به گزارش می متالز، این انجمن همزمان با مطرح شدن احیای معادن کوچک و متوسط از سوی خانه معدن ایران، موضوع احیای معادن سنگآهن هماتیتی را مطرح کرد و آن را انقلابی در فعال کردن این معادن به سرکردگی بخش خصوصی دانست.
اکبریان در حاشیه همایش احیای معادن کوچک و متوسط که ۸مرداد برگزار شد، به نتایج آخرین مصوبه دولت مبنی بر ممنوعیت صادرات مواد معدنی خارج از حلقه تولیدکنندگان پرداخت. او این مصوبه را به ضرر معدنداران کوچک دانست.
این گفتوگو را میخوانید.
من این همایش را به فال نیک میگیرم چراکه نخستین همایش احیای معادن کوچکمقیاس است و حرکت خوبی است که بخش دولتی و خصوصی را کنار هم قرار داده است؛ اتفاقهایی در حال رخ دادن است مبنی بر اینکه هر ۲بخش یک نوع تصمیم را پیش میبرند.
نتیجهای که این همایش خواهد داشت را میتوان در ۲محور خلاصه کرد: اول اینکه باید به صاحبان پروانههای بهرهبرداری و اکتشاف و کسانی که بهرهبردار هستند یا مکتشفند، اطلاعرسانی میکردیم تا بدانند محلی به نام شورای احیای معدن با این هدف تشکیل شده که معادن کوچک راکد نمانند و با شرایط بهینه فعال شوند. حتی نرخ تمام شده را پایین بیاورند و کیفیت محصول تولیدی و تعاملشان را افزایش دهند. نخستین قدم در این راستا این بود که فراخوانی برای همه داده شود. نخستین رسالت این همایش همین فراخوان میتواند باشد.
دومین رسالت و نتیجه این همایش نیز این است که میتواند در نگاه مسئولان دولتی ما تاثیر بگذارد. برای مثال معتقدم حمایت از صادرات هیچ منافاتی با رونق تولید ندارد. برخی فکر میکنند برای حمایت از تولید داخل باید مانع صادرات شوند اما من این تفکر را قبول ندارم. حمایت از صادرات مانند حمایت از رونق تولید است و با شعار احیای معادن کوچکمقیاس هم منافاتی ندارد.
بزرگترین دغدغهای که پشت درهای این همایش برای بخش تولید وجود دارد، این است که بازارهای صادراتی ما به شدت در حال کوچک شدن هستند. به دلیل سیاست کشورهای خارجی که در شرایط تحریم سوء استفاده میکنند خریدها کمتر میشود و ترانسفور کشتی و بیمه و ترانسفر مالی نیز سخت میشود. سیاستهای داخل هم صادرات را محدود میکند. در این شرایط شاید فرصتی برای توسعه پروژههای عمرانی نداشته باشیم و ادامه این کار به روش قدیم ممکن نخواهد بود. پیشبینی میکنیم در سال ۹۸ پروژهّهای عمرانی رشد نکنند و شاید کاهش هم داشته باشند یعنی صادرات و مصرف مواد معدنی در پایان سال کاهش خواهد داشت. آمار ۳ماه نخست امسال نشان میدهد که تصمیمگیرندگان دولتی نباید فقط به آمار ۳ماه نخست سال اکتفا کنند بلکه با آمار ۱۲ ماهه شرایط فعلی باید تولید را تحلیل کنند. کوچک شدن بازار، این نگرانی را برای واحدهای تولیدی ایجاد میکند که این تولیدات را چه کسی، به چه نحوی و به چه قیمتی میخواهد خریداری کند.
فرمولی به نام فرمول عرضه و تقاضا در جهان وجود دارد که بهترین سامانه برای تنظیم بازار است. اجازه بدهیم یک عده عرضه کنند و یک عده تقاضا دهند و با هم به توافق برسند.
کمکم این قضیه معلوم خواهد شد که چه مقدار سنگآهن باید تولید شود و چه میزان کنسانتره و به چه قیمتی باید فروخته شود. وقتی دولت به بهانه تنظیم بازار به مسائل بسیار حساس اقتصادی معادن مانند قیمتگذاری، نحوه عقد قراردادها و محدودیت صادرات ورود پیدا میکند، نتیجه آن بالا بردن هزینه تولید و صادرات است. به همین دلیل فکر میکنم اگر دولت روی سیاستگذاریهایش سنجیدهتر عمل کند، هزینه تولید و صادرات در کشور بالا نمیرود و همین واحدهای کوچک که برای آنها همایش گذاشتیم و شعار احیایشان را میدهیم نیز متوقف نمیشوند. اما در ادامه معتقدم این همایش نه تنها منافاتی با اشتغال و رونق تولید ندارد بلکه این اتفاق را رقم زده است که تمام دستاندرکاران این معادن دور هم جمع شوند و راهکارهای پیشنهادی برای پایین آوردن نرخ تمام شده در یک معدن یا چند صنعت کوچک را بررسی کنند. شاید یکی از بهترین راههای احیای این معادن، تجمیع معادن کوچک در قالب یک کنسرسیوم است تا بتوانند در هزینهها صرفهجویی کنند. همچنین ساخت واحدهای فرآوری کنسانتره و گندلهسازی که در کلونیهای معدنی انجام میشود پیشنهاد خوبی است، به این نحو که تعامل درازمدت برای تامین مواد اولیه داشته باشند.
