به گزارش می متالز، رشد هر کشور توسعهیافتهای در گرو دانش آن کشور است. از اینرو دوران خوشگذرانی با نفت و طلا و سنگآهن رو به پایان است. مدیران کشور باید براساس شایستگیمحوری و مزیتهای رقابتی، با تمرکز بر رشد دانش و ایجاد ارزشافزوده باید بتوانند کشور را در مسیر توسعه قرار دهند. از اینرو شرکتهای دانشبنیان میتوانند به رشد اقتصادی کشور، جلوگیری از فرار مغزها، جلوگیری از خامفروشی و صادرات منابع طبیعی، حفظ محیطزیست و بهبود وضعیت زندگی و رفاه مردم کمک کنند. البته دولت به این موضوع آگاهی یافته و با ایجاد زیرساخت برای توسعه شرکتهای دانشبنیان گامهایی برداشته است اما کافی نیست و با مدیریت تخصصی و درایت باید این بار را به مقصد رساند. استفاده از توان و ظرفیت شرکتهای دانشبنیان در هر صنعتی میتواند سبب ایجاد بهرهوری و ارزشافزوده در آن صنعت شود؛ ظرفیتی که در صنعت فولاد کشور چندان مورد عنایت قرار نگرفته است. هرچند زمانی که از صنعت فولاد سخن به میان میآید، درحقیقت ترکیبی از تخصصها، مهارتها و دانش فنی باید مد نظر قرار گیرد تا در کنار یکدیگر مفهوم کلی صنعت فولاد را شکل دهند. تخصصها و مهارتهایی مانند مدیریت راهبردی، برنامهریزی، مدیریت مالی، مدیریت منابع انسانی، مدیریت بازاریابی و فروش، مدیریت دانش، مدیریت فناوری، مدیریت لجستیک و... صنعت فولاد همچنین دربرگیرنده دانش فنی در حوزههای مختلف این صنعت مانند متالورژی، مکانیک، برق، پلیمر، شیمی، فیزیک و... است. بنابراین طبیعی است رشد و توسعه صنعت فولاد نیازمند تمامی این تخصصها و دانش فنی مربوط به آنهاست. از اینرو شرکتهای دانشبنیان میتوانند در این مسیر قرار بگیرند اما طبیعی است هر شرکت دانشبنیانی هدف و تمرکز خود را بر حوزههای مختلف مربوط به صنعت فولاد، براساس دانش و تجربهها و دریافتهای خود قرار بدهد. از اینرو حوزههای مرتبط با صنعت فولاد را میتوان به دو بخش کلی دستهبندی کرد؛ نخست حوزه فناوری تجهیزات فولادسازی یا آنچه به سرمایهگذاری ثابت طرحهای فولادی برمیگردد و دیگری حوزه مربوط به بهرهبرداری از صنعت فولاد و نهادههای تولید. به نظر میرسد با توجه به اینکه توسعه صنعت فولاد از نظر فناوری تولید و سرمایهگذاری مربوط به آن، هم به لحاظ اهمیت یکپارچگی بخشهای مختلف یک کارخانه و هم به لحاظ میزان عرضه و تقاضا، نمیتواند موردتوجه شرکتهای دانشبنیان باشد زیرا برای هر سرمایهگذار، پشتوانه و ضمانت یکپارچگی کل فرآیند، تجهیزات، کیفیت و کمیت محصول نهایی اهمیت بسزایی دارد، به این شکل که بهطور معمول توسعه سختافزاری صنعت فولاد با دانش فنی یک شرکت خاص که ارائهدهنده تجهیزات و فناوری است، پیش میرود و با توجه به اینکه گردآوری بخشهای مختلف سختافزاری به منظور توسعه صنعت فولاد نیازمند گردآوری متخصصان مختلف و تجربههای گرانقیمت و ریسک بالایی است و بهطور معمول در بازههای زمانی کوتاهمدت، نهتنها بازخورد مالی و اقتصادی ندارد، بلکه دارای ریسک بسیار بالایی است، شاید شرکتهای دانشبنیان توفیق چندانی در این حوزه بهدست نیاوردهاند. اما در حوزههای مرتبط با بهرهبرداری از صنایع فولاد و توسعه این بخش نیز اگر بخشهای دانشمحور مدیریتی را از آن جدا کنیم و تنها به حوزه فناوریهای برتر بپردازیم، نقش شرکتهای دانشبنیان میتواند بسیار مهم باشد.
گردش مالی صنعت فولاد به قدری زیاد است که تمرکز بر حوزههای مختلف آن میتواند به سود شرکتهای فولاد و شرکت دانشبنیان باشد و برای کشور هم ارزشافزوده بسیاری ایجاد کند.