داشتن ۶ تایر برای هر کامیون به رقمی نزدیک به ۲.۵ میلیارد تومان میرسد که با داشتن یک ناوگان متشکل از ۵۰ و یا ۱۰۰ کامیون، هزینه همین یک قلم نهاده مصرفی در سال به رقم قابلتوجهی خواهد رسید و با توجه به علل متفاوت، تایرها عمر اسمی خود را طی نمیکنند و به صورت زودهنگام دچار فرسودگی شده و از کار میافتد بنابراین در این پروژه، فراوانی انواع خرابیهای تایرها و دلایل وقوع آنها بررسی و اقدامات اصلاحی لازم در دست اقدام قرار گرفت. وی ادامه داد: در پروژه دیگری هم که با همکاری ایمیدرو داریم بهبود مدیریت تعمیر و نگهداری ماشینآلات معدنی در دو معدن بزرگ در حال بررسی است که فاز اول آن ارائهشده و فاز دوم آن نیز در حال انجام است.
این مدرس دانشگاه افزود: اخیراً با مشارکت دانشگاه تهران در قالب یک کنسرسیوم بین دانشگاهی، به طرحهای ارائهشده در سامانه ساتع ورود کردیم و موفق به جلب نظر ایمیدرو شدیم که حاصل آن انعقاد یک قرارداد مهم در زمینه بهرهوری در معادن بود.
استاد دانشگاه تربیت مدرس درباره پایاننامههای دانشجویی و حضور دانشجویان در معادن گفت: با توجه به ارتباطاتی که میان دانشگاه و معادن ایجاد میشود، موضوعات پایاننامه به معادن را به معادن ارائه میکنیم که در صورت موافقت آنها زمینه حضور دانشجو در معدن فراهم میشود. سال گذشته دانشگاه تربیت مدرس به منظور تسهیل حضور دانشجویان در معادن، تمامی هزینههای مربوط به بیمه حوادث آنها را پرداخت کرد.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: برخی از معادن مانند گلگهر و سرچشمه در مرکز تحقیقات خود دارای فرآیند مشخصی برای همکاری هستند و پس از آن که پروپوزال دانشجویی به مرکز تحقیق و توسعه آنها ارائه و تائید شد، با دانشجویان همکاری مضاعفی خواهند کرد و در همین راستا بخشی از هزینه آنان را نیز تأمین میکنند.
وی در پایان از اهتمام مدیریت پژوهش و فناوری ایمیدرو، مدیر و کارشناسان تحقیق و توسعه شرکت گلگهر و همچنین از معاونت برنامهریزی شرکت آرمان گهر سیرجان که موجب شدند تا مسیر طرح و اجرای پروژههای پژوهشی و فناوری هموار شود تشکر و قدردانی کردند.
گفتوگو با دکتر مسعود زارع، استاد دانشگاه تربیت مدرس، بار دیگر اهمیت نقش دانشگاه در توسعه صنعت معدن کشور را با شفافیت و مستندات قابل اتکا یادآور شد. آنچه در این گفتوگو برجسته میشود، نه صرفاً ضرورت همکاری میان دو نهاد دانشگاه و صنعت، بلکه ظرفیت بالای نهاد علمی کشور برای ارائه راهکارهای عملیاتی، کاهش هزینهها، بهبود بهرهوری، و ایجاد زیرساختی پایدار برای گذار به اقتصادی دانشبنیان در بخش معدن است.
تجربههایی نظیر کاهش مصرف تایرهای معدنی، بهبود مدیریت ماشینآلات، مشارکت دانشجویان در پروژههای میدانی، و ایجاد کنسرسیومهای علمی برای انجام پروژههای راهبردی، تنها گوشهای از ظرفیتهایی است که در صورت سیاستگذاری درست، میتواند به الگویی فراگیر در سراسر کشور تبدیل شود. دکتر زارع به درستی تأکید میکند که در عصر اقتصاد دانشبنیان، بستر اصلی تولید ارزش، دیگر صرفاً منابع طبیعی نیست، بلکه دانش، فناوری و نوآوری است. این نکته برای کشوری مانند ایران که همزمان از ذخایر معدنی غنی و نیروی انسانی علمی برخوردار است، حامل پیامی روشن است: باید این دو مزیت را در کنار هم و نه جدا از یکدیگر، فعال کرد.
همچنین، تجربه موفق دانشگاه تربیت مدرس در ورود مستقیم به مسائل میدانی معدن، الگویی است که میتوان آن را در سایر دانشگاهها گسترش داد. اما تحقق این امر، نیازمند چند پیششرط کلیدی است: اول، صنعت باید نگاهی اعتمادمحور به دانشگاه داشته باشد و نقش پژوهش را تنها به سطح نظری تقلیل ندهد. دوم، دانشگاهها باید بیش از پیش در تعریف موضوعات پایاننامهای و پروژههای تحقیقاتی، به نیازهای واقعی صنعت توجه کنند و از تولید محتوای صرفاً آکادمیک و کماثر در عمل پرهیز نمایند. سوم، نهادهای سیاستگذار مانند ایمیدرو، وزارت علوم، و وزارت صنعت باید سازوکارهایی برای تسهیل این همکاری طراحی کنند؛ از تأمین بودجه گرفته تا تضمین بهرهبرداری از نتایج پژوهش.
نکته مهم دیگر، نقش نسل جدید دانشجویان و پژوهشگران است. همان طور که دکتر زارع نیز اشاره میکند، دانشجویان امروز انگیزه و توان ورود به عرصه تولید را دارند، به شرطی که زیرساختها برای حضور مؤثر آنها در معادن و صنایع فراهم شود. حمایت از این نسل، سرمایهگذاری بر آیندهای است که در آن معادن کشور نه تنها پُررونقتر، بلکه علمیتر، ایمنتر، و بهرهورتر خواهند بود.
در پایان، آنچه از مجموع این گفتوگو میتوان نتیجه گرفت آن است که صنعت معدن، برای عبور از چالشهای امروز و ورود به مسیر رقابتپذیری در بازار جهانی، ناگزیر از اتکا به دانش و نوآوری است. دانشگاهها میتوانند بازوی علمی این تحول باشند؛ بازویی که اگر به درستی تقویت شود، مسیر توسعه پایدار را هموار خواهد کرد. امید است این گونه گفتوگوها، نه در سطح حرف، که در ساحت عمل نیز منشأ تحول باشد.
منبع: روزگار معدن