همچنین دولت باید بروکراسیهای موجود را بسیار کم کند چراکه یکی از عواملی که نرخ تمام شده را بالا میبرد همین بروکراسی اداری است.
دستاورد این بخشنامه ۲بخش دارد؛ بخش نخست این است که اگر بخشنامه منتج به افزایش شفافیت شود، آمارها را واقعگرایانه میکند که ما هم آن را تایید میکنیم. علاقهمندیم دولت یک روش ثانویه را به کار بگیرد تا مقداری شفاف باشد و انگشت اتهام به سمت صادرکننده واقعی مواد معدنی و سنگ آهن نرود، همچنین معتقدیم متخلفان از گروه ما نیستند و این امر هم ثابت شده است. حتی به صورت آشکار و پنهان گفته میشود متخلفان نه عضو انجمن هستند نه تولیدکننده و صادرکننده واقعی.
این عده آدمهایی هستند که از بیرون میآیند و بر وضعیت فعلی ما تاثیر میگذارند. کاش در تنظیم این بخشنامه، نظر بخش خصوصی را میپرسیدند. شاید اگر نظر انجمن را جویا میشدند به نتیجهای بهتر از این میرسیدند و ما هم نظرهای خود را میگفتیم.
با این حال بخشنامه صادر شده است و ما در مقابل کار انجام شده قرار گرفتهایم. پیشنهاد میکنیم که شیوهنامه اجرایی این بخشنامه را با نظر انجمن سنگآهن تنظیم کنند. در این زمینه، آییننامه را خدمت آقای سرقینی پیشنهاد دادیم و توافقاتی هم در این زمینه انجام شد.
در تمام جهان تاجر خوشنام تعریف ویژهای دارد که در گمرکات از مسیر سبز رد میشوند. کسانی که ناشناخته و تازهکار هستند یا انگشت اتهام یا غیرشفاف عمل کردن به سویشان نشانه رفته نیز از مسیر قرمز رد میشود.
پیشنهاد دادیم شما هم مسیر سبز و قرمز برای تاجران خوشنام یا بدنام داشته باشید. در این راستا به نظر کارشناسی انجمنهای تخصصی اعتماد کنید و اجازه دهید انجمن سنگآهن وظیفه معرفی تاجران خوشنام را بر عهده بگیرد. همچنین اگر انجمن به تاجری نامه خوشنامی داد، این شخص از تسهیلات بیشتری در صادرات برخوردار شود. آقای سرقینی نیز موافقت کردند که این مسیر سبز برای انجمن سنگآهن فراهم باشد اما در عمل هنوز درگیر سامانه کند بروکراسی هستیم.
با توجه به اینکه شما تولیدکنندهاید، دلیل مخالفتتان با انحصار صادرات بهدست تولیدکننده را متوجه نمیشوم.
بعضی صحبتها فقط روی کاغذ خوب است و قابلیت اجرا ندارد. تولیدکننده کسی است که تولید میکند و ممکن است سرمایه صادرات را نداشته باشد.
شاید آدم خبره، شرایط این کار و ارتباطات بیرونی مناسب برای صادرات را ندارد یا ریسکش را به عهده نمیگیرد. نمیتوان به معدندار کوچکی که در سیستان و بلوچستان ۱۰هزار تن سنگآهن تولید میکند بگوییم باید صادرات سنگآهن به چین را خودت بر عهده بگیری. این کار در عمل ممکن نیست و او به مشکلاتی برخورد میکند. تاجران نهتنها اطلاعات کافی درباره مسائل روز بازار و بازرگانی و مسائل حقوقی کشورهای مختلف دارند بلکه ارتباطات خوبی هم دارند. روال تجارت همیشه عادی نیست و تاجران گاهی با مسائلی روبهرو میشوند که یک بازرگان خبره میتواند آن را حل کند، به ویژه در شرایط تحریم.
اگر نحوه کار یک تاجر را برای یک تولیدکننده شرح دهید، حاضر نیست چنین ریسکهایی را بپذیرد و تجارت کند.
از طرف دیگر سرمایه تاجران به عنوان پیشخرید محصولات معدنی میتواند سرمایه در گردش همین معادن کوچک باشد اما این ایراد، تمام موضوع نیست.
این بخشنامه که نام آن را باید آییننامه اجرایی بگذاریم به حدی قابل تعمیم است که میتوان با آن ۹۹.۹۹ درصد صادرات کشور را متوقف کرد.
اگر شرط و شروط را افزایش دهید و معدندار نتواند شروط را اجرا کند صادرات متوقف میشود و نیازی نیست صادرات سنگآهن را به صراحت متوقف کنید.
بخش صادرات سنگآهن درحالحاضر مشکلات زیادی دارد. همین الان که دارم مصاحبه میکنم کشتیها و تاجرانی هستند که به صورت روزشمار و ساعتی، دموراژ سنگین دلاری برای کشتیهایشان پرداخت میکنند و پروندههایشان باز است، در حالی که هنوز نتوانستهایم نتیجه بگیریم که از این بخشنامه به طور دقیق چه چیزی میخواهیم.