به گزارش می متاز، بازار کالاهای پایه در بخش های مختلف از جمله صنعتی، پتروشیمی و کشاورزی در ایران همواره با محدودیت ها و دشواری های ساختاری زیادی روبرو بوده است که بخش عمده این مشکلات را می توان به استفاده نکردن از ابزارهای نوین مالی و ساختار نامناسب و ناکارآمدی بازار مربوط دانست. با این حال بورس کالا توانسته در سال های اخیر اقدامات خوبی در این زمینه بردارد که البته در سال رونق تولید، انتظارات از این بازار بیشتر هم شده تا جایی که کارشناسان اقتصادی اعتقاد دارند دولت با استفاده از ظرفیت های این بازار می تواند زمینه رونق محصولات داخلی را فراهم کند.
منصور یزدی زاده مدیرعامل ذوب آهن اصفهان در این باره می گوید: «از اهداف شکل گیری بورس کالا در اقتصاد ایران، ایجاد شفافیت در معاملات و کشف واقعی قیمت ها با یک سازوکار مبتنی بر مبانی اقتصادی و بازار بوده که بورس کالا در این سال ها موفقیت های زیادی در راستای اهداف خود داشته است.» در ادامه متن کامل گفت وگوی میزان با یزدی زاده را می خوانید.
نگرانی های دولت در تنظیم بازار قابل درک است؛ در واقع، تمام شرکت ها و عموم جامعه در یک کشور و زیر یک پرچم زندگی و کار می کنند و از این رو نمی توان نسبت به دغدغه های تصمیم گیران کلان کشور بی تفاوت بود. با این حال، نکته ای که حائز اهمیت است، رفتار چندگانه ای است که گاهی در حوزه های اقتصادی کشور مشاهده می کنیم. برای مثال در شرایطی که رفتار قیمتی فولاد در کشور در مقایسه با بسیاری از کالاهای دیگر منطقی و قابل دفاع است، شاهد آن هستیم که حساسیت های زیادی به آن نشان داده می شود. همچنین به دلیل استفاده نکردن از سازوکار بورس کالا در کشف قیمت محصولات از سوی برخی تولیدکنندگان، متاسفانه بعضا سایر کسانی که ضوابط و مقررات را رعایت می کنند و در واقع به شفافیت روی آورده اند، تنبیه می شوند که این رویکرد باید اصلاح شده و همه بخش ها برای حرکت به سمت شفافیت ترغیب شوند که مسیر رسیدن به این شفافیت می تواند بورس کالا باشد. به هر حال به نظر بنده بهترین تصمیم در تنظیم بازار حوزه فولاد، حمایت بیچون و چرا از افزایش تولید، بالا رفتن صادرات کالای ساخته شده و پیشگیری از صادرات مواد اولیه خام نظیر سنگ آهن، کنسانتره و گندله است؛ چرا که این موارد نیاز جدی جامعه بسیار بزرگی از واحدهای تولیدی است. به عبارت دیگر، در شرایطی که ظرفیت های خالی تولید در کشور وجود دارد و می توان از طریق این ظرفیت، ارزش افزوده ایجاد کرد تا هزینه های تولید کاهش یابد.
بله. به طور حتم این ظرفیت در بورس کالا وجود دارد و به اثبات رسیده است؛ خوشبختانه اکنون بورس کالا از افتخارات نظام است که توانسته علاوه بر ایجاد بستر کشف واقعی قیمت، شفاف سازی را در اقتصاد کشور به ارمغان بیاورد و هیچ سازوکار دیگری امکان جایگزینی با آن را ندارد؛ به همین دلیل است که گاهی مورد هجمه برخی سودجویان و رانتخواران قرار می گیرد.
