به گزارش می متالز، تامین منابع مالی از مسیری کمهزینه، این روزها بسیاری از خودروسازان را به خود مشغول کرده است. شرکتهای خودروساز همواره از مسیرهایی معمول، مانند دریافت تسهیلات مالی از سیستم بانکی کشور، استفاده از طرحهای پیشفروش و فروش فوری و در مواقع ضروری نیز فروش اموال مازاد برای تامین نقدینگی موردنیاز خود بهره بردهاند. مسیرهایی که این روزها هزینه سنگینی بر دوش خودروسازان قرار داده است.
بهعنوان نمونه خودروسازان با دریافت تسهیلات و وام بانکی در قالب سرمایه در گردش، باید در مدت یکسال وام مذکور را بازپرداخت کنند و اگر پروسه بازپرداخت با تاخیر نیز همراه باشد، مشمول جریمه خواهند شد. یا عموما بانکها وقتی وام و تسهیلاتی را در اختیار خودروسازان قرار میدهند، چند درصد بیش از نرخ بهره مصوب، سود دریافت میکنند؛ بهنحویکه نرخ بهرهها معمولا بین ۱۸ تا ۲۵ درصد با خودروسازان محاسبه میشود.
دست آخر اینکه بهدلیل محدود بودن منابع مالی شبکه بانکی، در بسیاری مواقع تسهیلات یا وام با چالشهایی همراه است. بهعنوان مثال در آخرین نمونه از تسهیلاتدهی به خودروسازان از طریق سیستم بانکی مقرر شد ۱۱ هزار میلیارد تومان در اختیار زنجیره خودروسازی قرار داده شود. از این مبلغ تنها ۴ هزار میلیارد تومان به زنجیره خودروسازی پرداخت شد.
هنوز درباره باقی مانده این مبلغ که براساس توافق صورت گرفته قرار بود بهصورت ارزی در اختیار آنها قرار گیرد، تصمیمگیری نشده است. زمزمههایی در ارتباط با پرداخت الباقی این مبلغ بهصورت ریالی مطرح شد، اما با توجه به عواقب تورمزای تزریق این حجم از نقدینگی بهصورت ریالی، بهنظر میرسد این مساله منتفی باشد. پرداخت تسهیلات بهصورت ارزی نیز با توجه به شرایط فعلی کشور و موانع موجود در راه تامین ارز در حال حاضر به دیوار بانک مرکزی برخورد کرده است.
از دیگر سو، شرکتهای خودروساز به نوعی کارتهای خود را برای دریافت تسهیلات طی سالیان گذشته سوزاندهاند. هر چند که آنها معتقدند تامین نقدینگی از طریق تسهیلات بانکی با توجه به نرخ سود بالاسبب میشود تا تامین منابع مالی ازاین طریق گران تمام شود، با این حال اخذ تسهیلات بانکی یکی از مسیرهای اصلی تامین نقدینگی این شرکتها است.
بهعنوان نمونه طبق صورتهای مالی خودروسازان در سال ۹۷ که توسط سازمان بورس منتشر شده، ایران خودروییها سال گذشته در کنار تسهیلات پنج هزار میلیارد ریالی که از بانک مهر اقتصاد دریافت کردهاند، چهار هزار میلیارد ریال نیز از بانک شهر و ۲هزار و ۵۰۰ میلیارد ریال هم از بانک صادرات دریافتی تسهیلات داشتهاند. در مجموع این شرکت ۱۱ هزار و ۵۰۰ میلیارد ریال (معادل هزار و ۱۵۰ میلیارد تومان) تسهیلات بانکی در سال گذشته دریافت کرده است.
یا مثلا پارس خودروییها که سومین خودروساز بزرگ کشور به حساب میآیند، ۲۶ درصد از تامین مالی خود را طی سال مالی گذشته از ناحیه تسهیلات بانکی انجام دادهاند.از سوی دیگر تامین نقدینگی از طریق پیشفروش و فروش فوری محصولات یا فروش اموال مازاد نیز مسیر دیگری برای تامین نقدینگی خودروسازان محسوب میشود؛ مسیری که گفته میشود تعداد یک میلیون دستگاه خودروی پیشفروش شده روی دست خودروسازان گذاشته است.
باز هم طبق اطلاعات سازمان بورس مجموع جذب نقدینگی ایران خودرو و سایپا با استفاده از روش پیشفروش، چیزی حدود ۲۴ هزار میلیارد تومان در سال گذشته بوده است. هر دو شرکت در مقایسه با سال ۹۶، با افزایش رقم پیش دریافتهای جاری مواجه شدهاند، به نحوی که ایران خودرو ۵۷ درصد رشد را در این بخش به خود میبیند و سایپاییها نیز جهشی ۴۴ درصدی را به ثبت رساندهاند. با این شرایط چه راهکارهایی پیش روی خودروسازان قرار دارد تا به کمک آنها بتوانند از مسیر بهتری به تامین نقدینگی مورد نیاز خود دست یابند.
