
به گزارش میمتالز، وی همچنین افزود: مواد اولیه اصلی (زغال سنگ و کک) با قیمت جهانی و بدون یارانه تامین میشود که البته هزینه تولید مستقیما به نوسانات دلار وابسته است و حاملهای انرژی نیز به عنوان عامل فرعی از یارانه داخلی بهرهمند میباشند.
خوشنویسان در ادامه در آمد حاضر از فروش محصول نهایی را تابع سیاستهای قیمتگذاری داخلی و دستوری دانست و گفت: قیمت فروش محصول به صورت دستوری و ریالی تعیین میگردد و همچنین درآمد شرکت با واقعیت هزینههای جهانی آن هیچ همخوانی ندارد و ساختار درآمد در یک چارچوب بسته و داخلی محدود شده است.
خوشنویسان با توجه به تفکیک سبد مصرف انرژی در مسیرهای تولید فولاد گفت: روش مبتنی بر کوره بلند BF حدود ۷۳ درصد از کل انرژی مصرفی در روش کوره بلند و کنورتور از منبع زغال سنگ میباشد و همچنین در روش مبتنی بر احیا مستقیم، حدود ۹۶ درصد کل انرژی مصرفی از منابع برق و گاز طبیعی تأمین میشود.
وی همچنین در ادامه به رقابت یارانهای میان روشهای کوره بلند (BF) و احیای مستقیم (DRI) و شکاف استراتژیک هزینه ناشی از یارانه انرژی در روش احیا مستقیم اشاره کرد و افزود: اختلاف هزینه ناشی از یارانه برق و گاز طبیعی در این دو روش، به ازای تولید هر تن شمش فولاد، قابل توجه است. این وضعیت، با کاهش سودآوری و افت درآمد ریالی، توان رقابت با هزینههای دلاری و قیمتهای جهانی را از بین برده و در نهایت سودآوری را بیشازپیش تضعیف میکند.
خوشنویسان ناتوانی در سرمایهگذاری را کاهش سودآوری به معنای توقف سرمایهگذاری در نوسازی تجهیزات و تکنولوژی دانست و افزود: فرسودگی فناوری و عدم نوآوری موجب تضعیف تدریجی مزیتهای رقابتی در بازارهای داخلی و صادراتی میشود. در نتیجه، شرکت به سمت انزوا پیش میرود و با افزایش ریسک تعطیلی و تعدیل نیرو مواجه میگردد، مسیری که در نهایت میتواند به زیاندهی انباشته، توقف خطوط تولید و تهدید امنیت شغلی نیروی انسانی متخصص منجر میشود.