ساختار کشف قیمت در بورس کالا که در یک فرآیند بلندمدت شکل گرفته، طی سال های اخیر توسعه یافته و از ویژگی مهم شفافیت بالا برخوردار است؛ البته مشروط بر اینکه این ساختار را در پی نوسان های منطقی و واقعی متاثر از فضای بازار، دستکاری نکنیم. به واسطه التهاب های بازار ناشی از بروز شرایط خاص اقتصادی، دولت به موضوع قیمت ورود می کند که در این صورت شاهد غیرواقعی شدن روند کشف قیمت می شویم. به عبارت دیگر، از اهداف شکل گیری بورس کالا، ایجاد شفافیت در معاملات و کشف واقعی قیمت ها با یک سازوکار مبتنی بر مبانی اقتصادی و بازار بوده که در این کار توفیق خوبی داشته است. همچنین شاهد تسری یافتن این بازار از بازار خاص فلزات به سایر کالاهای مهم و استراتژیک بوده ایم.
باید توجه داشت زمانی که محصولات شرکت های بورسی به طور واقعی و شفاف در بورس کالا تعیین قیمت می شود، نرخ سهام این شرکت ها هم از این شرایط تاثیر می پذیرد و بنابراین به تدریج اعتماد به بازارسرمایه افزایش یافته، سرمایه گذاری در این بازار رونق پیدا کرده و در نتیجه شاهد رشد اقتصادی کشور خواهیم بود. از سویی دیگر، با حذف رانت ناشی از قیمت گذاری دستوری و اعتماد به واقعی شدن قیمت ها، سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در این صنایع تشویق می شوند.
سرعت حرکت بورس کالا در به کارگیری ابزارهای مختلف، بسیار مطلوب است. البته این مهم تنها نظر من نیست، بلکه سازمان بورس و اوراق بهادار نیز به عنوان یک نهاد نظارتی و حاکمیتی همین اعتقاد را دارد.
به اعتقاد بنده حیات و توسعه تمام شرکت های فعال در بازار سرمایه به شدت وابسته به توسعه است؛ در این بخش توسعه ابزارهای مختلف مالی معیاری برای سنجش این موضوع محسوب می شود. در این میان طی ۵ سال گذشته، حرکت مناسبی در بورس کالای ایران آغاز شده که در سال گذشته به اوج خود رسید؛ ابزارهایی مانند معاملات آتی، اختیار معامله، سپرده کالایی و ... توانستند نقش بسزایی در پیشگیری از هیجان های کاذب ایجاد کنند. این حالی بود که شرایط خاص اقتصادی در بعضی موارد، موانعی در اجرا و به کارگیری این ابزارها به وجود می آورد که درمان آن اعتماد به این بازار متشکل است.
به نظر می رسد، رینگ صادراتی آن هم نه به دلیل نبود سازوکار انجام معاملات صادراتی، بلکه به علت شرایط خاص کشور ناشی از تحریم های ظالمانه و یکطرفه استکبار بوده که امیدواریم با سپری شدن این دوران، شاهد رونق معاملات صادراتی در این بخش بورس کالا باشیم.
حمایت از بورس کالا و تشویق برای عرضه محصولات در این بازار از یک سو و در نظر گرفتن جریمه و تنبیه برای تولیدکنندگانی که محصولات خود را در بازار شفاف عرضه نمی کنند، می تواند به بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور که ناشی از نبود شفافیت و عدالت است، پایان دهد؛ این اقدامات اگر صورت گیرد می تواند کارکرد بورس کالا را برای دولت در ایجاد شفافیت و رقابت گسترده تر در کشف قیمت، بیشتر عیان کند.
بورس کالا تبدیل به نهادی شده است که اقتصاد کشور از آن رنگ و بو می گیرد؛ به عبارت دیگر، بیشتر صنایع مهم کشور بورسی هستند و قیمت محصولات آنها با سازوکار رقابت در بورس کالا کشف می شود این روند بیانگر اعتماد مسوولان و اعتبار مناسب این بستر است که با بزرگ تر شدن این بورس، شاهد توسعه شفافیت و رشد اقتصادمان خواهیم بود.