به گزارش می متالز، از مهمترین اهداف این مجتمع میتوان به بیشترین استفاده از ظرفیتها و ذخایر زغال ککشو و حرارتی، اکتشافات، جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی و توسعه زیرساختها اشاره کرد. امید است دستیابی به اهداف یادشده، زمینه کاهش واردات را فراهم و زنجیره ارزش فولاد را تکمیل کند و منجر به خودکفایی کشور و تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی شود. این مجتمع به عنوان یکی از طرحهای کلیدی سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران(ایمیدرو) با هدف تامین کنسانتره زغالسنگ و کک مورد نیاز کشور، ضمن تامین فرصتهای اشتغالزایی و توسعه زمینههای انتقال و توسعه فناوریها و روشهای نوین معدنی و صنعتی، در زمره طرحهای اولویتدار وزارت صنعت، معدن و تجارت به شمار میرود. فاز یک با بهرهبرداری از معدن فولمکانیزه پروده یک با ظرفیت استخراج ۱.۵ میلیون تن زغالسنگ خام (۷۵۰هزارتن کنسانتره) انجام شد. در فاز دوم، تجهیز معدن زغالسنگ پروده ۴ با ظرفیت تولید ۷۵۰هزار تن زغالسنگ خام به روش فولمکانیزه با استفاده از شیلد و شیرر در دست اقدام است. در حاشیه مجمع عمومی انجمن زغالسنگ فرصتی دست داد تا با رمضان کریتی ثانی، مدیرعامل مجتمع زغالسنگ طبس درباره طرحهای توسعهای، ضرورت مجهز شدن معادن زغال کشور به شبکه مکانیزاسیون، قیمتگذاری جدید زغالسنگ و تاثیر آن بر این معادن گفتوگویی انجام دهیم که در ادامه میخوانید.
یک محدوده معدنی در اختیار ما قرار دادهاند که بر اساس رد دیون انجام شده، به صندوق بازنشستگی کارکنان دولت واگذار شده است؛ این صندوق ۶۸ درصد سهامش را به هلدینگ صدرتامین واگذار کرد که زیر نظر شستا قرار دارد. بر اساس این قرارداد میتوانیم ۲۶.۵ میلیون تن زغالسنگ را در مدت ۱۹ سال برداشت کنیم.درباره طرحهای توسعهای شرکت نیز باید گفت در این منطقه هر آنچه طرحهای توسعهای که قرار بوده انجام شود را انجام دادیم. به همین دلیل پنجمین سال متوالی است که بزرگترین معدن زغالسنگ کشور از نظر میزان استخراج هستیم و سالانه یک میلیون تن زغالسنگ برداشت میکنیم که با هیچ کدام از معادن زغالسنگ کشور قابل مقایسه نیست.
اعداد برداشت از معادن هم قابل توجه است. برای نمونه، فقط از یکی از معادنمان در ۲۵خرداد افزون بر ۶ هزارتن زغالسنگ استخراج کردیم که نشان میدهد برای رسیدن به اهداف باید به سمت مکانیزاسیون معادن برویم.
البته مکانیزه کردن معدن به این معنا نیست که همه معادن کشور به صورت مدرن (Long Wall) باشند بلکه هر معدنی را میتوان بر اساس ساختارش تا حدودی مکانیزه کرد.
ذهنیتی درباره معادن زغالسنگ کشور وجود دارد مبنی بر اینکه اجرایی کردن شبکه مکانیزاسیون فقط به ضخامت رگهها بستگی دارد، در حالی که اینطور نیست و تغییر سیستم تهویه هم مکانیزاسیون به شمار میرود.
ایمنی نیز اگر در حد آن معدن باشد نوعی مکانیزاسیون به شمار میرود. همچنین ترانسپورت یا حملونقل بسیار اثرگذار است چراکه گلوگاه بسیاری از معادن کشور به شمار میرود. مکانیزاسیون شامل این موارد است. به همین دلیل درصدد هستیم یک دفتر فنی متشکل از کارشناسان ایرانی و خارجی ایجاد کنیم که کار را از معادن طبس، شروع و در ادامه سایر معادن زغالسنگ ایران را بررسی کنند و بر اساس نیازهای آن معادن طرح مکانیزاسیون را ارائه دهند.