در این زمینه برخی از کارشناسان توصیه میکنند که تامین نقدینگی از طریق بازار سرمایه میتواند بهعنوان راهکار مورد توجه خودروسازان قرار گیرد. در ذیل این راهکار، سه مسیر برای تامین مالی از طریق بازار سرمایه وجود دارد. این سه راه عبارتند از انتشار سهام در بازار اولیه (عرضه عمومی اولیه)، انتشار اوراق بهادار مالی اسلامی (صکوک) و افزایش سرمایه از طریق آورده نقدی سهامداران. در این بین بهنظر میرسد که راهکار اول پیش تر مورد استفاده خودروسازان قرار گرفته است.
در حال حاضر خودروسازان میتوانند دو راه دیگر، یعنی انتشار اوراق بهادار مالی اسلامی (صکوک) و افزایش سرمایه از طریق آورده نقدی سهامداران را برای تامین نقدینگی مورد نیاز خود در دستور کار قرار دهند.به طور مثال انتشار اوراق میتواند مزیتهایی همچون پرداخت اصل بدهی در سررسید، معافیت مالیاتی سود اوراق برای خریداران، امکان تامین مالی بلندمدت، مشارکت سرمایهگذاران خرد در تامین مالی شرکتها و امکان تامین مالی با حجم بسیار بالا به دنبال داشته باشد.
در این بین کارشناسانی دیگر تاکید دارند که موانعی در راه استفاده از بازار سرمایه برای تامین مالی شرکتهای خودروساز وجود دارد. چنانچه این موانع بر طرف نشود آنها نمیتوانند از این طریق مشکل تامین نقدینگی خود را حل کنند. در ارتباط با انتشار اوراق میتوان به موانعی از قبیل طولانی بودن فرآیند انتشار اوراق، بالا بودن هزینهها و کارمزد، تاثیرپذیری نرخهای تامین مالی از بازار پول و همچنین محدودیتهای موجود در قیمتگذاری محصولات از مشکلات تامین مالی از طریق این ابزار اشاره کرد.
با توجه به این شرایط ابتدا به بررسی دلایل به بن بست خوردن راههای معمول تامین نقدینگی شرکتهای خودروساز میپردازیم و در ادامه موانع موجود در راه استفاده از بازار سرمایه برای تامین مالی و راهکارهای گذر از این موانع را مورد بررسی قرار میدهیم.
همان طور که اشاره شد تامین نقدینگی از طریق طرحهای پیشفروش و فروش فوری یکی از راههای معمول برای تامین مالی خودروسازان است. با این حال این مسیر در حال حاضر خود تبدیل به یک چالش برای خودروسازان شده است.شرکتهای خودروساز در سال گذشته بر اساس تکلیف وزارت صمت اقدام به پیشفروش و فروش فوری برای تامین نقدینگی و همچنین کاهش التهابات بازار کردند.
این حجم از پیشفروش و فروش فوری با توجه به مشکلات این شرکتها در خطوط تولید و همچنین فشاری که از ناحیه قیمتگذاری دستوری به خودروسازان وارد شد نهایتا باری شد بر دوش خودروسازان.البته باید به نوع قراردادهایی که خودروسازان با مشتریان خود منعقد میکنند، توجه کرد.
خودروسازان مکلف هستند علاوهبر سود مشارکت، در صورت تاخیر در تحویل خودرو نسبت به پرداخت جریمه تاخیر نیز متعهد شوند. پرداخت سود مشارکت و جریمه دیرکرد در کنار تحویل خودرو با قیمتهای دستوری و بدون توجه به هزینههای پرنوسان تولید با توجه به بدهی پیشین این شرکتها شرایط را بهگونهای پیش میبرد تا تامین مالی از طریق طرحهای پیشفروش و فروش فوری به جای اینکه حلال مشکلات خودروسازان باشد به پاشنه آشیل این روزهای آنها تبدیل شود.
در کنار این مساله، تامین مالی از طریق شبکه بانکی با توجه به هزینه بالایی که برای این شرکتها در پی دارد، خود نیز دردسرهایی دارد. البته نمیتوان از کنار این مساله گذشت که سیستم بانکی کشور نیز با توجه به حجم بدهی پیشین که خودروسازان به این سیستم دارند، آنها را در ردیف مشتریان بدحساب قرار داده است. حال با توجه به مباحث مطرح شده، در شرایط حاضر به نظر میرسد که شرکتها باید به دنبال راهکارهای دیگر برای تامین نقدینگی مورد نیاز خود باشند.