این اتفاق بر طرحهای توسعهای و افزایش تولید زغال کشور تاثیر خواهد داشت. در نظر بگیرید ظرفیت ککسازی ایجادشده در کشور افزون بر ۴ میلیون تن است، در حالی که ۱.۵میلیون تن تولید کنسانتره داریم و حدود ۳ میلیون تن نیز کنسانتره زغالسنگ نیاز داریم، اما ظرفیتها در حال خاک خوردن هستند. ۳ تا ۵ سال طول میکشد که هر معدنی آغاز به کار کند و به بهرهبرداری و تولید برسد.
البته ما طرحهایی در منطقه خودمان داریم اما از ایمیدرو و وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز خواستهایم با شرایط قانونی، بلوکهای جدیدی را در اختیار ما بگذارند تا از تجربهای که در بازه زمانی۴۰ سال ایجاد شده و در اختیار شرکت زغالسنگ پروده طبس است و به حتم نتیجه تلاش دولتهای مختلف برای این معدن است، در وهله نخست برای منطقه و در مرحله بعد برای کل معادن زغال کشور استفاده کنیم و بهره ببریم.
من فکر میکنم با حمایتهای دولت از معادن زغالسنگ مانند افزایش نرخ زغالسنگ و تعیین نرخ زغال براساس ۲۶.۵ درصد نرخ شمش فولاد خوزستان، معادن زغالسنگ ما باید بخشی از این سود را به سمت توسعه معادن ببرند و از تجهیزات به روز و مدرن استفاده کنند. متاسفانه تجهیزات معادن زغالسنگ ما مربوط به دهه ۵۰ است و بهروز نشدهاند. البته وقتی معادن زغالسنگ درآمد ندارند نمیتوانند کار توسعهای انجام دهند؛ با این حال امید میرود با افزایش نرخ زغالسنگ و بهبود نسبی وضعیت این معادن شاهد حرکت معادن زغالسنگ به سمت توسعه بیشتر باشیم زیرا اجرای طرحهای توسعهای، تولیدشان را بالا میبرد و همین امر نیز به افزایش سودشان منجر خواهد شد.
برای نمونه، بر اساس مطالعاتی که انجام دادیم در یکی از معادن ما در طبس، در آن بخشی که به صورت نیمهمکانیزه کار میشود از چوب استفاده میکنند؛ درحالی که تغییر شکل نگهداری این معدن از چوب به پروپای هیدرولیک یا سیمیشینها تولید را ۲ برابر میکند؛ به همین راحتی. از طرف دیگر میزان سرمایهگذاری در این طرح چندان زیاد نیست. کارگاههایی که به این شبکه مجهز میشوند حدود یک میلیون یورو نیاز دارند که برگشت سرمایه بسیار خوبی دارد و به راحتی میتوان این کار را انجام داد اما در وهله نخست نیاز به مدیریت این امور احساس میشود. این کار را برای تمام معادن میتوان انجام داد. ما این کار را انجام میدهیم و امیدواریم الگویی برای سایر معادن شود.
مستحضر هستید وقتی نرخ افزایش مییابد تمام معادن بر مبنای آن برنامهریزی میکنند؛ بر اساس آن نرخ چوب و نیروی انسانی نیز افزایش مییابد حتی روی نرخ لباس کار و وسایل ایمنی تاثیرگذار است پس به راحتی نمیتوان مصوبه افزایش نرخ زغالسنگ را تغییر داد و به نظر من امکانپذیر نیست.
فکر نمیکنم چنین اتفاقی رخ دهد. مشکلات شرکت ذوب آهن را باید حل کرد و به فکر تامین سنگآهن مورد نیازشان بود زیرا به عنوان یک صنعت بزرگ برای ما مهم است. ما ملی فکر میکنیم نه منطقهای و باید مشکلات مربوط به ذوبآهن حل شود تا معادن بتوانند فعالیت کنند.