تامین مالی از طریق بازار سرمایه میتواند به نوعی راه خودروسازان را برای تامین مالی هموار کند. البته کارشناسان تاکید دارند برای استفاده از بازار سرمایه، شرکتهای خودروساز باید موانع موجود در این مسیر را مرتفع کنند.یک کارشناس مالی در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» میگوید: در حال حاضر شرکتهای خودروساز چنانچه بخواهند از طریق بازار سرمایه نسبت به تامین مالی خود اقدام کنند دو مسیر را پیش رو دارند. مسیر اول، انتشار اوراق بهادار مالی اسلامی (صکوک) و مسیر دیگر افزایش سرمایه از طریق آورده نقدی سهامداران است.
این کارشناس میگوید: برای منتشر کردن اوراق مشارکت تمامی شرکتهای فعال در بورس، ازجمله شرکتهای خودروسازبا محدودیتهایی روبهرو هستند. بهعنوان مثال در شرایطی که شرکتهای خودروساز پیشتر تا حد مجاز اوراق مشارکت منتشر کردهاند، چنانچه بخواهند اوراق بیشتری منتشر کنند، نیازمند کسب مجوزهای لازم هستند. این در شرایطی است که صورتهای مالی منتشر شده آنها مجوزدهندگان را مردد میکند؛ زیرا در حال حاضر با توجه به صورتهای مالی که نشان از زیان سنگین آنها دارد، نهادهای ناظر بر انتشار اوراق نمیتوانند به خودروسازان اجازه دهند تا از طریق انتشار اوراق نسبت به تامین نقدینگی خود اقدام کنند.
این کارشناس مالی ادامه میدهد طولانی بودن فرآیند انتشار اوراق، بالا بودن هزینهها و کارمزد، تاثیرپذیری نرخهای تامین مالی از بازار پول و همچنین محدودیتهای موجود در قیمتگذاری محصولات از مشکلات تامین مالی از این مسیر است. چنانچه خودروسازان بخواهند مجوز انتشار اوراق را بگیرند ابتدا باید فکری به حال زیان ثبت شده در صورتهای مالی خود کنند.
در این زمینه شاید تجدید ارزیابی سرمایه بتواند تا حدودی زیان درج شده این شرکتها را در صورت مالی پوشش دهد. با این حال این کارشناس مالی تاکید میکند تجدید ارزیابی بدون اصلاح ساختار مالی درون شرکتهای خودروساز به سرعت تاثیرگذاری خود را از دست میدهد و شرکتهای خودروساز را بار دیگر به نقطه اول باز میگردند.همان طور که اشاره شد راهکار دیگری که خودروسازان میتوانند از طریق بازار سرمایه مشکل نقدینگی خود را حل کنند، افزایش سرمایه از طریق آورده نقدی سهامداران است.البته خودروسازان در این زمینه با یک چالش اساسی روبهرو هستند و آن در اختیار داشتن بخش عمدهای از سهام خود است.
در این زمینه این کارشناس مالی میگوید: خودروسازان از طریق برخی از شرکتهای زیرمجموعه خود اقدام به خرید سهام خود در بورس کردهاند. بنابراین آنها علاوهبر اینکه بخشی از سرمایه خود را بهدلیل خرید این سهام از دست دادهاند، چنانچه بخواهند از طریق بازار سرمایه نسبت به افزایش سرمایه نقدی توسط سهامداران خود اقدام کنند (از آنجا که خود این شرکتهای زیرمجموعه مشکل نقدینگی دارند) نمیتوانند در مقام سهامدار آورده نقدی برای خودروسازان داشته باشند.
راهکاری که این کارشناس مالی برای استفاده از این مسیر بیان میکند، فروش سهام خودروسازان توسط شرکتهای زیرمجموعه آنها است. این کارشناس معتقد است اگر این سهام فروخته شود، از دو وجه به نفع خودروسازان است. نفع اول خودروسازان این است که از محل فروش این سهام نقدینگی به آنها تزریق میشود. نفع دیگر این است که چنانچه این اتفاق بیفتد راه برای تامین نقدینگی از طریق افزایش سرمایه نقدی سهامداران هموار میشود؛ زیرا این امکان وجود دارد که شخص حقیقی یا حقوقی که اقدام به خرید سهام میکند، دارای نقدینگی کافی برای تزریق به شرکتهای خودروساز از مسیر افزایش سرمایه نقدی سهامداران باشد.